یادداشت
محمدپارسا نجفی
برنامه «ازقلمافتاده» پرستیوی چگونه افشاگری میکند؟
جنایتهای رژیم سعودی در کشورهای دیگر مانند بحرین و یمن بر کسی پوشیده نیست اما آل سعود با قدرت مالی ناشی از درآمدهای کلان نفتی که دراختیار دارد، توانسته بسیاری از انتقادهای جهانی را سرپوش گذاشته و از مسئولیتهای اقداماتش در مجامع جهانی و حتی دیوان جنایات جنگی شانه خالی کند. اینرا همه میدانیم؛ حتی در مواردی با وجود اجماع جهانی علیه آل سعود، باز اعتراضها ضد این رژیم غیرانسانی به جایی نرسیده؛ مانند پرونده نقش وحشتناک حقوق بشر در عربستان و محاکمه قاتلان خاشقچی روزنامهنگار.
بهراستی چرا؟
اگر اتفاقات بسیار شگفتانگیزی مانند ریاست عربستان سعودی -با وجود آن کارنامه وحشتناک اعمال ضدانسانی- بر کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل رخ میدهد؛ بیشک ناشی از مسائلیست که روند طبیعی ندارد و نیازمند موشکافیست. قطعاً سران دولت سعودی اقدامات بسیاری برای همراهکردن دیگران در عرصه بینالملل انجام میدهند تا بتوانند به رفتارهای ضدِبشری خود ادامه دهند اما کشف مسیرهای زیرآبیرفتن دولت سعودی و چگونگی همراهشدن دولتهای غربی با آنان، کار بزرگیست که در عرصه رسانه نیاز بود اما بهجرئت میتوان گفت که به آن پرداخته نشده و اکنون تنها شبکه پرستیوی با برنامه «ازقلمافتاده» (Under Reported) این مهم را بهانجام رسانده است. آل سعود که حاکمیت و کشور عربستان را کاملاً برای خانواده خود غصب کردهاند؛ همیشه در امور سایر کشورها دخالت کرده و اقدامات ضدِبشری مانند ترویج تروریسم وهابیت را سرلوحه امور خود قرار میدادند اما تاقبلاز بهقدرترسیدن بن سلمان که نمونه تمامعیار وهابیت خونآشام است؛ اینهمه نیاز به زیرآبیرفتن در مجامع جهانی نداشتند. سالهاقبل هم سعودیها حقوق بشر را همراهِ آزادی بیان سرکوب میکردند؛ اما دیگر روزنامهنگاران را در کنسولگری عربستان با اره تکهتکه نمیکردند؛ چهارسال هم مردم یمن را تحت بمباران و محاصره قرار نمیدادند. ازاینرو، اکنون که بیشاز هرزمان دیگر سعودیها دیگران را تطمیع میکنند، نیاز برای افشای مسیرهای دررو آنها بیشتر احساس میشود.
پرستیوی افشاء میکند
«ازقلمافتاده» بهتهیهکنندگیِ حامد عزتیزاده؛ دقیقاً پاسخیست به این نیاز. برنامهای که هرهفته ساعت 16:20 بهوقتِ تهران، از پرستیوی پخش میشود و مردم دنیا را از آن روی سکه اعمال هولناک آل سعود باخبر میسازد. عزتیزاده میگوید: «تاکنون 60قسمت برنامه ازقلمافتاده درخصوصِ سعودی پخش شده است و قصد داریم که این روند را تا افشای همه اقدامات دولت سعودی ادامه دهیم». وی درخصوصِ محور اصلی این برنامهها توضیح میدهد: «هرآنچه به روابط پشتِپرده رژیم سعودی برای تطمیع رسانههای جهانی، مقامات کشورهای دیگر و مجامع جهانی؛ بهویژه سازمان ملل متحد مربوط است، در قسمتهای مختلف این برنامه مورد بررسی و افشاگری قرار میگیرد. رشوههایی که آل سعود به رسانهها و مسئولان دولتها و سازمانهای بینالمللی میدهند تا اهداف خود را بهپیش برند یا از اعتراضها جلوگیری کنند؛ تنها یکیاز مسائل است و موارد مهمتر که به آنها پرداخته میشود، به روابط میان دولت ریاض با دولتهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی میپردازد. همچنین حمایتهای متقابل عربستان سعودی و امارات متحده عربی از یکدیگر در کشتار بیشتر مردم یمن و همراهی با تل آویو مورد کندوکاو قرار میگیرد».
سانسور میشویم
تهیهکننده برنامه «ازقلمافتاده» تأکید میکند: «بهدلیلِ فشار سعودی و دولت آمریکا، حسابهای کاربری برنامه ما در شبکههای مجازی مانند فیسبوک و توئیتر مسدود میشود تا با این سانسور، مردم جهان از حقایقی که برنامه ما با سند افشاء میکند، محروم شوند». وی ایده چنین برنامهای را در رسانههای جهانی بدون مشابه میداند و از همراهی 95درصد از مخاطبان پرستیوی با این برنامه خبر میدهد و میگوید: «بازخوردهایی که دریافت میکنیم؛ نشان میدهد که تنها پنجدرصد، این برنامه را تحسین نمیکنند. ما فیلمهای یکدقیقهای از بخشهای حساس ازقلمافتاده داریم که در شبکههای مجازی قرار گرفتهاند و تا یکمیلیون بازدید هم داشته است».
سرفصلها
ارتکاب جرایم حقوق بشری در عربستان به دستور آل سعود، مداخله در سایر کشورها و بهویژه تشنج در روابط با متحد دیرین یعنی قطر و بیاعتمادی در شورای خلیج فارس، ربودن سعد الحریری (نخستوزیر لبنان)، سرکوب مردم بحرین با اعزام نیروی نظامی سعودی نیز از مواردیست که با ارائه اسناد یا افشاگری کارشناسان خبره بینالمللی در برنامه «ازقلمافتاده» پرستیوی مورد بررسی قرار گرفته است. اینکه چگونه بن سلمان یک خبرنگار را بهاینشکل دلخراش در کشوری دیگر سربهنیست میکند و با وجود فشارهای بینالمللی از محاکمه و پیگرد دور میماند؛ تنها یکیاز قسمتهای برنامه «ازقلمافتاده» است. از دیگر موضوعاتی که در این برنامه مورد بررسی قرار گرفته؛ خریدهای بیپایان تسلیحات آمریکا توسط دولت ریاض است که این کشور را به انبار تجهیزات مدرن غربی تبدیل کرده اما فقدان مهارت و نبود ماهیت وطندوستی در ارتش عربستان موجب میشود که نظامیان ارشد ارتش آمریکا و حتی رئیسجمهوری آمریکا، سعودی را محتاج کمک آمریکا برای برقراری حکومتشان اعلام کنند. افشاسازی ابعاد مخفیشده جنگ یمن و ابعاد شگفتانگیز جنایاتی که هرروز با بمباران و محاصرهای که دولت سعودی و دولت امارات عربی عامل آن بودهاند و ازطرفِ آمریکا نیز حمایت میشدند؛ از موارد مهمیست که پرستیوی با این برنامه توانسته برعهده گرفته و بهخوبی از انجام آن برآید. آیا بر جنایات آل سعود در جهان اسلام و رشوههایی که به جهان غرب میدهد تا از عواقب آن اعمال در امان باشد، پایانی هست؟ بهراستی تا کی حکومت سعودی میتواند از افکار عمومی و خشم ناشی از آگاهشدن همه مردم در شرق و غرب عالم از اقدامات ضدِبشریاش فرار کند؟
فصلهای مشترک دو ستاره جوان فیلم فجر سیوهفتم
از نگاه مردم، دو نام بسیار جوان در زمره صدرنشینهای سیوهفتمین جشنواره ملی فیلم فجر هستند که اتفاقاً حائز وجوه مشترک جالبی شدهاند: سعید روستایی و نیما جاویدی؛ هردو با دومین فیلم سینمایی خود برای صید سیمرغها در رقابت تنگاتنگاند. سعید روستایی، متولد ۱۳۶۸ و نیما جاویدی متولد ۱۳۵۸؛ هرچند فاصله سنی 10ساله با هم دارند اما هردو برای تثبیتشدن در سینمای یکصدواندیساله ایران، همان ساخته نخستشان کافی بود. هردو فیلمنامهنویسند و فیلمنوشت خود را فیلم میکنند اما جالب اینکه هردو با وجود توفیقهای چشمگیر؛ اولین ساختههایشان و درحالیکه انتظار عمومی براینبود که با هجوم سرمایهگذاران و تهیهکنندگان روبهرو شوند، برای ساخت دومین فیلمشان با وقفه روبهرو شدند! جاویدی سازنده «ملبورن» از سال 92 و روستایی خالق «ابد و یک روز» از سال 94 باید چشمبهراه سال 97 میماندند. از دیگر فصول مشترک این دو اینکه 50درصد سرمایه فیلمشان را محمدصادق رنجکشان؛ چهره شناختهشده صنعت گردشگری تقبل کرده که حضورش در عرصه هنر در پنجماهِاخیر حواشی عجیبی بههمراه داشته؛ استقبال شایانِتوجه مردم و منتقدین از دو ساخته این دو جوان، «متری شیشونیم» روستایی و «سرخپوست» جاویدی، این سرمایهگذار نوآمده را روسفید کرده و با تائید رویکرد فرهنگی او، ثابت کرد که اتفاقا درپیِ آفرینش آثار فرهیختهایست که سینمای ایران را یکقدم بهجلو ببرد. درضمن، موفقیت این سرمایهگذاری تأکید مؤکد مهر باطلیست که به گمانه سنتی «پول خرجکردن برای هنرمندان جوان، پول دورریختن است» زده شده. حضور توأمان نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار در هردو ساخته این دو فیلمساز جوان، دیگر نکته مشترک ایندوست و جالباینکه در هردو فیلم «متری شیشونیم» و «سرخپوست» این دو کاراکتر، عاشق یکدیگرند! لوکیشن «زندان»، دیگر همپوشانی آثار تازه آنهاست؛ هرچندکه در کار جاویدی، زندان، بستر اصلی کل فیلم است. این دو جوان، داستان و عنصر تعلیق را میشناسند و در ارائه شایسته آنها کاربلدند و این، برگ برنده اصلی آنها در سینمای ایران است که از بدو تولد، تشنه تماشای داستان است؛ پس، پربیراه نیست ادعا کنیم که جاویدی و روستایی فعلاً رگ خواب سینماروِ ایرانی را کف دستشان دارند.