کد خبر:
343746
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ سه شنبه ۲۱ شهريور -
06:55
فوتبال زنان آسیا و اروپا؛ و شکافی عمیق که نیازمند بازنگریست
عملکرد آسیا در «جامجهانی زنان ۲۰۲۳» با «ژاپن» و «استرالیا» خوب بود و «فیلیپین» نیز با پیروزیِ تاریخیِ خود در برابر «نیوزیلند»، یکی از افسانههایِ مسابقات را ارائه داد؛ اما کمی عمیقتر که نگاه کنید، نتایج، شکاف ایجادشده بین اروپا و آسیا را آشکار میکند. اگر نتایج «استرالیا» و «ژاپن» را درنظر نگیریم، وضعیت کلی «نگرانکننده» است: فقط دو برد، یک تساوی و نُه باخت. نگرانکنندهتر اینکه طیِ این ۱۲ بازی، تیمهای آسیایی تنها ۳ گل بهثمر رساندند و ۳۱ گل دریافت کردند؛ «ویتنام»، «فیلیپین» و «چین» سنگینترین شکستهای این مسابقات را متحمل شدند. رسانه The Guardian در گزارش ۱ سپتامبر ۲۰۲۳، این پرسش را مطرح میکند که آیا «لیگ قهرمانان زنان آسیا» میتواند به کاهش فاصله فوتبال این قاره با اروپا، کمک کند؟
آسیا قبلاً مشعلدار فوتبال زنان بود؛ و «ژاپن»، «استرالیا»، «چین» و «کره شمالی» همگی در سال ۲۰۱۶ جزو ۱۲ تیم برتر بودند؛ اما شواهد اخیر نشان میدهد که توازن قدرت کاملاً بهنفع اروپا تغییر کرده است. آخرین ردهبندیِ «فیفا» تنها یک تیم بهنام «ژاپن» را در بین «۱۰ تیم برتر» قرار داده است. اینموضوع، اعلامیه اخیر «کنفدراسیون فوتبال آسیا» (AFC) مبنیبر «برگزاری لیگ قهرمانان زنان» را مهمتر نشان میدهد؛ چراکه میکوشد جایگاه ازدسترفته را پس بگیرد و شتاب اولیه را که از دومین جامجهانی زنان بهمیزبانیِ آسیا شاهدش بودیم، حفظ کند. «مونوگلجینگو سوگرال» (یکی از اعضای کمیته فوتبال زنان AFC) میگوید که لیگ، به باشگاههای سراسر قاره، «جاهطلبیِ جدید و یک هدف تازه برای دستیابی» میدهد. او تأکید میکند: «قبلاً اهمیت لیگهای داخلی زنان، در سطح محلی بود؛ اما اکنون مسیر بازتری برای رسیدن به لیگ قهرمانان زنان درپیش داریم. این، یک پیشرفت بسیار مثبت برای فوتبال زنان است؛ زیرا اکنون زمان آناستکه برای حرفهایترکردن بخشِ آماتور، بیشتر قدم برداریم». بخش آخر سخنان او را باید دقیقتر موردتوجه قرار داد؛ زیرا همانطورکه همینحالا در آسیا شاهدیم، تعداد لیگهایی که میتوانند بهعنوان «حرفهای» طبقهبندی شوند، از انگشتان دستان فراتر نمیروند. «لیگ استرالیا» مشابه لیگ «ژاپن» و «چین» است؛ درحالیکه لیگهای «کره جنوبی»، «اردن» و «عربستان» دارای عناصر حرفهای و نیمهحرفهایاند. سرمایهگذاری و توسعه اکوسیستم در سطح باشگاهی، عاملی کلیدی در افزایشِ سطح کُلی بازیهاست. ایجاد یک محیط حرفهای برای صدها بازیکن (بهجای چند بازیکن منتخب در تیمهای ملی)، درنهایت چیزیستکه استانداردها را بالا میبرد؛ و «استرالیا» نقشی مهم در هدایتِ این وظیفه دارد. باتوجهبه رشد بیشتر لیگهای حرفهایِ «استرالیا» در سالهای آینده، تیمهای ALW (لیگ برتر فوتبال زنانِ استرالیا) باید پرچمداران رقابتهای جدیدِ آسیایی باشند. پیروزی در مسابقات میتواند یک هدف واقعبینانه باشد؛ اما گنجاندن افتخاراتی نظیر اهدای جامهای متنوع، هیجان و اهمیت رقابتها را تقویت میکند. یک امتیاز واضحِ چنینرویکردی را باید در برگزاریِ تعداد مسابقات بیشتر در تقویمِ سالانه فوتبال دید؛ چیزیکه «آدریان استنتا» (مربی تیم زنان باشگاه «آدلاید یونایتد») «فقدانش» را کاملاً حس میکند و میگوید: «ایناقدام ممکن است به جذب بازیکنان مطلوب برای ما بینجامد؛ یا کمک کند بازیکنان استرالیاییِ باکیفیت که مایل به تجربه حضور و بازی در مسابقات باشگاهیِ قارهای هستند، فرصت ارائه داشته باشند. بدیهیست؛ رقابتها شروعی کوچک دارند؛ اما پتانسیلِ رشد هست و این مزیت را دارد که بازیکنانِ استرالیایی را درمعرض طیف وسیعی از محیطهایِ جذبِ آسیایی قرار دهد». ایندرحالیستکه «اتحادیه جهانی بازیکنان» (FIFPro) نسبت به «قراردادن گاری قبل از اسب!» هشدار داده و گفته است که باید کارهای بیشتری را انجام داد تا از پایداریِ برنامه اطمینان یافت؛ ضمناً بازیکنان برای فشار کاریِ مضاعفی که متحمل میشوند، پاداش مناسبی دریافت کنند. بهنظر «تاکویا یامازاکی» (رئیس FIFPro آسیا)؛ درحالیکه تقاضا برای مسابقات بینالمللیِ باشگاهی زنان وجود دارد، «ضروریست که از تکرار اشتباهات مشابه که در فوتبال مردان رخ داده و متأثر از سیستم حاکمیت فعلیِ فوتبال بوده، خودداری کنیم. بازیکنان را میتوان بدون تحمیلِ هزینههایی نظیرِ دستمزدهای گزاف، دعوت کرد. دراینچارچوب، ایجاد رقابتهای جدید بهراحتی میتواند بدون یک طرح تجاریِ پایدار، اتفاق بیفتد؛ و بار قابلتوجهی نیز بر باشگاهها و بازیکنان تحمیل نکند». درحالیکه «لیگ قهرمانان زنان» میخواهد فوتبال زنان را در آسیا بازتعریف کند، میتواند از این نیز فراتر رفته و «فیفا» قصدِ خویش را برای راهاندازی «جامجهانی باشگاههای زنان» در آینده نزدیک اعلام کند. ایناقدام، یک سناریویِ محتمل را ایجاد میکند که بهموجبآن؛ پیروزیِ «ملبورن ویکتوری» در «لیگ قهرمانان زنان»، تضمینِ حضورش در «جامجهانی باشگاههای زنان» شود. اینگونه، ناگهان فرصتی بهجهتِ نمایشی جهانی برای بازیکنان استرالیایی ایجاد میشود: مسیری که «سام کِر» را وارد «چلسی» کرد؛ یا «هایلی راسو» را به «رئال مادرید» و «الی کارپنتر» را به «المپیک لیون» متصل کرد. بیشک این اتفاق برای بازیکنان دیگری از آسیا نیز رخ خواهد داد. «سارای برمن» (رئیس فوتبال زنان فیفا) گفته است که این، یک گامِ مهمِ روبهجلو خواهد بود و تأکید کرد: «باید مطمئن شویم که در فواصلِ چهارساله بین جامهای جهانی، رقابتهای باشگاهی نیز بتوانند همان انتظار و شوقِ جامجهانی را برای مخاطبان، علاقهمندان و فوتبالیستها، خلق و حفظ کنند. جامجهانی باشگاهها، روشی فوقالعاده برای ایجاد تحرک در لیگها و باشگاههاست». اقدام محرک، چیزیستکه AFC برای «لیگ قهرمانان زنان» نیاز دارد؛ اما آیا باعث کاهشِ فوریِ شکافِ یادشده خواهد شد؟ باتوجهبه مقیاسِ کوچک اولیه آن بعید است؛ بهخصوصکه اروپا به سرمایهگذاری در سطوح بالاتر ادامه میدهد؛ اما این سناریویی بلندمدت با هدف بالابردن استانداردها در تمامِ جهان است؛ بهطوریکه آیندهای تماشاییتر را برای فوتبال زنان رقم بزند.
مصطفی رفعت