• شماره 1823 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۳۰ شهريور

جزئیاتی از تأمین هزینه‌های زندگی

چه عواملی سبب گرانی یا ارزانی محصولات می‌شوند؟

گزارش‌های رسمی مرکز آمار حاکی‌ازآن‌است‌که یک فرد باید حداقل بیش از چهار‌میلیون‌تومان درآمد ماهانه داشته باشد تا از پس هزینه‌های زندگی برآید. عوامل بسیاری در میزان تأمین نیازهای ضروری زندگی تأثیرگذار است؛ تعداد نفرات در یک خانواده، شاغل یا بیکار بودن و حتی محل زندگی، بر میزان درآمدها و مخارج یک زندگی می‌افزاید و چه‌بسا پس از محاسبات، مشخص می‌شود که باتوجه‌به افزایش میزان بهره‌مندی افراد از امکانات رفاهی به‌وجودآمده توسط دولت‌ها، بسیاری از افراد زیر خط فقر زندگی می‌کنند. به‌گزارشِ باشگاه خبرنگاران جوان؛ اصولاً یکی از اساسی‌ترین مطالعات آماری که به‌منظور نیل به اهداف مختلف اقتصادی و اجتماعی، در اغلب کشورهای جهان صورت می‌گیرد، بررسی بودجه خانوار است. ازطریق این بررسی می‌توان به چگونگی هزینه‌ها و درآمدهای خانوارها و روند تغییرات آنها و نیز آمار و اطلاعات گوناگون دیگری پی برد. موضوعی که دراین‌بین اهمیت دارد، میزان هزینه زندگی افراد است که با یک حساب سرانگشتی از قیمت اقلام موردنیاز یک خانواده می‌توان فهمید که یک زندگی، ماهانه چقدر هزینه ‌بر دوش سرپرست خانوار می‌گذارد. جدا از هزینه‌های اجاره خانه، حمل‌ونقل، قبوض تلفن همراه، آب، برق و گاز و سایر هزینه‌ها که ممکن است هر چند‌ماه یک‌بار اتفاق بیافتند؛ هزینه خوراک و نیز پوشاک، بحث اصلی‌ست که این‌روزها به‌شدت مردم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

برنج، یکی از اصلی‌ترین موادی‌ست که وجود آن در هر خانه‌ای، جزو واجبات است؛ چراکه آن‌را می‌توان با هر غذایی سرو کرد. باوجوداینکه برنج، جزو یکی از محصولات تولیدی در کشور خودمان است اما افراد برای تهیه آن باید مبلغ بالایی را بپردازند. این‌روزها که شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم، باید هر یک‌کیلوگرم برنج ایرانی را ۲۰‌هزارتومان  خرید که یک خانواده دونفره حداقل نیاز به پنج‌کیلوگرم برنج در ماه دارد. روغن، از دیگر موارد پرمصرف در سبد غذایی خانوار است که برای پخت هر غذایی باید از آن استفاده کرد؛ قیمت هر‌بسته روغن مایع در فروشگاه از ۱۲‌هزارتومان شروع می‌شود؛ کنار آن، پیاز و سیب‌زمینی جزو موادی هستند که در سبد غذایی باید وجود داشته باشد؛ قیمت هرکیلو پیاز شش‌ تا هفت‌هزارتومان و قیمت هرکیلو سیب‌زمینی سه تا پنج‌هزارتومان است؛ هر خانوار دست‌کم ماهی یک‌کیلو از هریک را خریداری می‌کند. مواد پروتئینی، از مواردی‌ست که بدن افراد به آن نیاز دارد و اگر خانواده‌ای بخواهد انرژی لازم برای فعالیت‌های روزانه خود را تأمین کند، به‌ناچار باید به مواد پروتئینی توجه کند؛ یک‌کیلوگرم گوشت چرخ‌کرده ۶۲‌هزارتومان و گوشت خورشتی ۸۵‌هزارتومان است. اصولاً ایرانی‌ها به خوردن چای علاقه زیادی دارند. اغلب افراد این نوشیدنی را به‌تنهایی مصرف نمی‌کنند و قند و نبات نیز در سبد غذایی آنها وجود دارد؛ هر‌بسته ۴۰۰‌گرمی چای ۱۴‌هزارتومان است که اصولاً ظرف شش‌ماه تمام می‌شود. میوه نیز از دیگر مواد موردنیاز برای هر فرد است که در کمترین حالت، افراد روزی یک میوه را مصرف می‌کنند؛ باتوجه‌به سرانه مصرف میوه هر ایرانی هر فرد در ماه برای خرید آن بیش از ۳۰۰‌هزارتومان هزینه می‌کند که در برخی این رقم به دوبرابر نیز می‌رسد. تخم‌مرغ، یکی از مواد خوراکی‌ست که در تمام وعده‌های غذایی مورداستفاده قرار می‌گیرد و اصولاً کارایی بالایی دارد. همچنین، به‌دلیل دارابودن پروتئین، پزشکان به مصرف آن توصیه می‌کنند؛ هر عدد تخم‌مرغ یک‌هزارتومان است و اصولاً هفته‌ای یک‌شانه تخم‌مرغ استفاده می‌شود. جدای از موارد مذکو، انواع ادویه‌جات، کنسروجات، سبزیجات و ... جزو مواردی هستند که طی یک‌ماه استفاده می‌شوند و زمانی‌که قیمت آنها را محاسبه می‌کنیم، به رقمی بالاتر از دومیلیون‌تومان در ماه خواهیم رسید. این رقم، تنها برای خوراک هر فرد است و زمانی‌که هزینه پوشاک، اجاره مسکن، شارژ ساختمان، رفت‌وآمد و ... را با این رقم جمع می‌بندیم، به رقمی بالاتر از چهارمیلیون‌تومان در ماه خواهیم رسید. سؤال این‌است‌که برای حمایت از قشر آسیب‌پذیر و افزایش قدرت خرید جامعه، دولت چه راهکار‌هایی دارد؟
رمضانعلی سبحانی‌فر درباره عوامل گرانی یا ارزانی محصولات و کاهش قدرت خرید خانواده‌ها، گفت: «این‌روزها شاهد گرانی بسیاری از محصولات غذایی هستیم که زندگی افراد را تحت‌شعاع قرار داده است؛ باتوجه‌به‌اینکه هزینه‌ها بالا رفته؛ قدرت خرید سبد کالایی کاهش داشته است که این مسئله را می‌توان از عوامل اصلی گرانی دانست» عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «باتوجه‌به افزایش نرخ تورم؛ باید کاری کنیم تا درآمدها رشد قابل‌قبولی را به‌همراه داشته باشد. افزایش درآمد به دوصورت مستقیم و غیرمستقیم انجام می‌شود که بخش مستقیم آن، مربوط به یارانه است که متأسفانه نمی‌توانیم آن‌را افزایش دهیم؛ زیرا درصورت افزایش یارانه، هزینه‌ها نیز زیاد خواهد شد و باز رشد نرخ تورم خواهیم داشت». وی افزود: «یکی از راهکار‌ها برای افزایش قدرت خرید، عملاً افزایش حقوق و دستمزد است که باید بتوان شغلی ایجاد کرد یا درآمدها را افزایش داد». وی بیان کرد: «برای کاهش هزینه‌های خانوار، در قدم اول باید هزینه‌های غیر‌نقدی را افزایش دهیم تا به‌کمک‌آن بتوان هزینه‌های نقدی را جبران کرد».
عبدالمجید شیخی درباره میزان هزینه زندگی در تهران، گفت: «حداقل هزینه متوسط یک خانواری که آبرومند در تهران زندگی می‌کند، پنج‌میلیون‌تومان است و خانواری که درآمد زیرپنج‌میلیون‌تومان دارد، زیرخط فقر زندگی می‌کند». این اقتصاددان افزود: «مسئله مهم پیش‌رو، فاصله بین دهک‌های مختلف هزینه‌ای‌ست که براساس اعداد مربوط به آن، فاصله تورمی دهک‌ها در مرداد به 2.9درصد رسید که نسبت به ماه قبل سه‌درصد کاهش داشته. درمی‌یابیم که افزایش هزینه کالا‌های پرمصرف و ضروری بیش‌ازاین میزان است». او بااشاره‌به‌اینکه «فقر مطلق» یعنی فرد درآمدی داشته باشد که فقط زنده بماند، گفت: «امروزه بسیاری از افراد کار می‌کنند تا خرج زندگی‌شان را بگذرانند و نمی‌توانند پس‌انداز کنند. در جهان برای خط فقر مطلق، درآمدی پائین‌تر از یک یا دودلار در روز درنظر گرفته می‌شود که در وضعیت فعلی ما، این مبلغ اگر با دلار بازار آزاد محاسبه شود، روزانه ۱۵ تا ۳۰‌هزارتومان و ماهانه ۴۵۰ تا ۹۰۰‌هزارتومان به‌دست می‌آید». او بابیان‌اینکه در «خط فقر نسبی» تأمین مایحتاج زندگی مقدور نیست، تشریح کرد: «در خط فقر نسبی، ضعف کالری در خانواده به‌راحتی مشاهده می‌شود؛ این فرد دیگر توانایی پرداخت هزینه سفر و تفریح ندارد و اصولاً در شرایط سختی زندگی می‌کند. خط فقر نسبی، درآمدی بین ۷۰۰ تا یک‌میلیون‌تومان را شامل می‌شود و می‌توان گفت که خط فقر مطلق و خط فقر نسبی، به‌هم نزدیک شده». او ادامه داد: «برای کنترل هزینه‌ها و افزایش رضایت خانواده‌ها باید بتوانیم شغل ایجاد کنیم تا ارزش‌افزوده بیشتر شود. دولت باید واردات را محدود کند تا استعداد داخلی شکفته شود و درآمد‌ها افزایش یابد».

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه