• شماره 762 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۱ مهر

برای رکن‌آبادی؛ که هم «دیپلمات» است، هم «انقلابی»

محمدمهدی رحیمی/ مهر

در روزهایی که از فاجعه‌ی منا و مرگ دلخراش هزاران حاجی احرام پوشیده می‌گذرد، از ابعاد مختلفی به این موضوع پرداخته شده است. سخنان حماسی رهبر انقلاب هم نقطه اوج موضع‌گیری‌ها در خصوص این مسئله بود که تا حد زیادی آلام ناشی از بی‌تدبیری‌های آل سعود و کوتاهی‌های دستگاه دیپلماسی را مرهم بخشید و اعتبار حقیقی را به پاسپورت ایرانی بازگرداند تا جهانیان بدانند که چگونه باید با اتباع ایرانی تعامل و مواجهه کنند. در این میان، وزارت امور خارجه هم اگرچه با انتقاداتی مواجه شد، اما ضربه‌ی جدی‌تری هم به بدنه‌ی دستگاه دیپلماسی وارد شد و آن، از دست دادن تعدادی از نیروهای قدیمی و متخصص وزارتخانه بود. در این میان بیش از همه نام دکتر غضنفر رکن‌آبادی به میان آمد؛ دیپلماتی که بیشتر با عنوان سفیر سابق ایران در لبنان شناخته می‌شود. دکتر رکن‌آبادی را اولین بار بهمن سال ۸۸ دیدم، در مراسم دومین سالگرد شهادت حاج عماد مغنیه. برای بعضی از مقامات و چهره‌های سیاسی دعوت‌نامه فرستاده بودیم اما حقیقتش با تصویری که از ساختار بوروکراتیک و تشریفات‌زده‌ی وزارت خارجه سراغ داشتیم، از هیچ‌کدام‌شان دعوت نکردیم. اوایل برنامه بود که متوجه حضورش شدم که بی‌تکلف در گوشه‌ای از مسجد نشست. پس از برنامه هم این‌قدر درگیر حواشی برنامه و مشایعت سخنران ویژه‌ی‌مان، سردار قاسم سلیمانی شدم، که حتی فرصت تشکری خشک و خالی هم فراهم نشد. آن روزها رکن‌آبادی مدیرکل خاورمیانه‌ی وزارتخانه بود و چند ماه بعد به لبنان رفت تا سفارت ایران را تحویل بگیرد. البته حضور در بیروت برای او تجربه‌ی تازه‌ای نبود، چرا که قبل‌تر هم در همین سفارتخانه مشغول به کار بوده و دکترایش را هم از لبنان گرفته بود. سال‌های سفارت دکتر در بیروت برای بسیاری از ایرانی‌ها خاطره‌انگیز است، چرا که واقعا سفارت، خانه‌ی ایرانیان شده بود و بسیاری از هم‌وطنان که پایتخت مقاومت یا همان عروس خاورمیانه را برای سیاحت یا زیارت انتخاب می‌کردند، معمولا گذری هم به سفارت ایران داشتند. گروه‌های دانشجویی و جوانان بسیاری در این سال‌ها تجربه‌ی حضور در ساختمان محله‌ی بئرحسن و ملاقات با سفیری را داشتند که در مقام یک کارشناس خبره، از لبنان، مقاومت و تحولات منطقه برای‌شان سخن می‌گفت. در آن سال‌ها بخت با من یار بود که در هر سفر به لبنان، با رکن‌آّبادی هم ملاقات کرده و به لطف برخی دوستان چند باری هم در برنامه‌های داخلی و خانوادگی کارمندان سفارت به همراه سفیر ایران حضور پیدا کنم. مهم‌ترین نکته‌ای که در این رفت‌وآمدها به چشمم آمد، در کنار سادگی و صمیمیت آقای سفیر، یک‌دستی و صفای کارمندان سفارت در رده‌های مختلف بود. این موضوع با توجه به یافته‌های قبلی‌ام از کادر سیاست خارجی عجیب و تا حدی غیر قابل باور بود. مگر می‌شود یک دیپلمات با همه‌ متواضعانه برخورد کند یا به قول خودشان از پروتکل‌های تشریفاتی دست‌وپا گیر اجتناب کند؟ وقتی پرس‌وجو کردم، دریافتم که بسیاری از اعضای سفارت را دکتر رکن‌آبادی شخصا انتخاب کرده و با پیگیری بسیار امکان مامور شدن‌شان در سفارت ایران در بیروت را فراهم کرده است. او همین دوستی و رفاقت را با لبنانی‌ها هم داشت. فارغ از علاقه‌ای که آن‌ها خصوصا شیعیان، به هر کسی که رنگ‌وبوی ایرانی داشته باشد، دارند؛ رکن‌آبادی را بسیار دوست داشتند. کمترین دلیلش این بود که بارها و بارها او را از دریچه‌ی تلویزیون در کنار سید مقاومت مشاهده کرده بودند یا در مراسم‌های مذهبی و سیاسی‌شان رکن‌آبادی را در صف اول دیده بودند. همین محبوبیت باعث شده که در هفته‌های گذشته چندین دوست لبنانی و حتی سوری از من، به عنوان خبرنگار، پیگیر حال سفیر سابق شده‌اند و البته رسانه‌های منطقه‌ای، اخبار درباره‌ی ایشان را پر رنگ پوشش داده‌اند. رکن‌آبادی اگرچه دوران سفارتش حدود ۲ سال تمدید شد، اما نهایتا به تهران آمد و کلید سفارتخانه را به دوست هم‌دانشگاهی‌اش محمد فتحعلی سپرد. حضور وی در تهران هم‌زمان با اوج‌گیری انقلاب یمن و ورود تروریست‌ها به عراق در کنار ادامه‌ی پرافت‌وخیز حوادث سوریه، زمینه‌ای را فراهم کرد که بخشی از برنامه‌هایش را به حضور در محافل علمی و دانشجویی برای تبیین شرایط منطقه اختصاص دهد. حالا قریب دو هفته است که نام وی در جمع مفقودان فاجعه‌ی منا ثبت شده است. اگرچه با یافتن جنازه‌ی برخی از مفقودین نام آن‌ها به لیست جان‌باختگان این فاجعه ملحق شد، اما هنوز از سفیر سابق ایران نشانه‌ای یافت نشده است. خبرسازی‌های بی‌مقدمه و عجیب بنگاه خبرپراکنی دربار آل‌سعود (العربیه) درباره‌ی وی که مضحک‌ترین‌شان عدم ورود رکن‌آبادی به عربستان در موسم حج امسال بود، به نگرانی‌ها درباره‌ی سرنوشت حقیقی او دامن زده است. خصوصا که ایرانیان در حافظه‌ی‌شان خاطرات تلخی از هموطنانی دارند که روزگاری برای اعتلای مقاومت اسلامی و احقاق حقوق شیعیان قدم در سرزمین جبل عامل نهادند و سرنوشت‌شان با ابهامی به درازای سال‌های مفقودی‌شان گره خورد، سرسلسله‌ی ایشان آقا سید موسی صدر بود، بعد هم حاج احمد متوسلیان و یارانش و امروز هم دکتر غضنفر رکن‌آبادی. ما هنوز هم برای شنیدن خبرهای خوش از امام صدر و حاج احمد لحظه‌شماری می‌کنیم، رکن‌آبادی که جای خود دارد.
 

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه