• شماره 1679 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۳ بهمن

در حکایت ۴۰‌سالگی

قرآن می‌گوید: «هنگامی که فردی قوای بدنی او کامل شد و به سن 40 رسید؛ می‌گوید که بار خدایا! بر نعمتی که به من و نیز به پدر و مادرم دادی، توفیق شکرگزاری عطا کن و اینکه کار شایسته کنم که تو از آن خوشنود باشی. خدایا فرزندانم را صالح گردان. من به تو بازگشتم و من از تسلیم‌شوندگانم» (احقاف/ ۱۵). این فرازها را هر‌کس می‌تواند در‌موردِ خود، خانواده، ملت و انقلاب بررسی کند و ببیند که آیا چنین است؟ 40‌سالگی یعنی داشتن پشتوانه‌ای قوی از تجربیات خوب و بد، یعنی شناخت راه از بیراه، یعنی تشخیص دوست از دشمن، یعنی داشتن برنامه برای آینده و در‌آمدن از بلاتکلیفی و هزاران مورد دیگر. سؤال این‌است‌که آیا ما نسبت به گذشته خود خرسندیم و در موقعیتی هستیم که بگوییم خدا‌یا تو را شکر که این نعمت را به ما عنایت کردی! آیا از وضعیت گذشته و حال آن‌قدر راضی هستیم که می‌توانیم از خدا بخواهیم که در این شرایط و بر‌مبنای وضع موجود، فرزندان‌مان صالح شوند و از نعمت انقلاب استفاده کنند؟ آیا ما در وضعیتی هستیم که به خدا بگوییم من به تو روی آوردم و از تسلیم‌شوندگانم؟ 40سالگی، زمان و مقام رشد است که در آن هر‌کس می‌تواند به‌دور از غرور یا خودکم‌بینی گذشته خود را مطالعه کند و برای حرکتی نو تصمیم بگیرد. بی‌شک انقلاب اسلامی فراز‌و‌نشیب‌های فراوانی داشته و در این 40سال، تجارب فراوانی را کسب کرده و درضمن اشتباهات زیادی را هم داشته است. در‌هر‌حال، رسیدگی امری‌ست که باید بی‌غرض‌و‌مرض آن‌را انجام داد و اگر نکنیم، دیگران خواهند کرد و آنگاه ما باید موضعی انفعالی داشته باشیم؛ هم‌چنان‌که در بسیاری از موارد داشته‌ایم و تازه نتیجه مطلوبی هم از آن نخواهیم گرفت. می‌توان مجموعه انقلاب را به‌طور‌کلی بررسی کرد که کار بسیار دشواری‌ست و اگر جزء‌به‌جزء و بر‌حسب موضوع بررسی شود، باز رویکرد دیگری‌ست که در‌عین‌حالی‌که آسان‌تر است؛ اما فارغ از بقیه موضوعات هم چندان صحیح نیست و چنگی به دل نمی‌زند. می‌توان از بالا به پائین یا از پائین به بالا یا به‌صورت خوشه‌ای و شبکه‌ای و درکنارهم انقلاب 40‌ساله را مطالعه کرد. می‌توان انقلاب را با قبل‌از‌انقلاب سنجید یا دستاوردهای انقلاب را با سایر کشور‌ها یا انقلاب‌های دیگر منصفانه مورد قضاوت قرار داد. حتی دوره‌های مختلف ریاست‌جمهوری و حتی هدایت امام(ره) و رهبری را مطالعه کرد. همچنین از میزان هدررفت نیروها در داخل و خارج به‌تفکیک منابع هم می‌توان به‌عنوان معیاری دیگر انقلاب را مورد مطالعه قرار داد. یکی‌ از معیارهای بررسی بین سایر معیارها بررسی میزان حساسیت دشمن نسبت به انقلاب است که می‌تواند مورد‌توجه قرار گیرد. میزان حساسیت دشمن نسبت به قدرت دفاعی می‌تواند ملاکی برای ارزیابی باشد. به‌صورت موضوعی هم بررسی این 40سال قابل بررسی‌ست. مانند نظامی، سیاسی، فرهنگی، علمی و اقتصادی؛ یا به‌صورت جزئی، اینکه هر سازمانی خود را ارزیابی کند و یافته‌ها را با ازدست‌داده‌ها در‌کنار‌هم ببیند. از‌نظر نظامی، بی‌شک جنگ هشت‌ساله ما را آبدیده کرد و متعاقب آن خودباوری نظامی‌ست که پشتوانه نظام سیاسی محسوب می‌شود. بدون قدرت نظامی، سخن‌گفتن از استقلال، بیهوده است. ازنظر سیاسی، باید بررسی کرد که ما تا‌چه‌اندازه در معادلات بین‌المللی محلی از اعراب داریم. وضعیت منطقه و توجه دولت‌های آن و نیز طرفداری مردم منطقه همه قابل مطالعه است و باید معیاری برای ارزیابی باشد. نگاه ملت‌ها و به‌ویژه ملت‌های منطقه و نیز حساسیت دولت‌ها