به جای قلم، موادمخدر در دستان تحصیلکردهها
اعتیاد پدیدهای است که بسان خوره به جان انسانها افتاده و تاروپود وجود را از هم میگسلاند. اعتیاد بلایی است که در هر خانواده وارد شود آن را متلاشی میکند، زایلکننده عواطف، نابودکننده احساس و تمامی صفات و خصایل انسانی است و به طور کلی نابودکننده، در اصول سلامت جامعه باید گفت اعتیاد به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای هر جامعهای قابل پیگیری است اما شیوع اعتیاد در قشر تحصیلکرده نیاز به یک بررسی و نگاه ویژه توسط مسئولین کشور دارد، زیرا هر زمانی صحبت از موادمخدر و اعتیاد میشود یادآور نیستی و نابودی است.
در گذشتههای نه چندان دور اقشار عوام و بیسواد جامعه در تیررس سوداگران مرگ قرار داشتند و از جهالت آنان بیشترین بهرهها برای اشاعه اعتیاد بهرهبرداری میکردند. این معضل این روزها به سرعت در حال گسترش است و دیگر مختص به این قشر خاص نیست و هر روز آمار نگرانکنندهای از سوی مسئولان و پژوهشگران این عرصه مطرح میشود. بر اساس دادههای موجود در پی تحقیقات انجام شده مشخص گردیده که متأسفانه سن اعتیاد در بین افراد جامعه در حال کاهش یافتن است و جوانان بیش از گذشته به مصرف موادمخدر به ویژه در جمعهای دوستانه و مهمانیهای شبانه روی آوردهاند و باز در نهایت تأسف بررسیها حاکی از آن است که روند تغییر الگوی مصرف موادمخدر در جامعه در حال تغییر از مواد سنتی مانند تریاک به سمت مواد صنعتی مانند هروئین، شیشه و موادی که مصرف آسانتری دارند و از راه خوردن و خودتزریقی صورت میگیرد، پیش میرود.
از طرفی قبح مصرف برخی از موادمخدر در بین افراد جامعه از بین رفته که برای نمونه باید به قلیان اشاره کرد که امروزه در خانوادهها، کافهها و رستورانها حتی افراد کم سن و سال نیز در جمع از آن استفاده میکنند. بحث امروز ما بیشتر روی پدیدهی نامیمون معتادان تحصیلکرده است که بر اساس گزارش ستاد مبارزه با موادمخدر در سال 84 فقط 8درصد معتادان دارای تحصیلات بالای دیپلم بودهاند و در سال86 این رقم به 7/12 و در سال 91 به 25درصد رسیده است.
بر اساس بررسیهای ستاد مبارزه با موادمخدر و سازمان بهزیستی در سال 92 در مناطق 22گانه شهر تهران مشخص شده است که 37درصد معتادان دارای تحصیلات بالای فوقدیپلم و 58درصد مصرفکنندگان شیشه 20 تا 30سالهها هستند که 75درصد آنها تحصیلات دیپلم، فوقدیپلم و کارشناسی دارند که شاید تفکرات غلط این افراد طلب آرامش، رهایی از فشارهای ناشی از حجم دروس، نرخ بالای بیکاری در بین جوانان و استرسهای ناشی از آن باشد.
در این میان شیوع روزافزون موادمخدر در بین زنان و دختران تحصیلکرده جامعه است که نگرانی زیادی را برای خانوادهها ایجاد کرده به طوری که حداکثر زنان معتاد در سال80 بین عدد 4 تا 5درصد بوده و در سال90 به ده درصد رسیده و به نظر میرسد در سال 94رقم بالاتر از این عدد باشد.
آرزو میکنیم قشر تحصیلکرده ما بار دیگر قلم به دست شده و با نوشتن و خواندن به فکر تنویر خود باشند تا در آینده جامعهای سالم و بانشاط داشته باشیم.