افزایش قیمت هواپیما و عوارض آن

این‌روزها هرچه می‌شنویم، از آنچه ‌که می‌خوانیم تا هرچه‌‌ که می‌بینیم؛ عوارض گرانی‌ست. در‌حالِ‌حاضر در کشور ما تنها مؤلفه‌ای که گران‌تر از سال پیش نشده، بنزین است و بس؛ حتی سایر انرژی‌ها گران شده اما بنزین گران نشده. خدمات دولتی چون آب، برق، گاز و تلفن هم اندک‌اندک گران شده است. هر کالا یا خدمتی که گران می‌شود بیش‌از همه، طبقات فرودست جامعه را متأثر می‌کند و لطماتی را که به طبقات غیرمرفه می‌زند بسیار‌بیشتر از طبقات مرفه جامعه است و بدین‌روی وقتی قیمت پروازهای داخلی گران می‌شود، 90درصد مسافران را افراد متوسط جامعه تشکیل می‌دهد؛ بنابراین، باز‌هم فشار بر روی اقشار حقوق‌بگیر و ضعیف جامعه وارد می‌شود. محاسبه بلیط هواپیما با ارز 8500تومانی به‌علت عدم استقبال مردم تقریباً مرفه و طبقات متوسط روبه‌بالا از سفر به خارج، کم‌کم منجر به تعطیلی آژانس‌های گردشگری خواهد شد که اگر به آمار سالیانه مسافران عازم خارج از کشور دقت شود، حداقل بیش‌از سه‌میلیون‌نفر از راه وجود آژانس‌ها ارتزاق می‌کنند که اگر هر‌نفر فقط هزینه چهارنفر را از‌طریق آژانس‌ها بدهد جمعاً هشت‌میلیون بر آمار بیکاران کشور افزوده می‌شود و تعداد خانوار بدون درآمد حداقل چهار‌میلیون را شامل می‌شود. اگر فقط از‌سویِ همین طبقه سخن بگویم، با این ترتیبی که پیش می‌رود در آینده نزدیک تورهای گردشگری و به‌طورِ کلی سازمان گردشگری ایران باید منتظر روزهای سختی باشد. از‌سویِ‌دیگر، از سال‌ها پیش که نرخ‌های هواپیما آزاد شده، آنقدر آسیب به جامعه ما زده است که در هیچ معیاری جای نمی‌گیرد و با هیچ سنجشی قابل اندازه‌گیری نیست. یک مسافرت ساده تهران به اهواز رقمی بین 150 تا 400‌هزار‌تومان است که بعضاً کسانی که با هواپیمای ارزان‌قیمت 150تومانی سفر کنند، از‌نظر ایمنی پرواز، کاملاً نسبت به هواپیمای گران‌تر در رده پائین‌تری قرار دارند که این خود یعنی تبعیض؛ آن‌هم در جامعه اسلامی ما که کسانی که مرفه‌تر هستند از سیستم امنیتی بیشتری برخوردار هستند و افرادی که ازنظر مالی مشکل دارند باید برای سفر، تضمین کمتری به‌آنان داده شود. همین‌طور یک سفر به بندرعباس که با اتوبوس دو‌روز به طول می‌انجامد، برای اینکه زودتر به مقصد برسند و این سفر زمینی طولانی را نداشته باشند و با هواپیما سفر کنند پاره‌ای از اوقات باید بیش‌از 5/1میلیون‌تومان برای رفت‌و‌برگشت هزینه کنند و این رقمی‌ست سنگین که از عهده 80درصد مردم کشور ما خارج است و بدین‌ترتیب کم‌کم هواپیما و سوارشدن آن هم مخصوص متمولین می‌شود و قشر ضعیف حتی برای کارهای ضروری باید فقط از اتوبوس استفاده کنند. امیدواریم دولت تدبیر و امید و به‌‌ویژه شخص رئیس‌جمهوری که با اقبال قابلِ‌توجه عمومی به ریاست‌جمهوری رسیده است، به هر تدبیر ممکن در جنگ نابرابر گرانی با مردم ایران به کمک این مردم که در انتخابات با اطمینان به ایشان رأی دادند، همت لازم را معمول دارند.