برای دشمنی یا دوستی و اعتباری که کشورهای دیگر از‌نظر احترام قائل‌شدن به ایران و ایرانی ملاک دیگری برای ارزیابی‌ست. انقلاب در نظر و عمل هم موضوع دیگری برای تحقیق است. نگاه امیدوارانه به خارج و نادیده‌گرفتن توان داخلی، نقطه حساس افکار بعضی از مسئولان است. ازنظر اقتصادی، می‌توان به آمارهایی که مجامع بین‌المللی می‌دهند، متکی شد یا به شاخص‌هایی که خودمان داریم و با آن، اوضاع داخلی را می‌سنجیم. داشتن ثروت عظیم و داشتن سرمایه فراوان طبیعی و انسانی، یک مسئله است و آنچه ملت در‌حال‌حاضر و نسل‌های آینده از آن منتفع می‌شوند یا باید شوند، مسئله دیگر. ضریب جینی اگر‌چه تا‌اندازه‌ای قابل مطالعه است؛ ولی نمی‌تواند ملاک قطعی باشد. توزیع عادلانه امکانات و جلوگیری از هدر‌رفت منابع به‌هر‌شکل آن، قابل بررسی‌ست. بی‌شک وضع اقتصادی به‌اعتراف خود مسئولان و نیز به‌تصدیق مردم؛ خوب نیست. در تولید و توزیع خوب عمل نکرده و ناتوانیم. اینکه گوسفندهای‌مان قاچاق شود و ما با واردات گوشت، مردم را آرام کنیم، هنر نیست. اینکه تولیدات نفتی و به‌ویژه بنزین به‌وفور و سرعت قاچاق شود و ما، در کشور بر طبل مصرف بکوبیم، ارزش نیست. در پول ملی، رانت‌خواری و رانت‌بازی، مشکل داریم. در تقویت صادرات و تبیین مزیت‌های اقتصادی دست‌مان باز نیست. کارکرد گمرک و مالیات، از مشکلات بزرگ ماست. در امور اقتصادی با‌آنکه دشمنی‌ها فراوان است؛ ولی باید پرسید آیا دولتمردان برای آینده برنامه دارند؟ آیا ما صاحب کارخانه هستیم یا دانش فنی یا هردو؟ البته در حوزه‌های فنی و صنعتی باید اعتراف کرد به‌لحاظ کمی پیشرفت کرده‌ایم؛ ولی از‌نظر کیفی خیر. در فناوری که در بعضی موارد اگر گزارش‌ها درست باشد و به‌صورت مونتاژ نباشد، پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای داشته‌ایم. در صنعت هوا و فضا، انرژی هسته‌ای، نانو و پزشکی و مواردی دیگر و این، نشانگر این است که ما می‌توانیم. در مسائل فرهنگی هم باید به دقت بررسی کنیم که چه کرده‌ایم و برنامه مشخص ما چیست؟ اختلاف در پیوستن به معاهدات بین‌المللی در‌صورتی خوب است که حرفی برای گفتن داشته باشیم؛ وگرنه منفعلانه برخورد‌کردن و چشم به معاهدات بین‌المللی دوختن با قطعی‌بودن توطئه‌های بین‌المللی، هنر نیست. سرمایه اجتماعی و ملی علاوه‌بر جنبه اقتصادی؛ بار عظیم فرهنگی دارد. این سرمایه، درمعرض خطر است و باید هر‌چه‌سریع‌تر در ترمیم آن کوشید. در 40سالگی هیچ‌چیز گران‌قدر‌تر و برتر از سرمایه اجتماعی نیست. در مسائل علمی، با داشتن آمارهای خوب که حکایت‌گر پیشرفت است؛ اما امیدوار‌کننده نیست. ما حرف نو نمی‌زنیم. ما ابتکارِعمل علمی را به‌دست نمی‌گیریم. غربزدگی را در مسائل علمی بیش‌ از مسائل فرهنگی شاهدیم و حتی در سخن‌گفتن و استعمال کلمات و واژه‌ها، بی‌اعتنایی به زبان فارسی، بیداد می‌کند. در شفافیت اطلاعات که بُن‌مایه همه فعالیت‌هاست، نه طرح مشخصی داریم و نه مدیریت مطلوب و اگر داشته باشیم، بر آن وفاق نداریم. 40‌سالگی زمان بازبینی و بازنگری و بررسی نشیب‌و‌فرازهاست. باید از خطاهای گذشته اجتناب کرد و برای 40سال‌ دیگر برنامه داشت. الان، زمان آن است. مردم و مسئولان؛ تعارف را کنار بگذاریم! پیشنهاد می‌شود که گروهی کارشناس خبره و بدون گرایش‌های خطی، تحقیق جامعی را از «چهل‌سالگی انقلاب» در حوزه‌های گوناگون و با روش‌های مختلف، به‌دور از هیاهو و اسراف بر‌عهده گیرند تا راهنمایی برای تصمیم‌سازان و مایه‌ای برای خشنودی مردم شود.
غلامرضا فدایی

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه