• شماره 1735 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت

گشتی در «عودلاجان»؛ نبض تپنده بازار

جانی دوباره در محله قدیمی تهران

سهیلا انصاری/قطعاً پیشرفت تکنولوژی و کشش مردم به شهر‌نشینی و مدرنیته، دل خیلی از ما پایتخت‌نشینان را برای محله‌های قدیم و حال‌و‌هوای تهران قدیم تنگ کرده. این‌روزها «عودلاجان» جان دوباره‌ای گرفته و حال‌و‌هوای دلنشینی به بازار تهران داده است. روح زندگی چند‌ماهی‌ست که در «عودلاجان» جاری‌ شده و شور و اشتیاق، به این محله قدیمی برگشته است؛ صدای همهمه و شلوغی در این فضا پیچیده و چراغ حجره‌ها یکی‌پس‌از‌دیگری روشن می‌شود؛ هرچند بسیاری از مالکان حجره‌ها هنوز تصمیم به بازگشایی ندارند ولی با گذشت زمان قطعاً حجره‌ها به فعالیت خود ادامه خواهند داد. هنوز این گذر تاریخی نسبت به بخش‌های دیگر بازار، خیلی شناخته‌شده نیست اما بازگشایی حجره‌های صنایع‌دستی و برگزاری «پنج‌شنبه‌بازار» حال‌و‌هوای غیر‌قابلِ‌وصفی به این محله باصفا داده است.

سال‌ها‌قبل که از کوچه‌پس‌کوچه‌های «عودلاجان» گذر می‌کردیم؛ دیوارهای در‌حالِ‌ریختن، سردرهای قدیمی رو به خرابی، درهای چوبی قدیمی كه فقط جای سوراخ «كوبه» روی آنها باقی مانده است را می‌دیدیم اما بعد از مرمت این بازارچه، شوق زندگی را به‌چشم می‌بینی؛ انگار تاریخ دارد تکرار می‌شود. از دست‌سازه‌ها، صنایعِ‌دستی، زیور‌آلات، گلدان‌ها، محصولات غذایی، تابلوهای نقاشی گرفته تا فرفره‌های یک‌قرانی پسرکی کوچک و بازیگوش به‌نامِ «نصیر»؛ حال دل خیلی از مردم را در این فضا خوب کرده و خاطرات متعددی برای مردم کوچه‌بازار و کسبه این منطقه تداعی شده است. صدای ساز و موسیقی از اینجا به‌گوش می‌رسد و هنرمندان بسیاری، دست‌سازه‌های خود را ارائه می‌دهند. اگر سال‌ها‌قبل به «عودلاجان» رفته باشید، حضور دوباره در این محل و مشاهده این‌همه تغییر، شما را سر شوق خواهد آورد.
بعضی از قسمت‌های بازارچه تاریخی «عودلاجان» (در بازار بزرگ تهران)؛ به‌مرور و با عدم رسیدگی، تبدیل به خرابه شده بود. مرمت و بازسازی آن، با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، شهرداری تهران و کسبه بازار، در سال 95 صورت پذیرفته. «عودلاجان» را می‌توان بهترین نقطه‌ تهران و پراهمیت‌ترین بافت تاریخی پایتخت نامید که البته به نگاهی ویژه نیاز دارد و باید براى حفظ آن، از مردم و کسبه بازار کمک خواست. «عودلاجان»، یك بافت فرامحله‌ای، فراملی، فرامنطقه‌ای و بین‌المللی‌ست؛ حفظ آن یك ارزش است و می‌تواند به فضایی برای بهبود وضعیت صنعت توریسم تبدیل شود. حفظ این میراث، به آگاهی جمعی ما نیاز دارد؛ باید این منطقه را بهتر شناخت. درواقع، هر شهری كه نتواند میراث طبیعی، فرهنگی و تاریخی خود را حفظ كند، موفق به داشتن توسعه‌ پایدار نیز نمی‌شود.
«عودلاجان» یا «اودلاجان»؛ از محله‌های قدیمی شهر تهران است که از غرب به خیابان ناصرخسرو، از شرق به ری، از شمال به امیر‌کبیر و از جنوب به ۱۵ خرداد محدود است و سه محله اصلی امامزاده یحیی(ع)، پامنار و ناصرخسرو را در‌بر‌می‌گیرد که از‌نظرِ تاریخی، به‌دلیلِ وجود بناهای تاریخی متعدد، بسیار غنی‌ست. این محله، در محدوده خیابان‌های پامنار (از غرب)، سیروس (از شرق)، چراغ‌برق و امیر‌کبیر (از شمال) و بوذرجمهری (از جنوب) واقع شده که همراه با محله‌های ارگ، دولت، سنگلج، بازار و چاله‌میدان، «تهرانِ عصر ناصری» را شکل می‌دادند. «عودلاجان» قدیم با ۲۶۱۹ خانه و ۱۱۴۶ دکان، بزرگ‌ترین محله شهر و مرفه‌نشین بود. وجه تسمیه «عودلاجان»؛ از دو واژه «عود» و «لاجی» یعنی «قرارگرفتن در محله‌ای که درجهتِ دکان‌های عطاری قرار دارد» یا «اودلاجان» به‌معنیِ «مکانی که آب نهر در آنجا تقسیم می‌شود» می‌آید. نام «اودلاجان» را تغییریافته «آو-دراجین» که در زبان تاتی بومی تهران به‌معنیِ «جای تقسیم آب» است می‌دانند. برخی نیز نام این محله را تلفظ «عبدالله‌جان» به‌لهجه کلیمیان دانسته‌اند. مردم «اودلاجان» در قدیم به‌همان زبان بومیِ تاتی که هنوز برخی پیران روستاهای دوردست کوه‌های شمیران با آن آشنا هستند، صحبت می‌کردند. پیش از گسترش فارسی در منطقه تهران، زبان اصلی منطقه در زمان‌های دور تاتی (مادی) بوده‌ است.
محله‌ «عودلاجان»، از مناطق اعیان‌نشین تهران در دوره قاجار بود و سرشناسانی همچون قوام‌الدوله، امیرنظام، ملک‌الشعرا، عزالدوله؛ نیز برخی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران مانند خاندان قوام‌الدوله، خاندان مستوفی، نصیرالدوله بدر (تاجر ثروتمند و نخستین وزیر فرهنگ دوره پهلوی)، سید حسن مدرس (نماینده مجلس شورای ملی و چهره نامدار مشروطیت) در این محله ساکن بودند. خانه‌های پراتاق این محله در عرف عوام، به «خانه قمر‌خانم» معروف بوده ‌است. در «عودلاجان»، مردمانی با دین‌های مختلفِ مسیحی، کلیمی، زرتشتی و ... در‌کنارِ یکدیگر زندگی می‌کردند. البته، ساکنان این محله در قدیم بیشتر کلیمی بودند.
از بناهای تاریخی محله «عودلاجان» که در میراث ملی ایران ثبت شده و در‌اختیارِ کمیته ملی ایکوموس (شورای بین‌المللی بناهای تاریخی)ست؛ «سرای وثوق‌الدوله» است که در خیابان چراغ‌برق حدفاصل چهار‌راه سرچشمه و سه‌راه امین‌حضور قرار گرفته. این سرا که قرار بود در سال ۹۱، تبدیل به «خانه عشایر ایران» شود؛ به لوکیشنی جهت فیلم‌برداری سریال «شهرزاد» تبدیل شد که بعد از بازسازی و مرمت بعضی از نقاط خانه، مورد استفاده قرار گرفت. صدها حمام از زمان قاجار در تهران باقی مانده؛ اما «حمام نواب» همچون نگینی در این محله، می‌درخشد و با مرمت و بازسازی، تبدیل به نمایشگاه صنایعِ‌دستی و بازارچه سنتی شده. «حمام نواب» نیز از خاطره‌انگیز‌ترین لوکیشن‌های فیلم‌برداری محسوب می‌شود؛ چرا‌که «قیصر» در این حمام، «کریم آبمنگل» را به‌قتل رساند! «محله عرب‌ها» در گوشه شمالِ‌غربی، «کوچه شام‌بیاتی‌ها» در شمال و «کوچه خدابنده‌لو» در غرب این محله، همگی در محدوده‌های خوب و به‌اصطلاح سرآب قرار دارند. «باغ ملک‌الشعرا»، «کاخ گلستان» و «عمارت مسعودیه» نیز در این منطقه جای گرفته‌اند. می‌توان گفت که «عودلاجان»، همپای «بازار» وفاداری بیشتری را به مذهب و روحانیت بروز می‌داد؛ این‌را می‌توان از وجود ۱۶ مسجد و مدرسه در این کوچک‌ترین محله تهران دریافت و اینکه طبق اسناد به‌جا‌مانده از دوره قاجار؛ بیشترین آمار روضه‌خوانی، زیارت‌نامه‌خوانی و تعزیه‌گردانی در آن به‌چشم می‌آمد.
«عودلاجان» تا اواسط دوره پهلوی، اعتبار اجتماعی خود را حفظ کرد اما پس از دگرگونی‌های بزرگ اجتماعی و شهری که در دهه ۱۳۴۰ رخ داد؛ به‌تدریج از اهمیتش کاسته شد. «مسیو کرشیش» (معلم اتریشی مدرسه دارالفنون) نقشه «عودلاجان» در دوران قاجار و به‌ویژه در عهد ناصری را با تمام گذرها، کوچه‌ها و حتی بناها به‌تصویر کشیده. وی همراه با ذوالفقار بیک و تقی‌خان؛ از شاگردان «مدرسه دارالفنون» شروع به نقشه‌برداری از تهران کردند و سرانجام موفق شدند که نخستین نقشه تهران را در ۱۲۷۵ هجری قمری ترسیم کنند. تاریخ اتمام طراحی نقشه «کرشیش»، جمادی‌الاول سال ۱۲۷۵ هجری قمری مطابق با سال ۱۸۵۵ میلادی و ۱۲۳۳ هجری شمسی‌ست. در نقشه وی، ۲۰ کوچه و گذر «عودلاجان» به‌چشم می‌خورد: گذر باغ نظام‌الدوله، گذر در حمام نواب، گذر شتر گلو، گذر مسجد حوض، گذر در مدرسه و کوچه‌های نظام‌العلما، سردار، سپهدار، شاهبیاتی، معین‌الملک، حاجی‌علی، آقا‌موسی تاجر، میرزا‌آقاجان، خدابنده‌لو، حاجی ‌آقا‌بابا، آقامحمد محمود، سهراب‌خان، نقاره‌چی‌ها، هادی‌خان و محمدخان امیر‌تومان؛ از گذرها و کوچه‌های «عودلاجان» هستند.
تیمچه اکبریان (شماره ثبت ۱۳۶۰۱ در ۱۵ آبان‌ماه ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی) با مرمت با نام جدید «سفره‌خانه سنتی طهرون قدیم»؛ یکی از تیمچه‌های قدیمی تهران است که در بازارچه «عودلاجان» روبه‌روی کوچه حکیم قرار دارد. این بنا، با قدمت ۲۶۰‌سال، نخستین بانک و صرافی ایران بوده که به‌صورتِ بانک رهنی کار می‌کرد. اصغر شعر‌باف؛ از استادان مرمت و مرمت‌کار این اثر، قدمت آن‌را به دوره قاجاریه و متعلق به عصر فتحعلیشاه قاجار نسبت می‌دهد که توسط داود کلیمی اداره می‌شد و تا اوایل انقلاب توسط همین شخص و با کاربری بانک، مشغول‌به‌فعالیت بود. با‌ حضور در این تیمچه می‌توانید لحظات خوشی برای خود و خانواده‌تان رقم بزنید و یک دیزی به‌یاد‌ماندنی را نوش جان کنید.
«کنیسه عزرا یعقوب»؛ از قدیمی‌ترین کنیسه‌های تهران، در خیابان مصطفی خمینی (سیروس سابق)، کوچه سنگی، کوی حکیم شماره ۱۶ واقع شده است. این کنیسه، در محله قدیمی یهودیان «عودلاجان» واقع است که بنا بر وصیت عزرا یعقوب در سال ۱۲۷۳ خورشیدی بنا شد. وی، تاجری یهودی و اولین کسی بود که در تجارت و مبادلات بازرگانی با منچستر (از شهرهای انگلستان) روابط برقرار کرد. در سال ۱۳۸۳، این بنا به‌جهتِ داشتن ویژگی‌های معماری خاص دوران قاجار به‌وسیله انجمن کلیمیان تهران و حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری؛ در ردیف آثار ملی ایران به‌ثبت رسید.
هادی پهلوان‌زاده؛ پیکرتراشی که ورکشاپ پیکرتراشی چوب را در «عودلاجان» برگزار می‌کند. این ورکشاپ، برای توریست‌ها رایگان و برای هموطنان فقط جلسه اول آن رایگان است. وی بااشاره‌به‌اینکه «عودلاجان» می‌تواند جای خیلی‌خوبی برای اهالی و ارائه صنایعِ‌دستی باشد؛ می‌گوید: «از اینکه هنرم را کوچه‌بازاری کرده‌ام، کمی ناراضی هستم اما به‌خاطرِ شخصیت جذاب مجری محترم نمایشگاه (آقای سرلک) مشکلاتش را تحمل می‌کنم. من کالایی برای فروش ندارم و نمی‌دانم که افراد دیگری که محصولات خود را به‌فروش گذاشته‌اند، راضی هستند یا خیر. اما به‌نظر می‌رسد که آقای سرلک همه توانش را برای بهبود اوضاع عودلاجان به‌کار گرفته». وی ادامه می‌دهد: «تا‌به‌حال که نفع مادی در عودلاجان نداشته‌ام اما به‌صورتِ غیر‌مستقیم فکر می‌کنم که در آینده ازنظر مالی شرایط تغییر كند. درحالِ‌حاضر که فقط آموزش پیکرتراشی چوب با تعداد و زمان جلسات به‌دلخواهِ هنرجو و بدون هزینه چوب و ابزار را به‌صورتِ خصوصی و گروهی در سه نقطه از تهران (تهرانپارس، بازار، فشم‌) برگزار می‌کنم».
نجاتعلی علیزاده؛ یکی از کسبه قدیمی در «عودلاجان» است که در سال 56 در خیابان مولوی کبابی داشت و 12‌سالی می‌شود که در محله «عودلاجان» کباب لقمه‌ای‌های خوشمزه‌ای می‌پزد. علیزاده می‌گوید: «بعد از مرمت و بازسازی گذر عودلاجان، اوضاع کسب‌و‌کار بهتر شده اما متأسفانه خیلی از کسبه، حجره‌های‌شان را اجاره نمی‌دهند و نمی‌خواهند که این گذر، به محلی برای ارائه صنایعِ‌دستی تبدیل شود. مشاغل و اصنافِ ناهمگون این منطقه، سامان‌دهی نشده‌اند. اینجا، نیازمند زیباسازی و مناسب‌سازی بوده، نیز رفت‌وآمدها و اقامت‌ بی‌خانمان‌ها و افراد پرخطر در این منطقه معضل بوده و با بازسازی و مرمت، تغییراتی مثبت در این محله ایجاد شده است».
ساجدی که در «عودلاجان» زیور‌آلات و دست‌سازه‌هایش را برای فروش به‌نمایش گذاشته؛ می‌گوید: «از‌طریقِ تبلیغات میدانی، با بازارچه عودلاجان آشنا شدم و باتوجه‌به‌اینکه کارگاه تولیدی دارم، تصمیم گرفتم تا محصولاتم را در این گذرِ تاریخی ارائه کنم». وی با‌بیانِ‌اینکه در «بازار سنتی ستارخان» کارگاه تولیدی دارد، گفت: «تمام محصولات، با سنگ اصل ساخته می‌شود. متأسفانه ابزار و مواد اولیه نسبت به کشورهای خارجی در ایران کم است و حتی بعضی از ابزار پیدا نمی‌شود. باتوجه‌به وضعیت و شرایط اقتصادی هم قیمت مواد اولیه افزایش پیدا کرده؛ ازاین‌رو، از تولید طلا به مس و برنج روی آوردیم؛ چون قدرت خرید مردم پائین آمده است. خوبی زیور‌آلات این‌است‌که در همه شرایط خواهان دارد و مردم همیشه در جست‌وجوی طرح‌های نو، آرامش‌بخش و نشاط‌آور هستند». وی با‌بیانِ‌اینکه تبلیغات اندکی برای معرفی این منطقه صورت گرفته است، گفت: «متأسفانه هنوز خیلی‌ها؛ حتی پایتخت‌نشینان نام عودلاجان را نشنیده‌اند. امیدوارم که این گذر هم مانند سایر بخش‌های بازار معرفی شود و مردم با اینجا آشنا شوند».
امیدوارم که با خواندن این گزارش، به «عودلاجان» سری بزنید و حضور در این مکان خاطره‌انگیز و آرامش‌بخش را تجربه کنید و از هنرمندانی که با عشق، آثار هنری را خلق می‌کنند، حمایت کنید. مطمئن باشید که حضور در «عودلاجان» حال خوبی را برای‌تان رقم می‌زند و خاطره‌اش تا سال‌ها در ذهن‌تان باقی خواهد ماند.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه