سریالهای تلویزیونی سرگرمی طولانی و جذابی در دنیای هنر هفتم وجود دارند که هواداران بسیاری دارند. با سرمایهگذاری کلان شبکههای تلویزیونی و ورود سرویسهای استریم، تعداد آثار جذابی که هرسال منتظر آنها هستیم، تقریباً چندبرابر سالهای گذشته است؛ اما واقعیت اینکه هر سریالی باید روزی به پایان برسد. وقتی یک سریال به فصل پایانی میرسد، بینندگان خودش را برای پایان ابدی داستان آماده میکند. پایانی که بهمعنای خداحافظی شخصیتهای محبوب ما با دنیاییست که شاید به تماشای حوادث آن عادت کردهایم. آغاز و روایت داستان سریالهای تلویزیونی، شاید کار چندان سختی برای تیم نویسندگان آنها نباشد. بااینحال، ایجاد یک پایان خاطرهانگیز، بهیادماندنی و خارقالعاده که همه انواع بینندگان یک سریال را امیدوار کند، مسئولیت واقعاً دشواری بهنظر میرسد. سریالهای بسیاری وجود دارند که با آغازی طوفانی موفق شدهاند برای چندین فصل تماشاگرانشان را سرگرم کنند؛ اما فصل پایانی تعدادی از سریالها، بهمعنای واقعی کلمه ناامیدکننده و نفرتانگیز بوده و باعث شده بسیاری از هواداران آنها، از تماشای سریال دلسرد شده باشند.
Star Trek: Enterprise
تاکنون بیش از ۱۰ سریال تلویزیونی و انیمیشنی از دنیای بزرگ Star Trek ساخته شده. بااینحال، پایان هیچیکازآنها بهاندازه سریال Star Trek: Enterprise ناامیدکننده و منفور نیست. این سریال بهحدی شکستخورده بهپایان رسید که تقریباً هیچکدام از هواداران آن متوجه پایان سریال نشدند. همین اتفاق هم باعث شد بسیاری از هواداران دوآتشه دنیای Star Trek این سریال را بهعنوان منفورترین عنوان اقتباسشده از این جهان فضایی معرفی کنند.
Chuck
یکی از محبوبترین سریالهای کمدی جاسوسی NBC بهحدی در جذب بیننده و روایت داستانش موفق بود که نمره IMDB آن تا عدد باورنکردنی ۹.۳ هم صعود کرد؛ اما فصل پایانی سریال بیشازاینکه قرار باشد ناامیدکننده لقب بگیرد، بیشتر شبیه یک تلاش جسورانه برای دشمنشدن با هواداران سریال بود. زاکاری لوی؛ بازیگر اصلی سریال Chuck بعدها اعلام کرد پایانی که نویسندگان سریال خلق کردند، بخش عظیمی از طرفداران خاص سریال را نابود کرد. بسیاری از هواداران این سریال اعتقاد دارند پایان آن نهتنها مبهم بهنظر میرسید؛ بلکه شوکهکننده هم بود.
Seinfeld
سریال Seinfeld یکی از تأثیرگذارترین سیتکامهای تلویزیون است. بهاعتقاد بسیاری از منتقدان و حتی بینندگان حرفهای سریالهای تلویزیونی، این مجموعه تأثیر بسیاری روی سیتکامهای پس از خود گذاشت؛ اما پایان سریال Seinfeld هواداران این سریال را به دو گروه تبدیل کرد. پس از پایان سریال و مشخصشدن وضعیت همه شخصیتهای اصلی، گروهی اعتقاد داشتند پایان آن فاصله زیادی با انتظارات آنها داشته است؛ اما گروه دوم باور داشتند پایان سریال بهتناسب داستان و فضای آن روایت شده و ایرادی ندارد. بااینحال، پایان احساسی سریال بهصورت کلی ایده چندان جالبی نبود.
Roseanne
این سیتکام محبوب مسیرهای گوناگونی برای رسیدن به نقطه پایانی داشت؛ اما مسیری که انتخاب کرد نهتنها باعث تعجب بینندگان شد؛ بلکه لقب یکی از نفرتانگیزترین و منفورترین پایان در میان سریالهای تلویزیونی را هم تصاحب کرد. تیم نویسندگان سریال با تغییراتی که در فیلمنامه فصل نهایی ایجاد کردند، تقریباً هسته اصلی داستان سریال را تغییر دادند. اتفاقی که هواداران سریال را متعجب و ناامید کرد.
