نگاه متفاوت پاریس و برلین به «نیاز اروپا به آمریکا»
خودمختاریِ استراتژیک یا تکیه بر باد؟!
با پیروزی جو بایدن؛ نامزد حزب دموکرات در انتخابات ۲۰۲۰ ایالات متحده آمریکا، اگرچه امانوئل مکرون؛ رئیسجمهوری فرانسه خواستار استقلال اروپاییها از آمریکاست؛ آنگلا مرکل؛ صدراعظم آلمان تأکید دارد اروپا همچنان به واشینگتن نیاز دارد. بهگزارش ایرنا؛ برلین و پاریس که هیچوقت دیدگاه یکسانی پیرامون روابط با آنسوی اقیانوس اطلس نداشتند، با انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و پیروزی جو بایدن دراینکارزار، باردیگر خودمختاری استراتژیک اروپاییها در کانون بحث و بررسی قرار میگیرد. درحالیکه فرانسه بر استقلال اروپاییها از ایالات متحده و تکیهبرخود، بهمنظور تقویت انسجام و ثبات و تحکیم قدرت قاره سبز تأکید دارد؛ برلین براینباور است که این آرمان در بلندمدت محقق شده؛ اما درحالحاضر اروپا به احیای روابط فراآتلانتیک با ایالات متحده با هدف تأمین امنیت، ثبات و رفاه خود نیازمند است.
روزنامه فرانسوی «اوست فرانس» نوشت؛ اگرچه دونالد ترامپ؛ نامزد جمهوریخواه و مغلوب انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بیهوده فریاد پیروزی سر میدهد؛ اما جهان درحالآمادهشدن برای ریاستجمهوری بایدن، مستأجر آتی کاخ سفید است که البته برای اروپاییها بازگشت یک متحد دوست و نسبتاً قابلاعتماد آمریکایی، خبر خوشایندیست. این روزنامه فرانسوی تصریح کرد؛ چالشهای جهانی؛ ازجمله تغییرات آبوهوایی، همهگیری کووید-۱۹، امنیت، دموکراسی و ... مستلزم گفتوگوی سازنده در هردوطرف اقیانوس اطلس دارد؛ گرچه ازایننظر، وعدههای بایدن قابلاطمینان باشد؛ اما مسلم آنکه عقبنشینی ایالات متحده که در زمان باراک اوباما آغاز و ازسوی دونالد ترامپ ادامه یافت؛ سیاستهای نهادینه و ساختاری ایالات متحده است که با ترامپ یا بدون او تداوم خواهد یافت. نیز خواستههای واشینگتن درمورد بودجه ناتو تغییر نخواهد کرد؛ اگرچه بایدن ایرلندیتبار دراینباره مصممتر و منعطفتر عمل کند. روزنامه فرانسوی «اوست فرانس» درادامه نوشت؛ امانوئل مکرون (رئیسجمهوری فرانسه) براینباور است که بازگشت یک آمریکای متحد، ضرورت دستیابی به «خودمختاری استراتژیک» اروپاییها را تغییر نمیدهد. بهزعم وی؛ اروپا اکنون چیزی فراتر از یک بازار تجاری ساده بوده و درواقع، یک نهاد سیاسیست. بهنوشته این نشریه فرانسوی؛ اما برلین نظر متفاوتی دارد. تمایل برلین برای برقراری ارتباط مجدد با واشینگتن، بعد از اختلافات سالهای اخیر با ترامپ، مشهود است. نشریه «پولیتیکو» بهنقلاز آنه گرت کارنباوئر (وزیر دفاع آلمان) نوشت؛ واشینگتن، متحد اصلی سیاست امنیتی و دفاعی برلین بوده و هست و در آینده نزدیک بههمینترتیب باقی خواهند ماند. وی افزود: «ایده خودمختاری استراتژیک برای اروپا اغراقآمیز است؛ اگر براینمبنا باشد که بدون ناتو و توانایی نظامی و هستهای ایالات متحده میتوانیم امنیت، ثبات و رفاه را در اروپا تضمین کنیم». امانوئل مکرون؛ رئیسجمهوری فرانسه بلافاصله صریحاً از اظهارات وزیر دفاع آلمان مبنیبر نیازداشتن اروپا به آمریکا انتقاد کرد و در مصاحبهای با مجله پاریسی Grand Continent گفت: «فکر میکنم این برداشت نادرستی از داستان است. خوشبختانه تاجاییکه من میدانم، صدراعظم آلمان این خط را دنبال نمیکند». براینمبنا؛ وی باردیگر خواستار استقلال اروپا از آمریکا شد و افزود: «ایالات متحده فقط درصورت جدیبودن اروپا با خود و نیز مصممبودن در دفاع از خود، به ما بهعنوان متحد احترام خواهد گذاشت». رئیسجمهوری فرانسه پیشازاین نیز بارها بر لزوم تشکیل ارتش مستقل اروپایی تأکید کرده است. روزنامه فرانسوی «اوست فرانس» درادامه نوشت؛ وزیر دفاع آلمان نیز بااشارهبه امکان تقسیم کرسی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و همچنین انتقال پارلمان اروپا از استراسبورگ به بروکسل، بهروشی غیردوستانه و حتی پرخاشگرانه به سخنرانی رئیسجمهوری فرانسه پاسخ داد. درواکنشبه این سخنان، فرانسیسکا برانتنر؛ سخنگوی فراکسیون حزب سبز در پارلمان اروپا، انتقاد مکرون از کرامپ کارنباوئر را کاملاً موجه دانست. وی گفت: «ما نباید از همان ابتدا هرگونه حق حاکمیت خود را انکار کنیم؛ بلکه باید فعالانه روی آن کار کنیم. این دقیقاً همانچیزیستکه ایالات متحده از ما طلب میکند». بهگفته وی؛ دولت آلمان باید همراه فرانسه، بهجای کاستن از سرعت همکاریها، موتور توسعه بیشتر اروپا باشد. برای تلطیف اوضاع، اشتفن زایبرت؛ سخنگوی صدراعظم آلمان اظهار داشت: «ما با دوستان فرانسوی خود اشتیاق داریم که بتوانیم بهعنوان قدرتی مستقل عمل کنیم». آنگلا مرکل نیز اغلب از «خودمختاری استراتژیک» لازم برای اروپاییان حرف میزند. بااینحال، حزب سوسیالدموکرات (SPD)؛ شریک ائتلافی دولت مرکل، مخالف چنین دیدگاهیست. نیل اشمید؛ سخنگوی سیاست خارجی گروه پارلمانی این حزب میگوید که اتحادیه اروپا درمعرضخطرِ بازگشت به الگوهای سنتی فراآتلانتیک در دهه ۱۹۸۰ قرار دارد. بهگفته وی؛ ایجاد تضاد بین استقلال اروپا و روابط بین دو سوی اقیانوس اطلس هیچ معنایی ندارد. فارغ از لفاظی مکرون و وزیر دفاع آلمان، مطبوعات آلمان گزارش میدهند که اهداف مکرون در بلندمدت محقق میشود؛ حالآنکه برلین اکنون براینباور است که ایالات متحده و ناتو برای امنیت قاره سبز ضروریاند. هایکو ماس و ژان ایو لودریان؛ دو وزیر امور خارجه، در مطلبی که برای نشریههای «دی سایت» و «لوموند» نوشتند؛ تأکید کردند: «انتخاب بایدن راه را برای تقویت وحدت ما در دو سوی اقیانوس اطلس علیه خودکامهها و کشورهایی که میخواهند قدرت خود را برخلاف نظم بینالمللی یا توازنهای منطقهای ترسیم کنند، هموار میکند»؛ اما اینکه این سخن دقیقاً چه معنایی دارد، همچنان در دو کشور محل بحث است. آیا اروپا باید دوباره خود را به آمریکا وابسته کند یا جرئت استقلال بیشتری داشته باشد؟ روزنامه فرانسوی «اوست فرانس» خاطرنشان کرد؛ درمورد مسائل دفاعی، در برلین طی سالهای اخیر، چرخشی تدریجی بهسوی تعهدات بیشتر صورت گرفته؛ اما تابوی نظامی همچنان برقرار است. با تحولات اخیر در سیاست خارجی ایالات متحده از زمان دوره ریاستجمهوری اوباما، صلحطلبی در زیر چتر آمریکا دیگر گزینه مناسبی نیست. فرانسوا هایزبورگ؛ کارشناس بنیاد تحقیقات استراتژیک عنوان کرد که خروج از چهارچوب ناتو برای آلمانیها ازنظر عقلی دشوار است؛ درواقع، آنها درمورد تأمین امنیت خود خارج از ناتو وحشت دارند؛ اما فرانسویها، خوب یا بد، به آن عادت کردهاند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، با تقویت انسجام اقتصادی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نوعی منافع ملی اروپا شکل گرفته است. وی افزود: «مثلاً درمورد ایرلند در مذاکرات برگزیت، ابتدای امر هیچکس تصور نمیکرد اینموضوع مهمی باشد؛ اما پسازآن، برای همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا تبدیل به خط قرمز شده است». نشریه فرانسوی «لوپاریزین» بهنقلاز الیزه تأکید کرد که روابط دوجانبه با آمریکا وجود دارد؛ اما تأمین منافع استراتژیک درگرو مشارکت اروپاییهاست. کلمان بون؛ وزیر مشاور دولت فرانسه در امور اروپا نیز تصریح کرد: «فاصله استراتژیک از اروپا که از زمان باراک اوباما (رئیسجمهوری وقت آمریکا) آغاز شده است، باقی خواهد ماند. این اشتباه است که باور کنیم همهچیز تغییر میکند؛ اروپا بیشازهرچیز باید به خود متکی باشد». بهگفته رونالد لسکور (نماینده حزب جمهوری بهپیش)؛ رئیسجمهوری جدید (بایدن) شخصیت جدیدی نیز دارد؛ او در نقطه مقابل ترامپ قرار میگیرد. سیاستهای ترامپ مبتنیبر یکجانبهگرایی بود؛ درحالیکه در سیاستهای بایدن بیشتر میتوان انتظار چندجانبهگرایی داشت. روابط دو سوی آتلانتیک (اروپا و آمریکا) که در دهههای اخیر در مسائلی نظیرِ موافقتنامههای تجاری، پروتکل کیوتو، جنگ عراق و ... دچار شکاف شده بود، پس از رویکارآمدن دونالد ترامپ و اختلاف مواضع طرفین در موضوعات بینالمللی نظیر ناتو، تعهدات بینالمللی مانند پیمان پاریس، برجام و تحریمهای یکسویه، مسائل تجاری و سایر بحرانهای بینالمللی در سایه سیاستهای یکجانبهگرایی و قلدرمآبی ترامپ به اوج خود رسید. حال با انتخاب بایدن، اروپاییها نفس راحتی کشیده و از بهبود روابط و مناسبات سیاسی و اقتصادی با واشینگتن، احیای روابط فراآتلانتیک و بازگشت به چندجانبهگرایی و تعهدات بینالمللی ایالات متحده ابراز امیدواری کردند. هرچند اروپاییها براینعقیده هستند که انتخاب جو بایدن شاید کمی اوضاع را بهبود بخشد؛ اما این بهمعنای چرخش 180درجهای متحد دیرینه خود نخواهد بود؛ زیرا درواقع، خطمشیهای اصلی سیاست خارجی آمریکا باقی خواهد ماند و اختلافنظرها بر سر موضوعات اصلی در قامت مناسبات دوستانه بهقوتخود باقی خواهد ماند. ازاینرو، اروپاییها در سالهای اخیر بهدرستی دریافتهاند قاره اروپا باید به خود متکی باشد؛ وحدت، ثبات و حاکمیت قدرت خود را تثبیت کند و همچنین؛ تأمین منافع استراتژیک خود را درگرو مشارکت خود اروپاییها بازیابد.