• شماره 2075 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲ مهر

سخن مدیرمسئول

خطر در کمین فرهنگ

علی‌اکبر بهبهانی

گرما، سرما، سیل، زلزله و انواع و اقسام بلایای طبیعی و غیرطبیعی، حادث می‌شوند، خرابی به‌بار می‌آورند، زیان مالی فراوان می‌زنند؛ اما بالأخره بعدازمدتی همه خسارت به‌جا‌مانده تأمین و بعدازمدتی از اذهان زدوده و به فراموشی سپرده می‌شوند؛ اما وقتی به فرهنگ کشور آسیب برسد و برنامه‌های فرهنگی دچار وقفه شود، در درازمدت، ضایعاتی وارد می‌سازد که جبران‌شدنی نیست. عینیت ملموس این عقیده در کشور ما و پس از حضور و رشد بی‌رویه کووید- 19، بسیار بیشتر از حد ممکن به فرهنگ آسیب رسانده است؛ به‌نحوی‌که معمولاً یک‌دهه بعد، آثار جبران‌ناشدنی آن، آشکار می‌شود. با این حجم گسترده از ابتلا و فوت، آن‌قدر به مردم و دولت ضایعه وارد شده که حتی نیاز به ارائه آمار روزانه هم نیست. این‌روزها و پس از افزایش موج کرونا که به‌نوعی همین دولت و مردم جزو عوامل آن بوده‌اند، آن‌قدر بر میزان نگرانی‌ها افزوده شده است که در کار و روال جاری، اخلال جدی وارد کرده است. اینک و پس از این موج، مردم از خود و دولت می‌پرسند که افتتاح مدارس و دانشگاه‌ها، عدم اجرای دورکاری، عزاداری کنترل‌نشده در بعضی از شهرها و صدالبته مسافرت‌های هفتگی چندمیلیونی به شمال کشور، باعث شده که در موج اخیر، به‌نحوبارزی بر میزان آسیب‌های انسانی آن بیفزاید؟ در کنار این ناهماهنگی‌ها به‌نوعی «شل‌کن سفت‌کن»های دولت و شهرداری، برای اجرا و عدم اجرای مقررات رفت‌وآمد و طرح ترافیک نیز خود عاملی بوده که متأسفانه مردم هم برای تکمیل این دوگانگی‌ها، در ذهن خود، کم‌اثری ویروس کووید-19 را بپرورانند و درنتیجه رعایت مسائل بهداشتی و پروتکل‌های وزارت بهداشت را نکنند. چنین شد که به‌یک‌باره شمار مبتلایان روزانه از سه‌هزارنفر بیشتر شود و تعداد جان‌باختگان نیز از حول‌وحوش 100نفر، به بیش از 170نفر برسد؛ اما مراد از سرمقاله امروز من، اثرات فرهنگی این ویروس است که با خارج‌شدن از روال آموزشی معمول و روی‌آوردن به فضای مجازی و آنلاین، می‌تواند در دهه بعد، آسیب وارده را نمایان سازد و چندان غیره‌منتظره نیست؛ زمانی‌که آموزش آسیب دید، تمام زمینه‌های فرهنگی کشور، آسیب خواهد دید. در همین صنف ما؛ یعنی ناشرین و مطبوعاتی‌ها، این ویروس لعنتی آن‌چنان بلایی بر سر این بخش وارد کرده که رمق را از جامعه ما گرفته است و بلای حاصل از آن به تعطیلی و خموشی بسیاری از مطبوعات و کتاب و فرهنگ منجر شده است؛ به‌نحوی‌که از شمار روزنامه‌ها و کتاب‌خوانان، به‌نحومحسوسی کم شده است. طبیعی‌ست که در چنین شرایطی، بیکاری حاصل از این‌مورد، به فرهنگ کشور لطمه زده است. پاره‌ای از اهالی این صنف، علی‌رغم میل باطنی، ترک شغل و عشق کرده؛ گوشه‌نشینی اختیار کرده‌اند. درنتیجه به‌این‌علت معتقدم؛ 10سال دیگر که دانش‌آموز کنونی مرز نوجوانی را طی کرده و در جوانی باید روزگار خوبی را بگذراند، از فرهنگ قوی بی‌بهره بوده و درنتیجه اینجاست که آسیب وارده برای فرهنگ کشور، کاملاً درک می‌شود. از منظر کودک امروزی، درشرایطی‌که او مرتباً از رسانه‌ها می‌بیند و می‌شنود که وضعیت در فلان استان کشور قرمز است، متأسفانه خواسته و ناخواسته روح لطیف او را از هم‌اکنون با یأس و حرمان آشنا کرده‌ایم. بدین‌روی آینده‌سازان کشور در سال‌های پیش‌ِ‌رو دارای مشکلات روحی بسیاری شده‌اند و چنین اوضاع و احوالی، مقبول جامعه پویا، سرفراز و استعدادهای ناب ایرانی نیست؛ بنابراین، باید هرچه‌زودتر، روش نیکو و پسندیده‌ای توسط دولت برای مهار و مقابله اصولی با این مسئله اندیشیده شود و مسئولان با اتخاذ تصمیمات کاملاً منطقی درمورد مواجهه با این ویروس، آینده کشور را از هم‌اکنون بیمه کنند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه