• شماره 946 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۴ خرداد

کاوه آفاق از تجربه‌های اولین نمایشگاه نقاشی‌اش می‌گوید

از شـال سرخ تا اتاق آبی با گلادیاتور صلح

مصطفی رفعت

این سوال معروف که «اگر خواننده نبودید، چه کاری را دنبال می‌کردید؟» از آن پرسش‌هایی است که تقریبا همه‌ی خواننده‌ها دست‌کم یک بار در مصاحبه‌های طول عمر کاری‌شان با آن مواجه شده‌اند. فارغ از جواب‌های مختلفی که به این پاسخ داده شده است که می‌تواند به نوعی پرده‌برداری از علایق درونی‌شان باشد، بعضی از این چهره‌های هنری واقعا به سمت شغل یا هنر دومی هم رفته‌اند که گاه در آن موفق هم بوده‌اند. البته اینکه یک چهره‌ی هنری در دو فضای مختلف از این مسیر به یک اندازه موفق باشد، کمتر رخ می‌دهد. حتی در نمونه‌های مطرح بین‌المللی هم اندک موزیسین‌هایی بوده‌اند که هم در موزیک و هم در هنر دوم‌شان واقعا استعداد داشته باشند و نتوانیم این برچسب را به آنها بزنیم که نام‌شان باعث شده آثار هنری دیگرشان هم مورد توجه واقع شود. یکی از هنرهای ویژه‌ای که موزیسین‌ها در کنار حرفه‌ی اصلی خود دنبال کرده‌اند، نقاشی است که البته در ایران نمونه‌های زیادی را برای بررسی نداریم. ماجرایی که در خارج از مرزهای موسیقی ایران، اتفاقا حرکت‌های قابل دفاعی را در این سال‌ها دیده‌ایم. برای مثال، کت استیونس، اساسا به سودای آموزش هنر راهی کالج Hammersmith شد و از نقاشی و طراحی قدم به دنیای موزیک گذاشت.
 Teaser And The Fire Cat از جمله کارهای موفق او به شمار می‌رود که در سال 1971 کشید. در میان موزیسین‌های دیگر می‌توانیم از بزرگانی چون مایلز دیویس، رانی وود، دیوید بوئی، جوزف آرتور، پتی اسمیت، باب دیلن، پل مک‌کارتنی، جان لنون، رایان آدامز، جان میچل و تونی بنت نام ببریم که روح هنری‌شان را به ضرب قلم روی بوم‌های نقاشی به ریتمی تازه بدل کردند. نگاهی به سیاهه‌ی نام این هنرمندان نشان می‌دهد گویا راکرها بیشتر با نقاشی عجین بوده‌اند و عجیب نیست وقتی می‌شنویم «کاوه آفاق» هم اولین حضور جدی خودش را در نقاشی به شکل برگزاری یک نمایشگاه گروهی محک می‌زند. البته آنها که این موزیسین را از نزدیک می‌شناسند، به خوبی می‌دانند که این ماجرا ریشه در تجربه‌ی سال‌های دور او دارد و اتفاقی خلق‌الساعه و به صرف نام و شهرت نیست. «کاوه آفاق» که این اواخر با آلبوم «با قرص‌ها می‌رقصد» از دنیای زیرزمین خداحافظی کرد تا حیات هنری خودش را روی زمین دنبال کند، این روزها همراه با ناصر پلنگی و ساغر مسعودی در گالری آریانا با 10 اثر منتخب و مرتبط با تم نمایشگاه «سمفونی صلح» از مجموعه‌ی 500 کاری که در این رشته‌ی هنری انجام داده، تجربه‌ی 15ساله‌ی خود را در نقاشی به رخ کشیده است. او که به زعم علاقه‌مندانش به «گلادیاتور» موسیقی شهرت دارد، دنیای تازه‌ای از روحیات خود را در قالب تابلوهایی زیبا به نمایش گذاشته است. خودش می‌گوید: «من قبل از آموختن موسیقی، نقاشی را شروع کردم و این ماجرا هم برمی‌گردد به فضای هنری خانواده‌مان. مادرم به واسطه‌ی آنکه در معماری و شهرسازی فعالیت داشت، بیگانه با ماجرای نقاشی نبود. پدرم مهدی آفاق که کسوت هنری‌اش مشخص است و اولین معلم نقاشی من بود. در کنار آنها دایی‌ام محمد محمدزاده به عنوان یک عکاس بسیار مطرح که مبدع سبک عکاسی موسوم به داگرئوتایپ در ایران است، به رشد زمینه‌های نقاشی در من کمک کردند». خواننده‌ی مطرح راک که با آثاری چون «شال سرخ» و «اتاق آبی» در بین علاقه‌مندانش مطرح شده است، ادامه می‌دهد: «فارغ‌التحصیل معماری هستم و به عنوان یک شاگرد خوب با نمره‌ی 19.25 برای پایان‌نامه‌، سعی کرده بودم همیشه دست خودم را در طراحی و نقاشی قوی نگه دارم. به هر حال، در دوره‌ی ما معماری هنوز مرعوب حضور نرم‌افزارهای مختلف نبود و توانایی دست فرد در آن نقش بسیاری داشت». او که پایه‌گذار بند The Ways است، می‌گوید پیش از این، تکنیک کارهایش رنگ روغن نبود و به پیشنهاد مریم کبیری به سمت آن رفت. او از علی اتحاد و نیکو ترخانی به عنوان مشوقان خود در مسیر نقاشی یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: «احساس کردم بعد از 15 سال تجربه باید این جرات را به خودم بدهم و با توجه به آنکه پیشتر از اساتید و بزرگانی در مورد کارهایم نظر گرفته بودم، منتظر فرصت مناسبی ماندم. به همین علت وقتی خانم ساغر مسعودی پیشنهاد نمایشگاه را دادند و من را با استاد ناصر پلنگی آشنا کردند، دیدم جای خوبی است که اولین حضورم در کنار این اساتید باشد». کارهایی که از کاوه آفاق در این نمایشگاه می‌بینیم، مربوط به سال‌های 2008 تا 2015 هستند و او می‌گوید: «شیوه‌ی کار من به شکلی است که چون از کاتالیزورهای خشک‌کن استفاده نمی‌کنم و رنگ‌گذاری‌هایم ضخیم هستند، مدت زیادی طول می‌کشد تا کارهایم خشک شود. به همین علت، تازه‌ترین کارم در این نمایشگاه مربوط به دی‌ماه گذشته است». آفاق می‌گوید: «نقاشی برای من کاملا جدی است، به زبان ساده‌تر آمده‌ام تا از آن پول دربیاورم. به هر حال، کاری است که 15 سال برایش تلاش کردم و مطالعه ‌داشته‌ام. دوستانم می‌دانند که من در شبانه‌روز بیش از سه یا چهار ساعت نمی‌خوابم، چون فکر می‌کنم به قول چه‌گوارا وقت برای خوابیدن زیاد است و همیشه احساس می‌کنم که فرصتم برای زندگی آن‌قدر زیاد نیست. این کم‌خوابی‌ها حتی به سلامتی‌ام هم آسیب‌هایی زده است و در آینده نیز تاثیراتی خواهد گذاشت». این هنرمند می‌گوید چه هواداران و مردم عادی و چه اساتیدی که از نمایشگاه دیدن کرده‌اند، بازخوردهای خوبی داشتند و برخی هواداران کارهای موسیقایی‌اش گفته‌اند که خوشحال هستند ردپای آثار موسیقایی او را در این تابلوها هم می‌بینند، او ادامه می‌دهد: «با این همه راستش فضای موسیقایی من متفاوت از نقاشی‌هایم است، اما تصمیم دارم در نمایشگاه بعدی که آن را احتمالا با عنوان سیگار و گیتار و تنهایی برگزار می‌کنم، آثاری را به نمایش بگذارم که متاثر از موزیک‌هایم هستند. برای مثال، تابلویی به نام با قرص‌ها می‌رقصند دارم که حتما دوستداران کارهایم با دیدن تکنیکی که آن را اجرا کرده‌ام، شگفت‌زده خواهند شد». 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه