سخن مدیرمسئول
در مدارس، کارآفرینی لازم است
علیاکبر بهبهانی
از آغازین روزهای قرن 21، مسئله آموزش و در کنار آن تحصیلات کاربردی با قوت و قدرت بیشتری، موردتوجه قرار گرفته و ضروری شمرده شد و تقریباً نهضتی فراگیر، بیش از یکدوم کره زمین را به تکاپو انداخت؛ این جمعیت عظیم خواهان تغییر نظام آموزشی شده و تحصیلات کاربردی و بهتبعِآن رشد کارآفرینی را لازمه دنیای مدرن امروزی دانستند؛ بهنحویکه در اغلب این کشورها، مطالب و کتب درسی تئوریگونه، کم و کمتر شده و بهجایآن به آموزشهای عملی رغبت و توجه بیشتری ابراز شد. در کشور ما نیز پس از سالها تحصیل تئوریک و حفظ مطالب درسی و شرکت در آزمونهای کلاسی و در آخر دریافت یک مدرک تحصیلی بهنام پایان دوره ابتدایی و سیکل اول یا دیپلم، میلیونها دانشآموخته تئوری راهی بازاری بدون مصرف میشدند. این مطالب که به زحمت در مخیله و مغز دانشآموزان تا پایان امتحان جای میگرفت، پسازآن با سرعت برق و باد، از اذهان زدوده میشد؛ یعنی عملاً دوره تحصیل 12ساله، بدون کوچکترین بازده، برای ورود به بازار کار نقشی نداشته و درنتیجه علمای آموزشی، حرکت را بهسوی آموزشهای کاربردی و کارآفرینی سوق دادند؛ گواینکه در کشور ما در طی همین سالها، فارغالتحصیلان هنرستانی، تقریباً آموزش عملی میدیدند و در بازار کار، افرادی کاردان بهکار مشغول میشدند؛ افرادی با تخصصهای لولهکش، برقکار، مکانیک، تکنسین، مفید به حال خود و جامعه میشدند که متأسفانه در سهدههاخیر، این هنرستانها نیز کارایی لازم را از دست دادند. دراینمیان، حلقه مفقودهای بهنام علم و دانش اثر وجودی گذشته خود را از دست داده و دیگر، اشعاری چون «ز گهواره تا گور دانش بجوی» از سرتیتر مطالب کتب درسی حذف شده و در انشاء کلاسی هم، نه معلمین و نه اساتید دانشگاهی، اعتقاد چندانی به اینکه علم از ثروت بهتر است، ندارند! دنیا اینروزها بهشدت و بهسرعت برپایه مناسبات مادی میچرخد و ضدارزشها بهشدت جای ارزشها را در باور جامعه گرفتهاند و چون جامعه جهانی هم، با پول سنجیده میشود، کار به جایی رسیده که ثروتمندان، جای دانشمندان را گرفته و ملاک برتری و آقایی در جامعه، به میزان ثروت انسانها، متکی شده است؛ اما دراینمیان، هنوز پارهای از جامعهشناسان بر این باورند که این روال عمومی و همیشگی نخواهد بود؛ ازجمله دکتر مهرداد ناظری (جامعهشناس ایرانی)، که دهها کتاب در زمینههای مختلف به تألیف رسانده، معتقد است که در دنیای آینده و در سالهای پیشِرو، علم و دانش و در کنار آن کارآفرینی، کلید اسرارآمیز سعادتمندی مردم خواهد بود. به باور این جامعهشناس، بهنظر میرسد که شرایط اجتماعی، فرهنگی و فسادهای مالی گسترده، باعث شده تا هرکس بهنوعی برای ثروتمندشدن تلاش کند. به باور این عضو هیئتعلمی دانشگاه، هنوز در جامعه هستند افرادیکه ثروت را، در فهم گنج درونی، که همان دانش است، میدانند. همانگونهکه افرادی چون مولانا، سعدی و حافظ چنین پنداشتند. امیدوارم که مردم ما روزی را ببینند که دیگر در صفهای نوبت خریدوفروش ماشین، سکه، ارز و بورس، ساعات عمر را به بطالت نگذرانند و به فکر کارآفرینی برای نسل پویای آینده و حال باشند که بهیقین پندارهای اینگونهای، راهی صواب برای آینده بهتر برای ایران و ایرانی خواهد بود.