• شماره 2037 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۳ مرداد

بوژیدار رادوشوویچ:

آینده فوتبال ایران از دید من روشن است

بوژیدار رادوشوویچ یکی از هفت بازیکن «پرسپولیس» است که در چهار قهرمانی متوالی این تیم حضور داشته است. نکته جالب این‌است‌که او شروع خوبی در «پرسپولیس» نداشت؛ اما رفته‌رفته توانست با شرایط کنار بیاید تا امروز تبدیل به مرد اول دروازه «پرسپولیس» و یکی از محبوب‌ترین نفرات این تیم شود. این دروازه‌بان، سه‌فصل دیگر هم با سرخ‌پوشان قرارداد دارد و بارها ابراز امیدواری کرده که بتواند فوتبالش را در این تیم به‌پایان برساند. به‌گزارش ایرنا؛ او در این مصاحبه، به سؤالات مختلف درمورد حضور در ایران، پیوستن به «پرسپولیس»، رقابتش با دروازه‌بان تیم ملی کرواسی، زندگی در اینجا و ... پاسخ داد که درادامه می‌خوانید.

به روزهای ابتدایی حضور در ایران بازگردیم؛ چه شد که به «پرسپولیس» پیوستی؟
حدود پنج‌سال‌پیش بود که از تیم «دبرسن» (مجارستان) به «پرسپولیس» پیوستم. خیلی هیجان‌زده بودم؛ چراکه به بزرگ‌ترین تیم ایران آمده بودم و قسمتی از تاریخ این باشگاه شدم.

تو از فوتبال اروپا به «پرسپولیس» آمدی؛ جایی‌که در تیم مطرح مجارستانی دروازه‌بان اول بودی و حتی در لیگ اروپا هم بازی کردی؛ اما چه شد که به‌عنوان دروازه‌بان دوم به «پرسپولیس» آمدی؟
برانکو از من خواست راهی ایران و تیم «پرسپولیس» شوم. «پرسپولیس» تیم بزرگی بود. من با خانواده و همسرم مشورت و سپس ایران را برای ادامه فوتبالم انتخاب کردم.

شروع خوبی با «پرسپولیس» نداشتی. در اولین بازی، برابر «قشقایی» به میدان رفتی و عملکردت با انتقادات زیادی مواجه شد. حتی برخی‌ها به صفحه اینستاگرامت هجوم بردند و مجبور شدی آن صفحه را حذف کنی. از آن‌روزها برایمان بگو.
من ناراحت بودم؛ چراکه برابر تیمی بازی کردیم که در لیگ دسته سوم یا چهارم بود. این یک فاجعه برای همه ما پرسپولیسیی‌ها بود. آن اتفاقات آن‌زمان رخ داد؛ اما دیگر تکرار نشد و نمی‌شود. مهم الآن است که خوشحالم.

در اولین دیدار هم که «پرسپولیس» را همراهی کردی، در تبریز با سنگ سرت شکست ...
پیش از بازی به من گفتند که استادیوم اصلی، تحت بازسازی‌ست و بازی موقتاً در یک ورزشگاه کوچک برگزار خواهد شد. زمانی‌که برای گرم‌کردن وارد ورزشگاه شدم دیدم که ده‌هاهزار هوادار در نزدیک‌ترین محل به زمین مستقر شدند. آنجا فهمیدم که بازی بزرگی پیش‌رو داریم. ما وارد زمین شدیم و چندثانیه نگذشته بود که سنگی به سرم برخورد کرد و خون از سرم سرازیر شد. خداراشکر مشکلی پیش نیامد؛ اما برای بازی اول، تجربه خوبی نبود!

حضورت گویا برای «پرسپولیس» خوش‌یُمن بوده. از حدود ۳۰ مسابقه‌ای که برای «پرسپولیس» در این چهارفصل به میدان رفتی تنها سه شکست را تجربه کردی و در سایر بازی‌ها نتایج خوبی رقم خورد.
بیشتر بازی‌ها برای «پرسپولیس» با برد همراه بود. «پرسپولیس» برای همه بازی‌ها برنامه دارد که چگونه قهرمان شود. ما، در سال‌های اخیر در بیشتر بازی‌ها پیروز شدیم و از این‌موضوع خوشحالم.

یکی از معدود بازیکنانی بودی که در هر چهار قهرمانی اخیر حضور داشتی. دلیل اصلی این موفقیت‌ها از دید تو چیست؟
«پرسپولیس» همیشه باشگاه بزرگی در ایران بوده است؛ اما زمانی‌که به ایران آمدم، فکر می‌کنم این تیم ۱۰سالی بود که نتوانسته بود قهرمان شود. برانکو تیم خوبی را ساخت و روانه مسابقات کرد و درنهایت هم قهرمان شد. این روند، با کالدرون هم ادامه پیدا کرد و یحیی گل‌محمدی هم به‌خوبی کار را ادامه داد تا بازهم قهرمان شویم. همدلی بازیکنان هم دلیل دیگر این موفقیت بود.

پیش‌ازاینکه به «پرسپولیس» بیایی، سابقه بازی مقابل 100هزار هوادار را داشتی؟
100هزار هوادار که هرگز؛ اما وقتی در «هایدوک» کرواسی بودم، ورزشگاه خانگی ما ۱۴هزارنفر ظرفیت داشت که برای تمام مسابقات پر می‌شد. در «دبرسن» هم در هر بازی بین ۱۰ تا ۱۵هزار هوادار به ورزشگاه می‌آمدند. در بوسنی و مونته‌نگرو هم شرایط این‌گونه بود.

درطول دوران بازیگری‌ات چند جام داری؟
چهار لیگ، یک حذفی و سه سوپرکاپ با «پرسپولیس». در مونته‌نگرو و بوسنی هم قهرمان شدم؛ اما با «هایدوکم دوست داشتم قهرمان شوم که چندین فینال را واگذار کردیم و دوست دارم با این تیم هم قهرمانی داشته باشم.

به «پرسپولیس» بازگردیم. مربیان فعلی بارها از تو به‌عنوان دروازه‌بان اول «پرسپولیس» برای فصل آتی نامبرده‌اند.
این باعث خوشنودی من است که مربیان به من اعتماد کردند و من هم تلاش می‌کنم همیشه با ارائه بهترین عملکردم، جواب انتقادات را بدهم. من چهارسال برای پیداکردن فرصت صبر کردم و الآن هم به آنچه منتظرش بودم، رسیدم.

معمولاً در تیم‌ها دروازه‌بان‌های اول و دوم رابطه خوبی ندارند؛ اما تو و بیرانوند نشان دادید که رابطه بسیار حرفه‌ای بین شما حاکم بود.
همیشه همدیگر را حمایت و برای بهتربودن، به هم کمک می‌کردیم. او بهترین دروازه‌بان ایران است. حضور دروازه‌بان اول تیم ملی هم باعث شد تا من با انگیزه دویست‌برابر کار کنم و برای بهترشدن بجنگم. هردو ما برای یکدیگر مفید بودیم و رابطه خوبی با یکدیگر داشتیم. البته رابطه خوب ما همچنان ادامه دارد.

تو خودت دروازه‌بان دوم بودی و اهمیت حضور یک دروازه‌بان دوم خوب را می‌دانی. درحال‌حاضر هم این شرایط برای تو اتفاق افتاده. ترجیح می‌دهی یک دروازه‌بان جوان روی نیمکت حضور داشته باشد یا یک دروازه‌بان در سطح اول فوتبال ایران؟
بهتر است کادر فنی پاسخ این سؤال را بدهد. من کار خودم را دنبال می‌کنم و همیشه تلاش می‌کنم بهترین باشم. آن‌ها می‌توانند هرگونه که می‌خواهند تصمیم‌گیری کنند.

همیشه ارتباط خوبی با هواداران داشتی؛ حتی وقتی بازی نمی‌کردی.
هواداران همیشه ما را حمایت می‌کنند و در همه مسابقات به‌نحوی تیمشان را تشویق می‌کنند که انگار فینال جام جهانی‌ست. آن‌ها بی‌نظیر هستند و همیشه به من لطف داشتند.

زمانی‌که برانکو از «پرسپولیس» رفت، خیلی‌ها معتقد بودند دیگر کروات‌ها در باشگاه جایی نخواهند داشت؛ اما تو ماندی.
من بازیکن بودم و اعلام هم کرده بودم که برای من «پرسپولیس» مهم‌تر از هرچیزی‌ست و در این تیم می‌مانم؛ اما افرادی‌که الآن در باشگاه نیستند، من را نمی‌خواستند و به کالدرون برای اخراج من فشار می‌آوردند. الآن من اینجا هستم؛ اما خبری از آن افراد نیست.

درمورد کالدرون صحبت کن. ابتدا از او انتقادات زیادی می‌شد.
هر مربی اصول خود را دارد. او افتخارات زیادی داشت و رفته‌رفته توانست بهترین عملکردش را نشان دهد و دیدید که کارش را در رده اول به‌پایان رساند.
خودت به موضوع مهمی اشاره کردی. در اول فصل ممکن بود «پرسپولیس» را ترک کنی. چه اتفاقی بین تو و کالدرون افتاد؟
لازم نیست درمورد اسامی صحبت کنم؛ اما همه می‌دانند منظورم چه افرادی‌ست. من پسر خوبی هستم که نام آن نفرات را نمی‌گویم؛ اما آن‌ها در «پرسپولیس» کارهای مثبتی انجام ندادند. کالدرون مربی در سطح جهانی بود و همیشه در قلب من جای دارد. او تازه به «پرسپولیس» آمده بود و هنوز کامل با شرایط آشنایی نداشت. کالدرون صحبت‌هایی که با او درخصوص من شده بود را با من درمیان گذاشت و طبیعی بود که او به حرف آن فرد گوش کند؛ چون آن‌ها او را آورده بودند. من کاملاً حرفه‌ای با سرمربی وقت صحبت کردم و او از من حمایت کرد؛ اما او هم قبل از ترک ایران فهمید که آن افراد چه نیتی داشتند. او رفته‌رفته از من هم شناخت پیدا کرد و از من حمایت کرد.

بارها اعلام کردی که طرفدار تیم شهرت «هایدوک اشپیلت» هستی که از تیم‌های ریشه‌دار کرواسی به‌شمار می‌رود. آیا می‌توان آن‌را با «پرسپولیس» مقایسه کرد؟
ابتدا این‌را بگویم که شهر ما بسیارکوچک است و تنها ۲۵۰هزارنفر جمعیت دارد. کشورم کرواسی هم تنها چهارمیلیون جمعیت دارد. «هایدوک» قدیمی‌ترین گروه هواداری را در منطقه دارد. مردم شهرم برای «هایدوک» جانشان را هم می‌دهند. «هایدوک» برای من، ریشه‌ای مقدس دارد. اگر مقابل برانکو می‌گفتم که «هایدوک» بزرگ‌ترین تیم کرواسی‌ست، او مخالفت می‌کرد و «دینامو» را بزرگ‌ترین تیم می‌خواند؛ اما برای من «هایدوک» بزرگ‌ترین تیم کرواسی‌ست. هواداران «پرسپولیس» هم روز و شب با این تیم زندگی می‌کنند و در همه‌جا هستند. این بی‌نظیر است. «پرسپولیس» و «هایدوک» دو تیم بزرگ من هستند که همیشه از صمیم قلب این‌دو را دوست دارم.

وقتی در «هایدوک» بودی، با دروازه‌بان‌های تیم ملی کرواسی دنیل سوباشیچ و کالینیچ همبازی بودی و سابقه رقابت با دروازه‌بان‌های بزرگ را داری. آن‌زمان تو بیشتر بازی می‌کردی یا سوباشیچ؟
ما در فصل ۲۰۱۰ با هم همبازی بودم. ۱۰سال‌پیش بود. سوباشیچ، کالینیچ و من. دروازه‌بان‌های تیم ملی کرواسی در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه. فصل خوبی را پشت‌سر گذاشتیم و دوم شدیم. به لیگ اروپا رفتیم و در آنجا بازی کردیم. من هم ۱۵ بازی درآن‌فصل انجام دادم و رابطه خوبی با هردو آن‌ها داشتم. من آن‌زمان دروازه‌بان دوم بودم و ۲۱سال سن داشتم؛ اما مربی تیم هرزمان صلاح می‌دید، به من بازی می‌داد.

کرواسی فوتبالیست‌های بزرگی در دنیا دارد. آیا با آن‌ها ارتباطی داری؟
زمانی من برای تیم‌های زیر ۱۷، ۱۹ و ۲۱سال کرواسی بازی می‌کردم و در آن تیم‌ها با بیشتر بازیکنان بزرگ کرواسی که در جام جهانی ۲۰۱۸ دوم شدند، همبازی بودم و رابطه خوبی با هم داریم. دیان لوورنِ «لیورپول»، ایوان پرسیچِ «بایرن‌مونیخ» و ... از دوستان خوب من هستند.

به فوتبال کرواسی برسیم. زمانی‌که دالیچ سرمربی شد، خیلی‌ها از او انتقاد کردند؛ اما او توانست تیم کرواسی را نایب‌قهرمان جهان کند.
او در امارات و عربستان نتایج خوبی گرفته بود. شاید ابتدا خیلی‌ها نسبت به او و تیمش امیدوارم نبودند؛ اما ثابت کرد که انتخابش بی‌دلیل نبود. الآن در دنیای فوتبال هم همه به‌عنوان یک ابرقدرت به این تیم نگاه می‌کنند.

سؤال دیگر درمورد تیم ملی کرواسی این‌بودکه همیشه از برانکوایوانکوویچ به‌عنوان یکی از کاندیداهای هدایت تیم ملی این کشور یاد می‌شود. آیا او واقعاً گزینه است یا تنها نامش به‌عنوان گزینه مطرح می‌شود؟
او ثابت کرده لایق سرمربیگری در تیم ملی کرواسی‌ست. او باتجربه است و به‌طور حتم یکی از سه مربی برتر کرواسی‌ست که روزی دوباره به تیم ملی کرواسی باز خواهد گشت.

دربی بزرگ کرواسی همیشه بین «هایدوک» و «دینامو» برگزار می‌شود. نظرت درمورد آن چیست؟
توانستیم در مسابقات اخیر «دینامو» را شکست دهیم و ازاین‌بابت خوشحالم؛ اما «هایدوک» متأسفانه مشکلات زیادی دارد. بااین‌حال همیشه مسابقات این دو تیم کل کشور را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. متأسفانه آخرین جامی که بردیم، سال ۲۰۰۵ بود. برای تیم بزرگی مانند «هایدوک» خوب نیست که ۱۵سال جام نبرد. باید چیزهایی در این تیم تغییر کند. این شرایط برای ما که هوادار این تیم هستیم، سخت بود.

در خیلی از کشورهای اروپا بازی کردی. فوتبال ایران را با چه کشوری از اروپا می‌توان مقایسه کرد؟
در ایران بازیکنان باکیفیتی حضور دارند و ازنظر تاکتیکی هم در شرایط خوبی هستند. آن‌ها بسیارسریع عمل می‌کنند و بازی در ایران خیلی‌سخت است. لیگ ایران من را هم غافلگیر کرد. آینده فوتبال ایران از دید من روشن است.

در فوتبال ایران، کروات‌های زیادی به‌عنوان مربی و بازیکن حضور داشتند. دلیل این ارتباط خوب به‌نظر تو چیست؟
۱۰سال‌پیش در «هایدوک اسپیلت»، استانکو مربی من بود. او زحمات زیادی برای من کشید. استانکو در رختکن همیشه باهیجان از «پرسپولیس» و هوادارانش برای ما می‌گفت. از آن‌زمان از «پرسپولیس» شناخت داشتم. ازطرفی، کروات‌ها برای چالش‌های بزرگ آماده هستند و فکر می‌کنم به‌خاطر همین است که آن‌ها به ایران می‌آیند.

آیا با پرسپولیسی‌های دیگری همبازی بودی؟
به‌غیراز استانکو که مربی من بود، ماته دراگچوویچ همبازی من بود. همچنین بودیمیر از دوستان نزدیک من بود. دوستان زیادی داشتم که به ایران آمدند و برای تیم‌های دیگر بازی کردند.

پیش‌ازاین برخی کروات‌ها به سبک زندگی مشابه ایرانی‌ها و کروات‌ها اشاره کرده بودند. آیا واقعاً این سبک بین مردم دو کشور مشابه است؟
فرهنگ و شرایط متفاوت است؛ اما در ایران همه‌چیز خوب است. من و خانواده‌ام اینجا راحتیم و از زندگی در ایران لذت می‌بریم. من غذاها، کافی‌شاپ‌ها و پارک‌ها را دوست دارم و از زندگی در اینجا لذت می‌برم.

به غذا اشاره کردی؟ کدام غذای ایرانی را دوست داری؟
جوجه‌کباب. قورمه‌سبزی و قیمه. کیفیت برنج ایرانی در دنیا بی‌نظیر است. ما، در کرواسی برنجی با این کیفیت نداریم.
آیا بین غذاهای کرواسی و ایرانی، غذای مشابهی را داریم؟
باتوجه‌به‌اینکه شهر من یک شهر ساحلی‌ست، غذاهای دریایی آن قسمت معروف است. غذاهایی مانند میگو و ماهی مشابه است؛ اما دقیقاً یکی نیست.

در «اشپیلت» معروف‌تر هستی یا در ایران؟
ایران؛ «پرسپولیس» برای مردم موضوع ویژه‌ای‌ست و نمی‌توان آن‌را با دیگر مناطق مقایسه کرد. وقتی در «اشپیلت» راه می‌روم، نه عکسی در کار است و نه سؤالی؛ اما اینجا مردم و هواداران همیشه لطف دارند.

چندی‌پیش یکی از سایت‌های کرواسی به این‌موضوع اشاره کرده بود که بازیکنی که ملی‌پوش نیست و در ایران بازی می‌کند، جزو افرادی‌ست که بیشترین فالوئر را دارد.
این برای من جالب بود. آن‌ها فهرستی را از بازیکنانی که بیشترین تعداد فالوئر را داشتند، منتشر کردند که تمام آن‌ها در تیم ملی بازی می‌کردند و من هم بین ۱۰نفر بالا بودم. البته این‌موضوع مهم نیست. مهم، چیزی‌ست که من در زمین ارائه می‌دهم و چگونه از دروازه‌ام دفاع می‌کنم. تعداد فالوئر و اینستاگرام چندان مهم نیست.

آیا می‌توان سبک فوتبال ایران و کرواسی را با یکدیگر مقایسه کرد؟
این مقایسه سخت است. در تیم ملی کرواسی، مودریچ در «رئال» بازی می‌کند؛ راکیتیچ در «بارسلونا»، پریشیچ در «بایرن‌مونیخ»، بروزوویچ در «اینترمیلان»، لوورن در «لیورپول»؛ آن‌ها در کلاس اول جهانی هستند و دراین‌شرایط وقتی دالیچ، یک بازیکن را از لیگ کرواسی دعوت می‌کند، افتخار بزرگی برای آن بازیکن اتفاق افتاده. فوتبال کرواسی متفاوت است و این تیم الآن در رده دوم دنیاست. فکر نمی‌کنم بشود فوتبال دو کشور را با یکدیگر مقایسه کرد. تیم ملی ایران هم خیلی‌خوب است؛ اما نمی‌توان آن‌را با کرواسی مقایسه کرد.

تو عملکرد بسیارخوبی داشتی؛ توانستی در بیشتر مسابقات که برای «پرسپولیس» به میدان رفتی، کلین‌شیت کنی. آیا امید داری روزی به تیم ملی کرواسی دعوت شوی؟
این خیلی‌سخت است. دعوت به تیم ملی، یک رؤیا برای من است؛ اما خیلی‌سخت است. من در لیگی بازی می‌کنم که مردم کرواسی شناخت چندانی از آن ندارند. باتوجه‌به شناختی که از خودم و توانایی‌هایم دارم، می‌توانم در تیم ملی هم بازی کنم؛ اما خیلی‌سخت است و فکر نمی‌کنم به‌وقوع بپیوندد.

اما تو پیش‌ازاین با سوباشیچ رقابت داشتی.
او به «موناکو» رفت. عملکرد خیلی‌خوبی داشت و توانست بهترین دروازه‌بان فوتبال فرانسه شود. در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا بازی کرد. او واقعاً خوب است.

درطول این‌سال‌ها می‌دانیم که از کشورهای زیادی در اروپا و حتی تیم‌های عربی پیشنهاد داشتی. باتوجه‌به اتفاقاتی که رخ داد، چرا ماندی؟
همسرم بیشترین مشورت را به من داد. او به من گفت هرجای دیگر بروی، باید از ابتدا کارت را شروع و با شرایط جدید وفق پیدا کنی. او بهترین مشورت را به من داد. ازطرفی، هواداران. شاید زمان زیادی شرایط سختی داشتم؛ اما همیشه آن هواداران از من حمایت کردند.

بهترین دوستت در «پرسپولیس» چه‌کسی بود؟
افراد زیادی به «پرسپولیس» آمدند و رفتند؛ اما دوسال‌پیش من تنها خارجی تیم بودم و به‌همین‌خاطر سعی کردم بیشتر فارسی یاد بگیرم و با آن‌ها ارتباط برقرار کنم. آن‌ها همیشه برای من احترام قائل بودند و من هم به آن‌ها احترام می‌گذارم. دیگر بازیکنان من را به‌چشم یک بازیکن ایرانی می‌بینند و فکر می‌کنم این برای یک بازیکن خارجی مهم‌ترین مسئله باشد.

بارها به این‌موضوع اشاره کردی که دوست داری فوتبالت را در «پرسپولیس» پشت‌سر بگذاری. فکر می‌کنی این اتفاق رخ دهد؟
من تازه ۳۱سال دارم و هنوزهم پیر نیستم. این‌موضوع به مربیان، کادر مدیریت باشگاه، شرایط پیش‌رو و خیلی از مسائل دیگر بستگی دارد؛ اما اگر همه‌چیز در راه خوبی پیش برود، می‌مانم.

فکر می‌کنی روزی کاپیتان «پرسپولیس» شوی؟
این‌مسائل چندان در اولویت نیست. مهم‌ترین موضوع، موفقیت تیم است و الآن کاپیتان سید جلال است. او یکی از بهترین دفاع‌های ایران و آسیاست. احمد نوراللهی هم اینجاست. زیاد به این‌موضوع فکر نمی‌کنم و بیش‌ازهرچیز دوست دارم با تیم موفق شوم.

از این‌ها بگذریم. سبک دروازه‌بانی خاصی داری که تو را متفاوت کرده؛ عکس‌العمل‌های سریع و ...
مدرسه دروازه‌بانی «هایدوک» در اروپا بی‌نظیر است. در سالیان اخیر هم بیشتر محصولات آکادمی دروازه‌بانی این باشگاه به تیم ملی رسیدند. پلوتیکوسا، سوباشیچ، کالینیچ؛ همه دروازه‌بان‌های «هایدوک» بودند. خیلی از دروازه‌بان‌های آنجا در سرتاسر دنیا بازی می‌کنند. در این مدرسه جزئیات تکنیکی بیش‌ازهرچیز دیگر موردتأکید قرار می‌گیرد.

چندی‌پیش نشستی را با اسکوچیچ (سرمربی تیم ملی فوتبال ایران) داشتی. درمورد آن صحبت کن.
من و میلیچ؛ بازیکن استقلال، در این نشست حاضر شدیم؛ اما صحبت چندانی درمورد فوتبال نشد.

آیا اسکوچیچ می‌تواند موفق شود؟
اسکوچیچ مربی خیلی‌جوانی‌ست و در ایران با «خونه‌به‌خونه»، «فولاد» و تیم‌های دیگر، نتایج خوبی گرفت و درنهایت هم توانست سرمربی تیم ملی ایران شود. این افتخار بزرگی‌ست که مربی کروات سرمربی تیم ملی ایران شده است. او در تیم ملی هم می‌تواند موفق شود و ابتدا باید در بازی‌های مرحله گروهی مقدماتی جام جهانی ظاهر شود. او کارش را به‌خوبی انجام خواهد داد.

درمورد میلیچ صحبت کن. با او ظاهراً خیلی رفیق هستی؟
می‌توانم بگویم من و میلیچ از ابتدای زندگی باهم بودیم؛ از آکادمی «هایدوک» در سنین بسیارپائین. او سپس به سوئیس رفت و راهمان جدا شد؛ اما بازهم در «ایسترا» همبازی بودیم. او به «روستوف» ترانسفر شد و سپس به «ناپولی» و تیم ملی کرواسی رفت و الآن هم در دیگر تیم بزرگ ایران است. (البته نه بزرگ‌تر از «پرسپولیس»). مشکلاتی برای او وجود دارد؛ اما امیدوارم آن‌ها حل شود تا بتواند بهترین عملکردش را به‌نمایش بگذارد. مطمئنم او بهترازاین‌ها می‌تواند در مسابقات ظاهر شود.

از قدیم کری‌خوانی بین «استقلال» و «پرسپولیس» رواج داشت. آیا این کری‌خوانی بین تو و میلیچ هم وجود دارد؟
من برای او معنای ۴ و ۶ را توضیح دادم. پس از قهرمانی هم گفتم دیگر عدد ۴ را نشان ندهد و او هم قبول کرد.

درمورد علیرضا بیرانوند صحبت کن. آیا او در فوتبال اروپا هم می‌تواند موفق شود؟
علیرضا این پتانسیل را دارد که در پنج لیگ برتر اروپا بازی کند. او با عملکردش در «پرسپولیس» این‌را ثابت کرد و فرم دروازه‌بانی‌اش هم خوب است. او دنبال چالش جدیدی بود و تصمیمش برای پیوستن به «رویال آنتورپ» بسیارخوب بود. «آنتورپ» جزو بهترین باشگاه‌های بلژیک است و می‌تواند موفق ظاهر شود.

آیا او می‌تواند به باشگاه‌های بزرگ اروپا هم برود؟
البته؛ اما ابتدا نیاز دارد تا برای «آنتورپ» و تیم ملی ایران بازی کند. برای بیرانوند، بهترین اتفاق‌ها را آرزو می‌کنم.

در این پنج‌سالی که در «پرسپولیس» بودی، خاطره جالبی از تیم داری؟
فضای رختکن و تیم همیشه خوب و شاد است و ما با روحیه خوب برای بردن جام‌های مختلف تلاش می‌کنیم.

فارسی را خیلی‌خوب یاد گرفتی. چه‌کسی به تو کمک کرد؟
هیچ‌کس. من فقط گوش می‌دادم و سعی می‌کردم بفهمم. البته آدام همتی هم به من کمک زیادی کرد. او همیشه صحبت‌ها را برای من ترجمه می‌کرد. ازطرفی، پنج‌سال ایران هستم و طبیعی‌ست که چیزهایی را یاد بگیرم.

برای یک دروازه‌بان، برقراری ارتباط با مدافعان، اهمیت ویژه دارد. از روز اول چطور این‌کار را انجام دادی؟
کار سختی نبود. مانند یک دروازه‌بان ایرانی می‌توانم با مدافعانم صحبت کنم. همه من را می‌فهمند؛ به‌جز مهدی شیری!

بعدازاینکه برانکو «پرسپولیس» را ترک کرد، خیلی به این اشاره کردند که زمان موفقیت سرخ‌پوشان به اتمام رسیده است؛ اما دیدیم که این موفقیت‌ها ادامه پیدا کرد. از دید تو تا چه‌زمانی این قهرمانی‌ها ادامه خواهد یافت؟
ما تلاش می‌کنیم تاجایی‌که امکانش باشد، قهرمان شویم. بهترین جواب را این‌فصل دادیم و قهرمان شدیم. این آسان نبود؛ اما با اختلاف قهرمان شدیم. این بهترین جواب است و موفقیت‌های ما خاتمه پیدا نکرده است. ما بازیکنان بزرگی داریم و این راه را ادامه خواهیم داد.

به عقب بازگردیم. «پرسپولیس» با ۱۴ بازیکن به فینال آسیا رسید. دلیل اصلی آن موفقیت چه بود؟
همه باانگیزه در تمرینات شرکت می‌کردند. می‌دانستیم که به‌اندازه‌کافی بازیکن نداریم و همه بازیکنان برای موفقیت درآن‌لحظه تلاش می‌کردند که بهتر شوند. ازطرفی، برانکو می‌دانست کِی چه رفتاری کند که روی بازیکن فشار وارد یا این فشار برداشته شود. همه‌چیز درآن‌زمان عالی بود.

برخی کشورهای خارجی سعی دارند ایران را کشوری ناامن جلوه دهند. به‌عنوان یک خارجی که به ایران آمدی، نظرت دراین‌باره چیست؟
اول‌ازهمه من یک فوتبالیست حرفه‌ای هستم و با مشورت با خانواده‌ام، ایران را برای زندگی انتخاب کردم. ایران کشور دوم من است و من از زندگی‌کردن در اینجا راحت هستند. چهارسال است که اینجا هستم و از زندگی در این کشور رضایت دارم. مردم را قلباً دوست دارم. کوچک‌ترین مشکلی در ایران ندارم و خانواده‌ام هم از زندگی در اینجا لذت می‌برند.

تو خودت راه پدرت را رفتی و دروازه‌بان شدی. آیا دوست داری فرزندت هم راه تو را در پیش بگیرد؟
ابتدا امیدوارم او مرد بزرگی شود و سالم باشد. سپس در درسش موفق باشد و اگر دوست داشت، سمت فوتبال بیاید. اگر دوست داشت دروازه‌بان شود، من حتماً او را راهنمایی خواهم کرد. برای من، مهم‌ترین موضوع این‌است‌که او انسان خوبی باشد.

در پایان حرفی داری؟
از شما تشکر می‌کنم که من را دعوت کردید و برای من افتخار است که اینجا هستم. همیشه مردم به من و خانواده‌ام احترام گذاشتند و امیدوارم بتوانیم زود هواداران را در کنار خودمان ببینیم و زندگی به حالت عادی بازگردد. همه مردم هم از سلامت برخوردار باشند و مراقب باشند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه