شادی اسدپور؛ مدرس و کارگردان تئاتر:
کلاسهای آنلاین؛ فرصتی برای ایجاد عدالت آموزشی
امین کردبچه چنگی/«آموزش آنلاین»؛ پدیدهای خلقالساعه و متعلق به این اواخر نیست؛ اما در کشورمان بهتازگی به آن توجه و دربارهاش بسیار صحبت میشود. برخلاف نگاههایی که قدم هر نوآمدهای را برنمیتابند و تنها بر جوانب منفی و نقاط ضعف و کاستیهای آن زوم میکنند، این روشِ آموزش، مزایای متعددی دارد؛ ازجمله کاهش هزینههای رفتوآمد، کاهش هزینههای جاری آموزشدهندگان و هزینههای معمولِ آموزشگیرندگان، کاهش مصرف سوخت و بهبود وضعیت ترافیک، کاهش آلودگی هوا، کاهش استفاده از حاملهای انرژی و ...؛ بااینحال، «آموزش از راه دور» که بهمددِ گسترش استفاده از اینترنتهای خانگی و همراه، نهتنها جذاب و متفاوت شده است؛ بلکه میتوان آنرا بهصورت آنلاین نیز ارائه کرد، همچنان در ایران، مغفول مانده و شاید اگر بخواهیم شیوع ویروس کرونا در کشورمان را از آنسویِ سکه نیز ارزیابی کنیم، توجه بیشتر به این شیوه تدریسِ جایگزین در شرایط کنونی را باید از امتیازات آن بهشمار آورد. استفاده از شبکههای اجتماعی بهعنوانِ یک بستر جذابِ ارتباطی را حالا میتوان امکان و زمینهای برای ایجاد و بسطِ شیوههای نوینِ فراگیری دانست؛ رویهای که رفتهرفته میتواند ما را با زیستن از «نوعیدیگر» آشنا و همراه کند. اگرچه در سطح ماجرا آنچه اغلب بهعنوانِ کارکردِ پلتفرمهای مبتنیبرنت درنظر گرفته و دیده شده است، غالببودنِ جنبه سرگرمی آنهاست؛ اما حضور یکسری از افراد و مجموعهها باعث شده تا به این حضورها بهشکلی جدیتر و کاربردیتر نیز نگاه شود؛ امکانی که همراهیاش دراینایام با «قرنطینه خانگی» (اگرچه اینموضوع در هفتههای اخیر چندان جدی گرفته نمیشود) میتواند بسترساز تغییر زاویه دید ما به مقولههای متنوعی شود که مبحث «آموزش»، یکیازآنهاست. حتماً آزمونوخطاهای فعلی دراینزمینه، راهنمایی خوب برای تحولیست که دیر یا زود باید بهسمت آن حرکت کرد و بیشک، گامبرداشتن دراینمسیر ما را برای تغییرات موردِنیاز در آینده که الزاماً دیگر نه از سر اجبار (مانند وقوع یک پاندمی)؛ بلکه حتی بهخاطرِ رویآوردن به تحولی بنیادین برای یک جامعه درحالِتوسعه، آماده و یاری کند. با شادی اسدپور؛ مدرس و کارگردان تئاتر که اینروزها دراینحوزه فعالیت داشته است، بهگفتوگو نشستهایم.
باتوجهبه شرایط کنونی (شیوع ویروس کرونا) بهعنوان مدیرمسئول و مدرس یک مؤسسه هنری، بهنظر شما آموزش آنلاین مفید است و آیا اساساً ضرورت دارد؟
مقوله آموزش آنلاین، پدیدهای نوظهور نیست و سالهاست در دنیا، در دانشگاهها و آموزشگاههای مختلف مورداستفاده قرار گرفته است. حتی در ایران، کلاسهای بسیاری؛ چه در دانشگاهها و چه در دیگر مکانهای آموزشی بهصورت آنلاین و مجازی برگزار شدهاند. با شیوع ویروس کرونا در دنیا و در ایران، شاید چون ما ایرانیها مردمی بسیارحساس ازنظر روحی و ازنظر اقتصادی و اجتماعی در وضعیت نابسامانی هستیم، مواجهه با این بیماری برایمان خیلیبیشتر از دیگر کشورها موجب نگرانی و هزاران حس منفی دیگر شد. هرروز اخبار مبتلایان و اخبار مرگومیر، ما را ازنظر روحی ضعیف و ضعیفتر کرد. فشارهای اقتصادی، تأثیر منفی گذاشت و نتیجه اینشدکه همه ما نسبت به قبل کمتحملتر و ناآرامتر شدیم. ازطرفدیگر، ما یک ویژگی داریم؛ آنهماینکه معمولاً نسبت به پدیدهای که نمیشناسیم، ابتدا بسیارمنفی هستیم و آنرا بد تلقی کرده و با بیاعتمادی به آن نگاه میکنیم؛ دقیقاً مثل زمانیکه دستگاههای خودپرداز (ATM) دراختیارمان قرار داده شد و تا مدتها تصور خیلی از ما اینبودکه این دستگاهها قابلاعتماد نیستند و ...؛ ولی با گذشت زمان، کمکم از موضع خود کوتاه آمده و حالا با نگاه ملایمتری به قضیه نگاه میکنیم. ازنظر من، وقتی در شرایطی هستیم که بیماری تهدیدمان میکند و درجمعقرارگرفتن میتواند خطرناک باشد، دو راه داریم: یا کلاً خانهنشین شویم و همهچیز را تعطیل کنیم که مطمئناً خیلیازافراد بهدلیلاینکه درآمد روزانه داشتهاند، برای امرارمعاش دچار مشکلات بسیاری میشوند یا با کمی فکر و خلاقیت و با رعایت اصول ایمنی و بهداشتی، با شکل جدید زندگی آشنا شویم و به فعالیتهای خود ادامه دهیم. مگر میدانیم کرونا تا کی هست؟ تا چهزمانی همه امور تعطیل باشد؟ من درمورد دیگر مشاغل نظری نمیدهم؛ چون تخصصی ندارم. درمورد حرفه خودم؛ یعنی مدرس و کارگردان تئاتر، اینمدت بسیار فکر کردم و بهدنبال راهکار بودم. من اصولاً سعی میکنم با تغییرات زندگی همراه شوم و چه خوب و چه بد، آنها را بپذیرم و خودم را با آنها منطبق کنم. من نیز مثل خیلی از همکارانم، آگاهی نسبت به آموزش آنلاین نداشتم و اینکه آیا ضرورت دارد یا نه؟ چند دلیل باعث شد تا آنرا موردمطالعه و ارزیابی قرار دهم؛ اول خودم؛ من وقتی کار نکنم، ازنظر روحی آسیب میبینم. من از 19سالگی تدریس کردهام؛ تدریس خصوصی دبستان، کنکور هنر، آموزشگاه داریوش ارجمند و مؤسسه هنری آرتا. من در بستری پرورش یافتهام که پدرومادر و اکثر اقوامم معلم هستند. دوم هنرجویان؛ من و آقای فرزین محدث درواقع مؤسسه هنری، در قبال هنرجویانمان مسئولیم. آنها فعلاً به ما تکیه کردهاند و انتظاراتی دارند. ما نباید خلفِوعده میکردیم و آنها را که در ابتدای مسیر هستند و با کلی انرژی و انگیزه و هدف، تازه راهشان را شروع کردهاند، رها کنیم. نیز بهدلیل کارگاههایی که در شهرستانها برگزار کرده بودیم، هنرجویانمان در شهرستانها هم انتظاراتی داشتند و ما در قبال تکتک آنها مسئولیت داریم. سوماینکه کار و محل درآمد ما همین است؛ یعنی آموزش و تئاتر و برای آقای محدث، بازیگری در تئاتر و تلویزیون و سینما. ما انسانیم و نیاز به امرارمعاش داریم؛ اما یقیناً باید با شناخت و بهدرستی کارمان را پیش ببریم و مهمترازآن؛ با درک موقعیت اقتصادی مردم. نتیجه این ارزیابیها اینشدکه مؤسسه هنری ما، درقالبِ ویدئوهای آموزشی که رایگان و دوبار در هفته (یکشنبهها و چهارشنبهها) در صفحات اینستاگرام دراختیار هنرجویان قرار میدهیم و همچنین جشنواره مونولوگی برگزار کردیم که با 71 اثر از سراسر ایران مورداستقبال قرار گرفت و به دونفر منتخب هیئتداوران و آرای مردمی جوایزی اهداء کردیم که این جوایز، حضور رایگان در کلاسهای حضوریست. سومین فعالیت مؤسسه، تشکیل کلاس آنلاین مبانی بازیگری (1) است که من و آقای محدث، مدرس آن هستیم که خداراشکر مورداستقبال قرار گرفت. درحالحاضر، جلساتی از کلاس را بهبهترینشکل ممکن و با رضایت هنرجویانمان پشتسر گذاشتهایم و درادامه هم برنامههای دیگری داریم که متعاقباً اعلام خواهد شد.
ازنظر شما آموزش آنلاین به چه معنیست و چه ساختاری دارد؟
آموزش آنلاین، نوعی روش یادگیریست که از اینترنت و سایر فناوریهایی که برمبنای وب طراحی شده، استفاده میکند که میتواند اشکال دیگری هم داشته باشد؛ مثل برنامههای تلویزیونی، نوارهای ویدئویی و ... که یک حسن دارد: آموزش را کمی راحتتر میکند که باتوجهبه شرایط فعلی؛ یعنی موانع ایجادشده، محدودیتهای حضور فیزیکی بهعلت بیماری کرونا، افراد میتوانند درایننوع کلاسها شرکت کنند. یک دانشگاه در بریتانیا سالهاقبل، شرایطی را برای دانشجویانش فراهم کرد و اعلام کرد که «دانشآموزان میتوانند تصمیم بگیرند کجا و چه موقع درس بخوانند» و اینکار را فرصتی برای کسانیکه موانع جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، بیماری و ... دارند، دانست. مطمئن باشید که در آینده، روشها و تکنیکهایی که ازطریق آموزش از راه دور بهکار میروند، گستردهتر میشوند؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم ... درواقع، انقلاب دیجیتالی درحالحاضر وسایلی را فراهم کرده که رفتهرفته (چه خوب و چه بد) مسیر زندگی آدمها را تغییر میدهد. وقتی فرصتهای آموزشی برای افرادیکه در شهرستانها و در روستاها ساکن هستند، دردسترس نباشد، برنامههای آموزشی آنلاین میتواند یک راهحل این مشکل باشد. نکته مهماینکه باید مدلها و روشهای جدید توسعه یابند تا مشکلات دسترسی بهاینشکل کلاسها برای همه افراد، کمتر شود.
محاسن و معایب این روشِ آموزش را چگونه میبینید؟
دلایل زیادی وجود دارد که حاکی از مفیدبودن این روشِ آموزش برای افراد مختلف است و این روشِ آموزش، بسیار کارسازتر و مفیدتر برای افرادیست که بهواسطه یکسری محدودیتهای زمانی و مکانی و ... امکان حضور در کلاسی را ندارند و البته که معایبی هم دارد؛ خصوصاً در حرفه ما. در کلاسهای آموزشی ما، حضور فیزیکی بسیار نقش تعیینکنندهای دارد و تمرینات زیادی هستند که فقط در کلاس حضوری قابلاجرا هستند؛ ولی فراموش نکنیم که بازیگری، کارگردانی یا هر گرایش دیگر هنری بهتر است بگویم اساساً هنر «دانش» است و علاوهبر بخش عملی که بسیارمهم است، بخش تئوری هم دارد. بهنظرم در شرایط فعلی بهجای راکدماندن و «غر»زدن و بهاستهزاءگرفتن فعالیتهای دیگران، بهتر است کاری انجام دهیم.
آیا در سال 99 نمایشی برای اجرا دارید؟
در اسفندماه 98 قرار بود با 40نفر از هنرجویانمان نمایشی بهنام «زندگی شیرین با مزه سگی» نوشته دوست خوبم جناب آقای حامد مکملی را در تماشاخانه «دیوار چهارم» اجرا کنیم که متأسفانه با شیوع کرونا اجراها تعطیل شد و امیدوارم که در سال جدید، شرایط مساعد فراهم شود و این نمایش که بنده کارگردان آن هستم و آقای فرزین محدث، هم هدایت بازیگر را بهعهده دارند و هماینکه بازی هم میکنند، روی صحنه برود. همچنین از هشتماهقبل مشغول نگارش نمایشنامهای بودم که بهتازگی تمام شده؛ قرار براینبودکه در سال 99 اجرا شود که فعلاً بلاتکلیف است.
در دوران پساکرونا وضعیت تئاتر و مخاطب تئاتر را چگونه میبینید؟
الان نظر قطعی و روشنی ندارم؛ ولی بهشدت معتقدم اگر آسیبشناسی نشود و راهکار و تمهیدات روانشناسانه، جامعهشناسانه، اقتصادی، سیاسی و ... درستی توسط مسئولین و مدیران ارائه نشود، نهفقط تئاتر؛ بلکه دیگر مشاغل هم روبهزوال خواهند رفت. تئاتر، فرهنگ یک ملت است. نابودی آن بهمعنای نابودی فرهنگ است و باید این بحران، شناسایی و آسیبشناسی شود. هنر، لازمه یک ملت است البته که ذات هنر رونده است و اگر هر بحرانی، مدتی برای حرکت هنر سدی ایجاد کند، بالاخره هنر راهش را از جای دیگر باز میکند.
منتقدین آموزش آنلاین مدتیست از موضع خود عقبنشینی کردهاند؛ این، نشانه چیست؟
شاید به شناخت نسبت به این پدیده ناشناس رسیدهاند و همانطورکه ابتدای صحبتم گفتم؛ از موضع خود فاصله گرفتهاند. حتی برخی از این عزیزان دراینعرصه (آموزش آنلاین) فعالیتشان را آغاز کردهاند. برخیدیگر هم شاید چون امکان دسترسی و شرایط لازم برای اینکار را از همان ابتدا نداشتند، قصد تخریب این روش را پیش گرفتند که فعلاً نتیجهای برایشان نداشته است.
و حرف آخر؟
من بهعنوان مدرس و کارگردان تئاتر؛ موظف هستم به اندیشیدن و یافتن راهکارهای نو برای نجات و حتی ارتقاءبخشیدن به خودم و حرفهام. من موظف هستم به جدیگرفتن حرفهام؛ حتی اگر دولت آنرا شغل محسوب نکند. من موظف هستم به جدیگرفتن شعور و فهم مخاطبم. من موظف هستم به احترامگذاشتن و بهعنوان یک انسان؛ همیشه درتلاش بودهام اگر مسئلهای یا پدیدهای برایم ناشناخته است، آنرا قضاوت نکنم. ابتدا سعی کنم آن پدیده را بشناسم و بعد، نسبت به آن دیدگاه و دیدگاه خودم را چه مثبت و چه منفی داشته باشم و اگر و اگر و اگر لازم شد، اعلامِنظر کنم. شاید همه اینها تعهداتی باشد که خودم برای خودم درنظر گرفتهام. بهقول جناب آقای منصور براهیمی عزیز: «تعهد یعنی رو به آینده حرکتکردن». روزگارتان خوش و تنتان سلامت.