Two And A Half Men
پسازآنکه چارلی شین با عوامل سریال Two Men and Half اختلافنظر پیدا کرد، با آنها درگیر شد و درنهایت از سریال کناره گذاشته شد. عوامل سریال تصمیم گرفتند شخصیت چارلی هارپر با هنرنمایی شین را از سریال خارج کنند و بهجای او شخصیت والدون اشمیت با بازی اشتون کاچر را جانشین کنند. فارغ از کاهش بینندگان سریال پس از خروج چارلی شین، ایده بازگشت او در اپیزود نهایی سریال هم اصلاً درست نبود. برخلاف داستان بیشتر سریالهای کمدی که تلاش میکنند در فصل نهایی خود داستانهای گشودهشده را به پایان برسانند، پایان سریال Two Men and Half سرشار از ابهام بود.
The Sopranos
بهاوجرسیدن سریال حماسی شبکه HBO و پایان آن، هواداران The Sopranos را هم به دو دسته کلی تقسیم کرد. گروهی تأکید داشتند که پایان سریال، تقریباً هیچ تصویری از عاقبت شخصیت اصلی سریال ارائه نمیدهد و این پایان بیشازحد مبهم و ساده، چیزی نبوده که آنها انتظارش را داشته باشند. بااینحال، گروهی هم اعتقاد داشتند این پایان بهاندازهکافی قانعکننده بود و نیازی به توضیح اضافه ندارد.
Lost
سریالهای زیادی وجود ندارند که بهاندازه سقوط آزاد سریال Lost موردانتقاد قرار گرفته باشند. اگر بخواهیم با عینک هواداران پرتوقع سریال به آن نگاه کنیم، Lost باید در فصل چهارم به پایان میرسید؛ اما عوامل آن تصمیم گرفتند بدون توجه به سقوط قابلتوجه داستان سریال، برای دو فصل دیگر هم به تولید Lost ادامه دهند. تماشاگران سریال انتظار داشتند حداقل پایان سریال بهنحوی باشد که آنها تصور کنند عمرشان را پای چنین داستان غیرقابل قبولی هدر نکردهاند؛ اما پایان سریال، ثابت کرد آنها اشتباه میکردند. بهاعتقاد تماشاگران پروپاقرص سریال Lost، فصل پایانی آن سالها شخصیتپردازی و داستانسرایی سریال را به نازلترین سطح ممکن رساند.
Dexter
درشرایطیکه چهارفصل ابتدایی سریال Dexter قلب منتقدان و تماشاگران این سریال را تسخیر کرد، چهارفصل بعدی در ارائه روایتهای قانعکننده و جذابیتهای همیشگی به یک کابوس بزرگ تبدیل شد. بااینحال، سقوط آزاد سریال در فصل پایانی سرعت بیشتری گرفت و با مرگ یکی از شخصیتهای اصلی، برای همیشه هوادارانش را ناراحت کرد.
How I Met Your Mother
هرچه به پایان سریال How I Met Your Mother نزدیک میشویم، تمرکز سریال روی روایت زندگی شخصیت تد با هنرنمایی جاش رادنور بیشتر میشود؛ اما سریال حتی وقتی کاملاً به پایان رسیده هم هیچ پاسخ دقیقی به پرسشهای بینندهاش درباره این شخصیت ارائه نمیدهد. در اپیزودهای نهایی سریال How I Met Your Mother حوادثی رخ داد که بینندگان سریال را بهشکل عجیبی شوکه کرد. آنها پاسخی برای پرسشهایی که بهشکل ناگهانی برایشان ایجاد شد، پیدا نکردند؛ بنابراین، بسیاری از سریالبینهای حرفهای، پایان این سریال را یکی از بدترین پایانهای ممکن میدانند.
Game of Thrones
حضور سریال Game of Thrones در انتهای این لیست بهعنوان قهرمان رقابت سریالهای محبوبی که در فصل نهایی منفور شدند، چندان هم عجیب نیست. بازی تاج و تاختی که در فصلهای نخستین سریال روایت شد، میتوانست Game of Thrones را به یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی تاریخ تبدیل کند؛ اما شخصیتپردازی عمیق، داستانهای پیچیده و اتمسفر جذاب سریال در فصل پایانی مثل برجی شکوهمند؛ اما فرسوده ویران میشود. شاید گروهی از بینندگان این سریال محبوب شبکه HBO که از سرعت بالای روایت وقایع سریال در فصل هفتم ناراضی بودند، پیشبینی میکردند سریال در فصل هشتم پایان نگرانکنندهای برای آنها آماده کرده است؛ اما اپیزود آخر فصل هشتم و پایانی سریال مانند بمبی توخالی منفجر شد. هواداران Game of Thrones که از حوادث رخداده در فصل 8 رضایتی نداشتند، آنرا سرشار از داستانهای بیمعنی و سرنوشتهای ناامیدکننده میدانستند؛ بنابراین، یکی از پربینندهترین سریالهای تلویزیونی تاریخ، پایان تلخی را تجربه کرد که احتمالاً لیاقت آنرا نداشت.
امیرمحمد سلیمانی/ ویجیاتو