• شماره 2038 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۴ مرداد

گفت‌وگو با مریم حاج علیان

از سرانگشتان غزل احساس می‌چکد

اکبر باباپور

لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
مریم حاج‌علیان هستم؛ متولد 1346 و اهل تهران.
از چندسالگی شروع به نوشتن شعر کردید؟
از سن 47سالگی.
اساتید شما چه‌کسانی بودند و از چه‌کسانی در سرودن شعر، الهام گرفتید؟
من فقط یک استاد داشتم که با صبر و حوصله کمکم کردند؛ استاد اسماعیل حاج‌علیان. درمورد الهام‌گرفتن باید بگویم چون همیشه سعی کرده‌ام که وقت جوشش شعر، اشعارم را بگویم، می‌شود گفت که بیشترین الهام را از ذهن خودم می‌گیرم؛ البته به اشعار شعرای زیادی علاقه‌مندم و سعی می‌کنم از همه درس بیاموزم.
مدرن‌شدن جامعه امروزی چه تأثیری روی ادبیات گذاشته است؟
نمی‌شود گفت که جلورفتن جامعه، در شعر بی‌تأثیر است؛ چراکه هر عصر، جمله‌بندی و ترکیب واژه‌های زمان خود را می‌طلبد و به‌طبع با روان‌شدن نوع گویش اجتماعی می‌شود گفت که شعر امروز ما هم روان‌تر و ساده‌تر شده؛ البته ازنظر استفاده از کلمات.
سروده‌های شما بیشتر در کدام قالب‌های شعری‌ست؟
غزل و دوبیتی.
یک شاعر حق دارد افکار و عقاید خود را به دیگران تحمیل کند یا فقط می‌تواند نظرات و دیدگاه‌های خود را بیان کند؟
به‌نظرم نه‌تنها شاعر؛ بلکه هیچ‌کس حق تحمیل افکار خود بر دیگری را ندارد و فقط می‌تواند نظرات خود را عنوان کند و البته در قالبی که عامه‌پسند باشد.
جایگاه زنان شاعر در جامعه امروزی کجاست؟
الآن جایگاه زنان را در حیطه شعر، هم‌تراز آقایان می‌بینم و هیچ تبعیضی حس نمی‌کنم. خوشبختانه به‌آن‌درجه از کمال رسیدیم که علم و ادب بر جنسیت شاعر ارجحیت دارِد.
آیا ادبیات کودک، جایگاه واقعی خودش را در جامعه ما پیدا کرده است؟
نه؛ من این کمبود را حس می‌کنم و فکر می‌کنم به این امر خیلی اهمیت داده نمی‌شود.
آیا زندگی یک شاعر با بقیه افراد جامعه متفاوت است؟
فکر نمی‌کنم تفاوتی داشته باشد و به‌طورکلی کاملاً شبیه دیگر افراد جامعه است.
در انجمن‌های ادبی، حضور فعالی دارید؟
نمی‌شود گفت عضو فعال؛ گاهی فرصتی پیش بیاید، در این محافل شرکت می‌کنم.
نقد در بهترشدن شعر چقدر تأثیرگذار است؟
نقد شعر، تأثیر خیلی زیادی در بهترشدن شعر دارد؛ چراکه شاعر با هر نقد، نواقص کارش را می‌بیند و می‌تواند ایرادهای شعر خود را برطرف کند؛ پس می‌شود گفت شاعر برای به‌کمال‌رسیدن حتماً به نقد احتیاج دارِد. بدون نقد، شاعر به‌قول‌معروف؛ درجا خواهد زد.
چه‌کسانی باید در جایگاه نقد قرار بگیرند؟
به‌نظرم تنها کسانی می‌توانند دراین‌زمینه حرفی برای گفتن داشته باشند که خودشان ازنظر تکنیک و شناخت، احاطه کامل به شعر و ارکان آن داشته باشند.
جشنواره‌های شعری که برگزار می‌شود، می‌تواند کمکی به پیشرفت ادبیات داشته باشد؟
بله؛ حتماً تأثیرگذار است؛ چراکه با تعامل احساس شعرا و همچنین نوع استفاده از کلمات و چینش آن‌ها در شعر می‌شود استفاده کرد و از آن‌ها برای بهترشدن شعر خود بهره برد.
