اسلام و دموکراسی مشورتی
دموکراسی مشورتی، نظریهای است که با تکیه بر نظریههای پستلیبرال در غرب، ضمن نقد مبانی نظریههای دموکراسی، تلاش میکند الگوی مناسبی را برای نظام سیاسی لیبرال طراحی و ارائه کند. این نظریه بر اثر تحولی که در فهم عقل در اندیشه سیاسی غرب صورت گرفته، به شورا و نظام مشورتی نزدیک شده است و هدف خود را برقراری نوعی همنشینی میان آزادی و عدالت بیان میکند. نظریهی شوراکراسی اسلامی نیز با تکیه بر تفسیرهای جدید شورا، ضمن نقد نظریههای سیاسی پیشین مسلمانان، میکوشد الگوی دموکراتیک و مبتنی بر شورا را برای نظام سیاسی اسلامی طراحی و ارائه کند. این نظریه نیز بر اثر تحولی که در فهم دین در اندیشهی سیاسی اسلام صورت گرفته، به دموکراسی نزدیک شده است و همانند نظریهی دموکراسی مشورتی، همنشینی عدالت و آزادی را دنبال میکند.
« منصور میراحمدی»، در کتاب «اسلام و دموکراسی مشورتی»، میکوشد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که عوامل همگرایی دو نظریهی «دموکراسی مشورتی» و «شوراکراسی اسلامی» و ظهور قرائت اسلامی از دموکراسی مشورتی کداماند.