دبیر کمیته سیاسی جمعیت حقوق بشر زنان:
مطالبات زنان باید سیاستزدایی شود
علیرضا نیاکان/
مریم باقی؛ کارشناسی ارشد حقوق بشر و دکترای حقوق عمومی (در مرحله رساله)؛ روزنامهنگار حقوقی از سال ۸۳؛ دبیر گروه حقوق روزنامههای شرق (سابق)، هممیهن، آسمان، مردم امروز و دبیرگروه حقوق مجلات شهروند امروز، مهرنامه، صدا، ایراندخت؛ عضو شورای مرکزی و دبیر کمیته سیاسی جمعیت حقوق بشر زنان، عضو هیئتمدیره مؤسسه رسانه، اندیشه، زن (راز) است. با وی درباره حقوق و مطالبات زنان بهگفتوگو نشستهایم.
آیا گمان میکنید جنبش زنان درحالحاضر زنده است؟
بله؛ جنبش زنان بهطورقطع زنده است. در چهاردهه پسازانقلاب زنده بوده اما قوت و ضعف داشته و اکنون هم وجود دارد. همینکه فعالیتها و واکنشهای زنان بر برخی قوانین یا روند قانونگذاری تأثیر گذاشته، یعنی وجود داشته و در برخیموارد و هرچند اندک، مؤثر بوده است.
مثلاً در چه مواردی مؤثر بوده؟
همینکه اجماع زنان در موضوع چندهمسری باعث عدم تصویب قانون خانواده بهآنشکل در دهه 80 شد یا اکنون در برابر کودکهمسری واکنشها چنان بود که مسئولین استان، خواستار ابطال عقد آن کودک همسر شد یا برابری در دیه شخص ثالث از بیمهها، قابلیت انتقال تابعیت از مادر ایرانی و مواردی ازایندست یا لایحه امنیت زنان که اکنون قوه قضائیه تغییراتی در آن ایجاد کرده و به مجلس فرستاده. گرچه مطلوب نیست؛ اما گامی به جلوست. البته قابلذکر است که قوانین؛ بهخصوص در آنجا که پای فقه بهمیان میآید، سخت است و تغییر دشوار اما میتوان گفت تغییرات اندک هم نتیجه همین تلاشها و جنبشهاست؛ وگرنه قانونگذاران که اکثریت مرد هستند و با نگاههای مردانه، هیچ امیدی به هیچ تغییری نبود.
آیا میتوان از امید به تغییر قانون در مواردی که فقهیست، سخن گفت؟
بله؛ بهدلیلاینکه ما معتقدیم فقه، پویاست؛ نه ایستا. مقررات فقهی، به مقتضیات زمان و مکان ممکن است تغییر کنند و اساساً اجتهاد یعنی همین. اولاً، اجتهاد ممکن است. ثانیاً، فقها در مواردی برداشتهای متفاوت از برخی متنها دارند که میتوان آنها را برگزید.
شبکههای اجتماعی، در جنبش زنان مؤثر بودهاند؟
شبکههای اجتماعی درکل در اطلاعرسانی، شبکهسازی و جریانسازی، تحول ایجاد کردهاند و طبیعتاً بر جنبش زنان مؤثر بودهاند اما یک آفت هم وجود دارد و آن ایناستکه کانالها، گروهها و شبکههای مجازی زنان شکل میگیرند و فعالند و فعالان زن گمان میکنند که فعالند اما حقیقت ایناستکه شبکههای اجتماعی گرچه مهماند و مؤثر؛ اما نباید فعالیت را به آن محدود کرد. همچنان احزاب و نهادهای مدنی باید فعالیت خود علاوه بر حضور در شبکههای مجازی، بهطور واقعی ادامه دهند و بهطور حقیقی هم شبکهسازی کنند. گاهی فضای مجازی ما را گول میزند و از فضای حقیقی دور میکند.
فکر میکنید مطالبه اصلی زنان چه باید باشد؟
همه مطالبات زنان در جای خود دارای اهمیت است ولی اگر بخواهیم یک مطالبه اصلی را نام ببریم، میتوان گفت که اصلاح قوانین تبعیضآمیز.
و فکر میکنید چه مسئلهای از زنان بیشتر مورد غفلت واقع شده؟
معمولاً وقتی از مطالبات زنان سخن میگوییم، ذهنها متوجه جنبش زنان و مطالباتی که رسانههای آنان بیان میکند، معطوف میشود؛ حالآنکه صدای زنان در حاشیه شهرهای بزرگ یا استانهای محروم یا دور از مرکز کمتر و دیرتر شنیده میشود. مثلاً، سالهای سال است دختران در سیستان و بلوچستان که از نزدیک دیده و شنیدهام، در فاصله سنی 10،12سال تا 18سال ازدواج میکنند و اساساً بالای 18سال را ازدواج دیرهنگام میدانند اما بحث قانون منع کودکهمسری بهتازگی مطرح شده است. البته قانون در اینجا با عرف آنها درتعارض است و تغییر را بهراحتی نمیپذیرند و ازدواجهای زودهنگام ثبتنشده احتمالاً افزایش مییابد. درهمینمنطقه، چندهمسری نیز رواج دارد. در روستاهای این استان بعضاً زنان از بعضی حقوق اولیه و ساده برخوردار نیستند اما صدای آنان دیرتر شنیده میشود. فعالان زن باید آسیبها را در همه مناطق شناسایی کنند و صدای همه زنان باشند.
آیا جنبش زنان که آنرا زنده و فعال میدانید، رهبرانی هم دارد؟
اولاً، جنبش زنان فعال است اما در نقطه مطلوب نیست. ثانیاً، جنبش زنان یک کل واحد نیست و دسته و رستههای گوناگونی دارد. یکی از نقاط امید البته ایناستکه زنان در طیفهای مختلف، فعال هستند و مطالبهگری میکنند. نهتنها درمیانِ اصلاحطلبان؛ بلکه امروز درمیانِ اصولگرایان هم برخی فعالان زن را میتوان دید. اصلاحطلبان یا تحولخواهان هم یک طیف ندارند و تقسیمبندیهای متفاوتی دارند؛ مانند سکولار و غیرسکولار. ما احزاب اصلاحطلب مختلفی داریم که برخیازآنها شاخه زنان دارند. مانند کارگزاران که شاخه زنان فعالی دارد و چهار حزب زنان هم داریم که هریک، یک دبیرکل دارند؛ این چهار حزب باهم یک ائتلاف تشکیل دادهاند که صدایشان را بههم نزدیکتر کنند. درمجموع، میتوان گفت که اصلاحطلبان غیرسکولار بیشترین اجماع را باهم دارند که این ائتلاف را هم شامل میشود. بازهم اما نمیتوان از رهبری واحد سخن گفت؛ گرچه یکصدا هستند.
اگر بخواهید جملهای به جامعه زنان بگویید، چه میگویید؟
ما، در تقسیمبندیها به نگرشهای سیاسی اشاره میکنیم اما مطالبات زنان، سیاسی نیست. نباید مطالبات را سیاسی کرد؛ بلکه باید سیاستزدایی کرد. باید در آرامش و با استدلال و منطق، به طرح و بحث درباره آنها پرداخت.