پرونده باز توقیف در سینما به صفر می رسد
روی خوش اکران
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا اعلام کرده است که رقم فیلمهای اکران عمومینشده باید به حداقل یا صفر برسد؛ این درحالیستکه سابقه چندسال گذشته نشان میدهد برداشتهایی که خارجاز حیطه سینما پساز ساخت یک فیلم بهوجود میآید، آنقدر تاثیرگذار است که حتی مجوزهای سازمان سینمایی را بیاعتبار میکند. بهگزارش ایسنا، داستان توقیف فیلمهای سینمایی در ایران متعلق به امروز و دیروز نیست؛ بلکه ریشهای عمیق در تاریخ هنر اینسرزمین دارد و در دورههای مختلف مدیران، آمار ریز و درشتی از تعداد آثار توقیفی بهثبت رسیده است. بااینحال، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم تاکید دارد که اینآمار به «صفر» نزدیک شود؛ ولی آیا واقعا چنینچیزی ممکن است؟
در دورههای مختلف مدیریتی درحوزه سینما، سیاستهای مختلفی برای صدور مجوز ساخت و بهویژه نمایش آثار سینمایی وجود داشته و همین تنوع سیاست که گاهی نگاه سلیقهای برآن غالب بوده، باعث شده درهردوره از حضور مدیران آمار متفاوتی از توقیف فیلم یا بهنمایشنگذاشتن آنها ثبت شود؛ بهطوریکه براساس جدولی که در شماره هشتم دوهفتهنامه سیاسی،فرهنگی «روبهرو» منتشر شد، شاهد هستیم که حجتالله ایوبی، با چهار فیلم و محمدرضا جعفری جلوه، با حدود 70 فیلم کمترین و بیشترین فیلم توقیفی را در دوران کاری خود داشتهاند. هرچند در بررسی و استناد بهاینآمار، زمان ساخت فیلم و دورهای را که برای پروانه نمایش اقدام شده است، باید درنظر گرفت که بااینشرایط هریکازاینارقام، ممکناست تغییراتی داشته باشند. دراینمیان، سیفالله داد با 21 فیلم، عزتالله ضرغامی 22 فیلم، محمدحسن پزشک 18 فیلم و جواد شمقدری حدود 33 فیلم توقیفی در کارنامه مدیریت خود در سینما بهجا گذاشتهاند و نکته جالب، آمار قابل توجه رئیس فعلی سازمان سینمایی یعنی محمدمهدی حیدریان است که در دوران مدیریتش در سالهای 81 تا 83، 42 فیلم بهنمایش درنیامدند! البته حیدریان درباره سیاست مدیریت سینما در دهه 60 در کتاب «گفتوگوهای سینمایی» توضیح داده بود که درآندوران تلاش زیادی میشد تا از سینما و فیلمسازان حمایت شود و اگر نظارتی هم بود، بیشتر مبتنیبر رصد اوضاع سینما و سینماگران بود تا فیلمهایی در ژانرهای مختلف تولید شود یا مثلا فیلمسازانی که مدتها از کارکردن آنها میگذشت، به عرصه ساخت فیلم بازگردند. او همچنین زمانیکه در دولت یازدهم (سال 1395) به ریاست سازمان سینمایی منصوب شد، پسازمدتی کمیتهای را برای رفع مشکل و بازبینی فیلمهای مشکلدار تشکیل داد؛ چون تاکید دارد که هزینه نگهداشتن هر اثری در قفسه، از نمایش آن بیشتر است و باید تلاش شود با همکاری و گفتوگو با صاحبان اثر، برای رفع مشکل اقدام کرد. البته اینتصممیم به نتیجه هم رسیده و اخیرا با انجام اصلاحاتی، شاهد نمایش فیلم «خانه دختر» هستیم. بااینحال، با وجود همین سیاستهای حمایتی در ادوار مختلف که حتی شامل سالهای پیشازانقلاب هم میشود، فهرست بلندبالایی از فیلمهای مشکلدار در سینمای ایران وجود داشته و دارد که هریکازآنها یا چندسال در محاق توقیف بوده و بعد مجوز اکران گرفتهاند یا اینکه هیچگاه مجوزی برایشان صادر نشده و شاید هم نخواهد شد. «خط قرمز» مسعود کیمیایی، «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی، «دایره مینا» داریوش مهرجویی، «دایره» جعفر پناهی، «عبور» و «در مسلخ عشق» کمال تبریزی، «شکار در شب» و «فصل خاکستری» شهرام شبیری، «افسانه شهر لاجوردی» محمدعلی نجفی، «شبهای زایندهرود» و «نوبت عاشقی» محسن مخملباف، «دان»، «رقص خاک» و «دت یعنی دختر» ابوالفضل جلیلی، «سپیدیال» محسن محسنینسب، «خلع سلاح» علیرضا داودنژاد، «حسرت دیدار» و «ساز ستاره» محرم زینالزاده، «سمفونی تهران» رسول صدرعاملی، «درخت جان» فرهاد مهرانفر، «مسافر جنوب» پرویز شهبازی، «ننهلالا و فرزندانش» کامبوزیا پرتوی، «تابلویی برای عشق» حسنیعلی لیالستانی، «روزی که هوا ایستاد» نادر ابراهیمی، «کوچه پائیز» خسرو سینایی، «آدمبرفی» داود میرباقری، «ایران سرای من است» پرویز کیمیاوی، «بید و باد» محمدعلی طالبی، «باد مارا خواهد برد» عباس کیارستمی، «سفره ایرانی» کیانوش عیاری و «سفر سرخ» حمید فرخنژاد تنها نمونههایی هستند از فیلمهایی که در دهههای 60 و 70 برای اکران با مشکل روبهرو شدند و بعدازآن در دهه 80 که فضای سیاسی کشور جو بسیار متفاوتی نسبتبه گذشته داشت، فیلمهای دیگری هم توقیف شدند. درایندهه فیلمهای «بیدار شو آرزو» کیانوش عیاری، «پرونده هاوانا» علیرضا رئیسیان، «آفساید» جعفر پناهی، «ده» عباس کیارستمی، «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «ستاره بود» فریدون جیرانی، «سفر به هیدالو» مجتبی راعی، «کارگردان مشغول کارند» مانی حقیقی، «گل یا پوچ» ابوالفضل جلیلی، «گفتوگو با سایه» خسرو سینایی، «آدم» عبدالرضا کاهانی، «نیوه مانگ» بهمن قبادی، «سنتوری» داریوش مهرجویی، «صدسال بهاینسالها» سامان مقدم، «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» شهرام مکری، «بیداری» فرزاد موتمن، «زادبوم» ابوالحسن داودی، «هفت و پنجدقیقه» محمدمهدی عسگرپور، «میزاک» حسینعلی لیالستانی، «فصل بارانهای موسمی» مجید برزگر، «مارمولک» و «پاداش» کمال تبریزی، «زمهریر» علی روئینتن، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا، «خیابانهای آرام» کمال تبریزی، «خانه پدری» کیانوش عیاری و «من مادر هستم» فریدون جیرانی، مشتی از خروار فیلمهای مشکلدار و توقیفیای هستند که برخیازآنها برای مدتیکوتاه اکران شدند؛ اما فشار و قدرت نیروهایی خارجازسینما باعث توقف اکران و پائینکشیدن فیلم از پرده سینماها شد. برخیدیگر ازاینفهرست هم در دوران ریاست حجتالله ایوبی در سازمان سینمایی در گروه هنر و تجربه اکران و با استقبال خوبی هم مواجه شدند؛ برخیهم هنوز مجوز نمایش نگرفتهاند. درحالیکه اکران برخیازاینآثار در سالهای گذشته اینسوال را پیش آورد که با وجود گذشت زمان و تغییر شرایط جامعه، واقعا چهمشکلی در تمام اینسالها مانعاز اکران اینفیلمها شده بود؟! از آغاز دهه 90، شرایط فیلمهای توقیفی یا مشکلدار تغییر میکند؛ تاآنجاکه فیلمهایی برای اکران با مانع روبهرو میشوند که بهگفته معاون فعلی نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی جزو آثار مهم و خوب سینمای ایران بودهاند. ابراهیم داروغهزاده مدتیقبل در گفتوگویی تاکید کرده بود: «الان اگر یک بررسی ساده کنیم، میبینیم که بخش مهمی از فیلمهای خوب، جدی و تأثیرگذار اینسالها توقیف شدهاند؛ یعنی فیلمهایی که حرفی برای گفتن دارند؛ هرچند ممکناست ما ازآنحرف خوشمان نیاید، برای اکران عمومی دچار مشکل شدهاند». این اظهار نظر درحالی مطرح شده است که سید عباس صالحی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اخیرا در گفتوگویی بیان کرده است: «تعداد فیلمهای توقیفی، آمار بسیار محدودی درقیاسبا فیلمهای دارای پروانه نمایش دارند و در چهارسال گذشته، تعداد 400 فیلم پروانه نمایش گرفتند و فقط کمتراز 10 فیلم بودند که امکان نمایش عمومی پیدا نکردند». او همچنین گفته است: «نسبت فیلمهای اکرانشده به فیلمهایی که امکان نمایش عمومی نداشتند، بسیار زیاد است؛ اما درعین حال، باید اینرقم را هم بهحداقل یا به صفر رساند». بهاینترتیب، در سالهای گذشته فیلمهایی همچون «پریناز» بهرام بهرامیان، «خرس» خسرو معصومی، «آشغالهای دوستداشتنی» محسن امیریوسفی، «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان، «رستاخیر» احمدرضا درویش و «خانه دختر» شهرام شاهحسینی درحالی برای اکران عمومی با مشکل روبهرو شدند که معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی معتقد است: «فیلمهایی که دراینسالها توقیف کردیم، هیچیک نه مخل امنیت نظام بودند و نه خط قرمزهای مهم را رد کرده بودند؛ یعنی شاید یکی،دومورد باشد که خلاف مصالح اصلی یا امنیت نظام پیش رفته باشند که قابل اکران نبودند و باقی، بیشتر سوء تفاهم است!» البته باید اشاره کرد که دربیناینفیلمها، «پریناز» و «خانه دختر» موفق به اکران شدند و گفته شده که سه فیلم «خانه پدری»، «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوستداشتنی» نیز مانعی برای اکران عمومی ندارند؛ بماند که «خانه پدری» و «عصبانی نیستم» پیشازاینهم مجوز اکران داشتند؛ اما اجازه اکران پیدا نکردند و فیلمی مانند «خرس» خسرو معصومی هم اصلا در فهرست کمیته بررسی فیلمهای مشکلدار نبوده است. همچنین فیلم «رستاخیز» هم با وجود داشتن پروانه نمایش، ازآنجاکه بهقول مسئولان سینمایی راه حل مشکلش فراتراز سازمان سینمایی و دولت است، مشخص نیست چهسرنوشتی درانتظارش خواهد بود. بااینوجود اگرچه داروغهزاده تاکید دارد که نباید اینطور باشد که عدهای «سر هر فیلمی مسئله درست کنند و بگویند خودت اینفیلم را میروی ببینی؟ آیا حاضری تماشا کنی؟ اصلا سینما این نیست. سینما ایناستکه تماشاگر با درنظرگیری سلیقه خود و سابقه کارگردان فیلمی را انتخاب میکند، سینما تلویزیون نیست که مخاطب عمومی داشته باشد و حق انتخاب کمتر باشد. درنتیجه، بسیاریاز فیلمهایی که نمایش داده میشوند، ممکناست حتی فیلم منتخب آنهایی که مجوز را میدهند، نباشد؛ اما دلیل نمیشود که بهآن مجوز ندهند». باید دید تلاشی که مدیران سینمایی کشور باتوجهبه اظهارات وزیر فرهنگ خواهند داشت تا آمار فیلمهای توقیفی و مشکلدار به صفر نزدیک شود، چقدر در عمل موفقیتآمیز خواهد بود!