داوری در برنامه عصر جدید؛ فاصله واقعیت تا قضاوت
علیرضا فرجی
پس از الگوبرداری برنامهسازان رسانه ملی از مسابقات شناسایی استعدادهای برتر با نامِ «عصر جدید»، تحلیلگران با هیاهوی فراوان به نقدی با عنوان کپیبرداری پرداختند ولی طولی نکشید تیم احسان علیخانی توانست نظرها را جلب کند و ثابت کند میتوان با ایجاد فرصت برای نوابغ، دنیای جدیدی را برای اهل جوان ترسیم کرد. علاوهبراینکه این برنامه میزان فاصله تلاش تا موفقیت را کاهش داد، جوانان و هنرمندان را ترغیب به ادامه حیات کاری خود کرد و باعث شناساندن بسیاری از توانمندیها شد. نکته قابلتأمل، بهرهمندی از نفرات برگزیده سری اول در بخش دوم است که بهنوعی این رخداد، زندهنگاهداشتن استعدادها را بهدنبال داشت. باید اشاره کرد، نخبگان حاضر در این برنامه توانستند پس از خودنمایی؛ هنر و داشتههایشان را رونق دهند و همین امر به ایجاد اشتغال و کارآفرینی منجر شد. حال با گذر از نکات مثبت و حُسن برنامه «عصر جدید» که بهصورت اجمالی به آن پرداخته شد، ضعف مشهود داوری در بخشهای مختلف، رنجش شرکتکنندگان و بینندگان را بههمراه داشت که نمونه بارز آن میتوان سلیقهای عملکردن سید بشیر حسینی در برخی قضاوتها را نام برد. نگاه مغرضانه و دورازانتظار در برابر اجراهای بینظیر شرکتکنندگان که به ضربدر قرمز منتج میشد، شک و شوکه را در اذهان پدیدار میکرد که همین امر واکنش همکاران سید بشیر را بهدنبال داشت که در مقابل دیدگان به بحثوجدل با یکدیگر مینشستند. جالب اینکه این داور بعد از کارشناسی اجرا توسط متخصصان، بازهم از ایده و رأی خود کوتاه نیامده که چنین رخدادی اصول و قواعد را با چالش مواجه ساخته است. از دید نگارنده شاید بیتجربگی، عدم ایجاد ارتباط نگرشی با شرکتکننده، بدسلیقگی در نوع ارتباط عاطفی، حس یکهتازی، خودرأیبودن و دهها نکته دیگر را در ذهن تداعی کند که اگر چنین باشد میتوان آنرا خلاف منویات یک قاضی نام برد و درغیراینصورت تنها نگاه شخصی و شخصیتی بهترین جایگزین برای این قضاوت خواهد بود. بشیر حسینی گویا ایجاد چالش درکنار بهرهمندی از فرصت مناظره برای بالابردن سطح هوشی خود و مقابله در برابر نقدها درجهت ایجاد آزمونوخطا را یکی از فرصتهای مقتضی در این برنامه برشمرده که این امر به ضرر برخی شرکتکنندگان انجامیده است. در کوران پخش عصر جدید بهوضوح مشاهده شد تعدادی از استعدادهای درخشان این مرزوبوم در بازی با کلمات و تئوریهای ناصحیح این داور کمتجربه، قافیه را باخته و با سردرگمی به حلاجی راه پرپیچوخم پیشرو پرداختهاند که اگر مسیر برای چنین جوانانی ناهموار شود ممکن است آیندهای را با مخاطره همراه سازد. امیدواریم از این قبیل برنامهها ازاینپس از نخبگان قضاوت بهره برده تا تنها عدالت جای قساوت را پر کند...