طبع جامعه امروزی با کدام‌یک از سبک‌های شعری سازگارتر است؟
پاسخ به این سؤال کمی‌سخت است، چون الآن جامعه ما پذیرای همه‌نوع شعر است؛ فقط بستگی به سلیقه هرکس دارد که چه سبکی کشش بیشتری دارد. کلاً این‌طورکه متوجه شدم، هر سبکی خواهان و خواننده خاص خودش را دارد.
آیا شبکه‌های اجتماعی باعث پیشرفت ادبیات شده است؟
بله خیلی؛ چون همین‌طورکه می‌دانیم متأسفانه ملت ایران ازنظر وقتی‌که برای کتاب‌خوانی اختصاص می‌دهند، خیلی‌عقب‌تر از دیگر کشورهاست؛ پس این شبکه‌ها راهی برای خواندن شعر و شناساندن شعرای نوپا و ناشناخته‌ای مثل من هستند.
حضور شما در تلگرام و شبکه‌های اجتماعی تاچه‌حدی‌ست؟
معمولاً یکی،دوساعت از روز را در این شبکه‌ها هستم.
کتاب خوب ازنظر شما چه کتابی‌ست؟
اول‌اینکه حرفی تازه برای گفتن داشته باشد. بعدهم حتماً تلفیقی باشد از حس و کلمه؛ زیرا به‌نظرم واژه بدون حس مثل بدنی بدون روح است و طبعاً تأثیرگذار نیست.
دیدگاه شما نسبت به شعر امروزی چیست؟
شعر امروزی را می‌پسندم؛ چون باوجوداینکه سعی می‌شود صلابت شعر حفظ شود، درعین‌حال از کلمات متداول زمانه استفاده می‌شود که این، باعث می‌شود یک حس نزدیکی بین شعر و خواننده به‌وجود بیاید.
چه کتاب‌هایی از شما تاکنون چاپ شده و در آینده چه کتاب‌هایی قرار است از شما ببینیم؟
فعلاً یک کتاب غزل به‌اسم «چکامه‌های مریم» به‌چاپ رسیده. کتاب دومم به‌اسم «وقتی غزل ببارد ...» در دست چاپ است و به‌یاری خدا قصد دارم یک کتاب از دوبیتی‌های خودم و نیز کتابی از اشعار سپیدم به‌چاپ برسانم.
انتظار شاعران و اهل قلم، از مسئولین مربوطه چیست؟
شعرا انتظار زیادی ندارند؛ فقط یکی،دومورد هست که مهم‌ترین‌اند؛ اول‌اینکه در گفتن عقاید خودشان دستشان را باز بگذارند و دیگراینکه زمینه‌سازی بیشتری برای برگزاری محافل ادبی شود.
به‌نظر شما از عشق می‌توان به عرفان رسید؟
به‌نظرم بی‌عشق، رسیدن به عرفان امکان‌پذیر نیست. مگر می‌شود انسانی عشق را نشناسد و بتواند خدا و راز و رمز خلقت را درک کند؟ بدون عشق زمینی، رسیدن به عشق معنوی و عرفانی محال است؛ پس لازمه رسیدن به عرفان، همین عشق است.
بیشتر سروده‌های شما در قالب غزل است. آیا طبع شما با غزل سازگاری دارد؟
بله واقعاً غزل را دوست دارم و وقتی غزلی را تمام می‌کنم، حس می‌کنم یک کار هنری را به‌پایان رساندم.
شعرهای شما در کدام روزنامه و مجلات چاپ شده است؟
ازآنجاکه شاعر شناخته‌شده‌ای نیستم؛ اشعارم فقط در یک روزنامه هفتگی باهمت شاعر بزرگوار آقای نیکبخت ارزنده به‌چاپ می‌رسید.
چطور تابه‌حال برای خودتان تخلصی انتخاب نکردید؟
ترجیح می‌دهم اشعارم با اسم خودم باشد. گاهی به داشتن تخلص فکر می‌کنم؛ ولی باز منصرف می‌شوم.
شما روزانه چقدر وقت برای مطالعه اختصاص می‌دهید؟
به‌طورمیانگین یک‌ساعت تا یک‌ساعت‌ونیم.
مشکلات خانم‌ها در دنیای ادبیات چه‌چیزی می‌تواند باشد؟
همه می‌دانیم که مسئولیت خانم‌ها در قبال زندگی خیلی‌زیاد است. اگر قرار باشد ما پا به عرصه جدیدی بگذاریم، باید بتوانیم حجم کاریمان را مدیریت کنیم؛ درغیراین‌صورت احتمال به‌هم‌ریختگی زیاد می‌شود. این خودش دغدغه بزرگی برای خانم است.
وضعیت نشر کتاب‌های ادبی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
ازنظر زمانی خوب است؛ ولی ازنظر مالی حمایت نمی‌شویم که هیچ؛ بلکه ما هم خیلی‌راحت طعم تورم را می‌چشیم. خیلی از ما فقط به‌خاطر قیمت بالای چاپ، از انتشار کتابمان منصرف می‌شویم.
مضمون شعرهای شما بیشتر در چه زمینه‌ای‌ست؟
اکثراً عاشقانه است.
لطفاً کمی درمورد تفاوت‌های شعر کلاسیک و نو برای ما حرف بزنید.
شعر کلاسیک، قواعد تغییرناپذیری دارند که حتماً باید رعایت شوند تا شعر کامل و بی‌نقصی باشد؛ ولی در شعر نو، دست شاعر برای بیان احساسش بازتر است. به‌شخصه هم طرفدار شعر کلاسیک و هم طرفدار شعر نو هستم. هرکدام زیبایی خاص خودشان را دارند. مهم، حس شاعرانگی‌ست که باید در شعر لحاظ شود؛ چه شعر کلاسیک و چه سپید.
جایگاه مادیات در شعر کجاست؟
من در شعر، جایگاهی برای مادیات نمی‌بینم؛ چون شعر یک امر کاملاً معنوی‌ست که از روح شاعر نشئت می‌گیرد و برای این حس نمی‌شود ارزش مادی درنظر گرفت.
چرا این‌قدر دیر وارد دنیای شعر شدید؟
من از نوجوانی به شعر علاقه‌مند بودم و اولین شعر خودم را در 14سالگی و در مدح حضرت علی(ع) گفتم؛ ولی بعدازآن هرگز شعری نگفتم. خیلی شعر می‌خواندم و حفظ می‌کردم؛ به‌طوری‌که یکی از بهترین سرگرمی‌های من، خواهر و برادرانم، مشاعره بود. شاید منتظر یک جرقه بودم که متأسفانه دیر خورد و آن‌قدر دیر به فکر بیان احساسات خودم افتادم.
استقبال مردم از شعر چطور است؟
می‌شود گفت شعر، یک‌جور خلق هنر است و به‌طبع هر شاخه از هنر، طرفدار خاص خود را دارِد. البته تاحدودی شعر در رگ و ریشه ما ایرانی‌ها هست و این باعث شده که طرفدارهای این شاخه هنری زیاد باشد.
آیا شعر کهن ماندگار است یا شعر مدرن امروزی؟
شعر همیشه ماندگار است. اگر شعری ازنظر پختگی فکری شاعر و به‌تصویرکشیدن مسائل بتواند محکم و قوی باشد، حتماً ماندگار می‌شود؛ فرقی نمی‌کند که شعر کهن باشد یا شعر امروزی.
عشق را برای ما معنی کنید؛ تصور شما از عشق چیست؟
تمام تعریف و معنای من از عشق فقط یک جمله است؛ عشق یعنی دوست‌داشتن بدون توقع؛ همین.
آیا تفاوتی میان شعر خانم‌ها و آقایان هست؟
تفاوت که نه؛ چون شعر و احساس به ذات انسان متصل است؛ پس فرقی بین خانم یا آقا برای بیان این حس نیست؛ ولی معتقدم که یک خانم باید حدومرزی برای خود قرار بدهد تا آن قداست و پاکی زنانه در شعر محفوظ بماند.
ازنظر محتوا شعر امروز باید به کدام سمت‌وسو کشیده شود؟
این، بستگی به نوع تفکر و دیدگاه شاعر دارِد. هرکس بنا به مسائلی که برایش مهم است، شعر می‌گوید؛ پس گرایش شعر به موارد خاص بستگی به سراینده دارد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه