• شماره 2937 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۳۰ آبان

حقیقت کاتا در کاراته

اگر به‌صورت ظاهری بخواهند کلمه «کاتا» را معنا کنند، «شکل» یا «فرم» گفته می‌شود؛ اما ترجمه دقیق و عمیق «کاتا» به‌معنای «شکلی که زمین را برش می‌دهد» است. «کاتا» در تاریخ «کاراته» و سایر هنرهای رزمی جایگاه مهمی داشته و تمرین آن بخشی جدایی‌ناپذیر از برنامه آموزشی تمامی هنرهای رزمی اصیل است. «کاتا» مجموعه‌ای از بلوک‌ها، لگدها و مشت‌ها از یک یا چند موضع؛ و شامل حرکات به جلو، عقب و به طرفین است. به‌عبارتی «کاتا» اغلب به‌عنوان مجموعه‌ای از حرکات «کاراته» که در یک مبارزه ازپیش‌‌معین علیه حریفان خیالی سازمان‌دهی شده‌اند، توصیف می‌شود. البته این‌را به‌یاد داشته باشید که تنها حریفان شما خیالی هستند؛ نه خود «کاتا» و فنون و رموزش؛ زیرا حریفان شما در زمان اجرای «کاتا» وجود فیزیکی یا خارجی ندارد. پس خیالی محسوب می‌شوند؛ اما هرآنچه در «کاتا» انجام می‌دهید، صدهابار واقعی و کاربردی‌تر از هرآن‌چیزی‌ست‌که شما تاکنون در باشگاه یا کلاس‌های معمولی و مبتدی خود از هنر «کاراته» انجام داده‌اید. بنابراین «کاتا» یک اجرا یا نمایش نیست؛ بلکه برای کاراته‌کاهای واقعی اجراکننده «کاتا» فردی‌ست درحال‌تمرین فن‌های کامل و بی‌نقص هنر «کاراته». فردی‌که خواسته یا ناخواسته علاوه‌بر تمرین بلکه فنون و رموز زیبا و مهلک هنر «کاراته» را نیز به‌نمایش درمی‌آورد؛ نمایشی که توانایی تجزیه‌وتحلیل و سردرآوردن از محتوای حقیقی آن نیز کار هر کاراته‌کایی نیست.

تعداد حرکات و ترتیب آن‌ها در هر «کاتا» کاملاً مشخص و تعیین‌شده است. همچنین کیای «گریه روح» تنها در لحظات ازپیش‌تعیین‌شده خاصی در هر «کاتا» رخ می‌دهد. دقیقاً دراین‌لحظات ازپیش‌تعیین‌شده است که کاراته‌کا باید تعهد کامل بدن، ذهن و روحش را نشان دهد و تمام انرژی موجود خود را هدایت کند و آن‌را مناسب در فن موردنیاز به‌کار گیرد. تعادل بین فنون تهاجمی و تدافعی، موضع‌گیری‌های مورداستفاده، جهت و جریان حرکت، به هر «کاتا» خاصیت و شکلی متمایز از سایرین می‌دهد. ازطریق تمرین «کاتا» فن‌های سنتی مورداستفاده برای مبارزه آموخته می‌شود و نیز تعادل، هماهنگی، تنفس و تمرکز در فرد تمرین‌کننده «کاتا» توسعه پیدا می‌کند؛ بنابراین «کاتا» اگر به‌درستی انجام شود جدای از بحث فنی و عملی در مبارزات؛ یک تمرین بدنی عالی و یک‌شکل مؤثر برای آماده‌سازی کل ذهن و بدن نیز محسوب می‌گردد. درواقع «کاتا» قلب تپنده و هسته اصلی «کاراته» است. کاراته‌کا با انجام مستمر آن به درجه و مرحله‌ای به‌نام موشین یا بی‌ذهنی می‌رسد. دراین‌مرحله کاراته‌کا برای انجام و اجرای حرکات مختلف و پیچیده «کاتا» نیازی به فکرکردن نداشته و از لایه‌های درونی آگاهی ذهنی‌اش سود می‌جوید. کاراته‌‌کای تمرین‌کننده «کاتا» دراین‌مرحله از موشین با افزایش و تقویت فوق‌العاده در روحیه مبارزه‌، تعادل و جهت‌یابی، تنفس و تمرکز مواجه شده و کارایی فوق‌العاده عجیبی در بیومکانیک و توانایی واکنش سریع در وضعیت‌های دفاع و حمله پیدا می‌کند. استاد اعظم کنوا مابونی می‌گوید: «شاگردی که کاتا نمی‌داند و فقط کومیته تمرین می‌کند، هرگز در کاراته پیشرفت نخواهد کرد و معنای حقیقی کاراته را درک نخواهد کرد». هرچقدر سوادتان در «کاتا» و فهم آن بیشتر باشد بهتر می‌توانید مبارزه و با حریف گفتگو کنید. سوسای ماسوتاتسو اویاما گفته است: «ما باید کاراته را به‌عنوان زبان درنظر بگیریم. کیهون (یا مبانی) را می‌توان به‌عنوان حروف الفبا درنظر گرفت. کاتا معادل کلمات و جملات خواهند بود و کومیته (مبارزه) معادل مکالمات. بهتر است فقط بر یک کاتا مسلط باشید تااینکه کاتاها را نیمه یاد بگیرید (منظور از تسلط مسلماً و صرفاً توان اجرای ظاهری و زیبا‌گونه کاتا نبوده است و منظور از نیمه یا ناقص نیز صرفاً مهارت در اجرای ظاهری کاتاست)؛ پس همه می‌توانند صحبت کنند؛ چه افراد دارای سواد بالا و چه افراد کم‌سوادتر؛ اما قطعاً افراد با سواد بالاتر زیباتر و کاراتر نیز توانایی صحبت دارند. پس در کاراته سواد یعنی کاتا و صحبت‌ یعنی جنگیدن؛ زیرا کاراته هنر مردان باهوش و اهل تفکر است». دلیل مهم ایجاد و توسعه «کاتا» ثبت روش‌های بسیارمؤثر و بی‌رحمانه مبارزه و ارائه روش آموزشی مؤثر جهت انتقال مفاهیم و روش‌ها به آیندگان و جلوگیری از نابودی و ‌فراموشی و همچنین کمک به توسعه و تکمیل و ترویج این‌روش‌ها در آینده بوده است چراکه در گذشته همچون زمان حال امکانات و روش‌های گوناگونی جهت ثبت فنون و روش‌های ناب جنگی دردسترس نبود. البته نبودن امکانات جهت ثبت روش‌ها در گذشته تنها علت ایجاد کاتاها نبوده است. در گذشته سرزمین اصلی تولد هنر «کاراته» یعنی مجمع‌الجزایر ریوکو و در رأس آن «اوکیناوا» محل جنگ و درگیری‌های شدید بین قبایل، گروه‌ها و حکومت‌های گوناگون در دوران متعدد بوده است. فشارها و محدودیت‌های بسیاری بر مردمان این سرزمین در بازه‌های تاریخی متعدد و گوناگونی اعمال شده که همین از دلایل مهم گسترش و توسعه هنرهای رزمی و مخصوصاً هنر مبارزه با دست‌خالی یا آنچه بعدها به «کاراته» معروف شد دراین‌سرزمین است. این فشارها و محدودیت‌ها تا جایی ادامه و گسترش پیدا می‌کند که حتی قوانین مختلف و سفت و سختی نیز ازسوی ژاپنی‌ها و رژیم‌های سیاسی و حکومتی حاکم بر این سرزمین در بازه‌های زمانی گوناگون برای ازبین‌بردن تمام آثار سیستم‌های جنگی «اوکیناوا» وضع شد. این‌موضوع باعث شد «کاراته» و سایر هنرهای رزمی این سرزمین ازسوی اوکیناوایی‌ها به‌صورت مخفیانه و زیرزمینی تمرین شوند. به‌همین‌دلیل «کاراته» به سیستمی تبدیل شد که فقط برای افرادی برگزیده و خاص قابل‌درک باشد. کاتاها و به‌ویژه کاربردهای آن‌ها هرچه‌بیشتر سری و پنهان شدند. یک «کاتا» و کاربردهای جنگی آن فقط برای قابل‌اعتمادترین دانش‌آموزان آشکار می‌شد. تأثیرات آن هنوز احساس می‌شود چراکه حقیقتاً بسیاری از معانی حرکات «کاتا» با تمرین کنندگان اولیه «کاتا» به گور رفته است. بنابراین اساتید «کاراته» با خلق هوشمندانه، زیرکانه، دوراندیشانه و زیبای کاتاها تعداد زیادی از فنون مرتبط‌باهم را با ریزه‌کاری‌های مربوطه در قالب یک «کاتا» جمع‌آوری کرده به‌صورتی‌که هم اطلاعات و فنون رزمی سری بوده و برای همه قابل‌درک نباشد و هم به‌راحتی قابل‌انتقال و آموزش برای آیندگان بوده و از بین نروند. در سال ۱۹۰۱ استاد آنکو ایتوسو؛ استاد و تمرین‌کننده شوری‌ته (از سبک‌های شمالی کاراته) باموفقیت «کاراته» را وارد برنامه تربیت‌بدنی یک مدرسه ابتدایی «اوکیناوا»  کرد. اساتید گیچین فوناکوشی و کنوا مابونی به‌ترتیب بنیان‌گذاران شوتوکان و شیتوریو «کاراته» از شاگردان استاد ایتوسو هستند. استاد ایتوسو بیشتر به‌خاطر تلاش‌هایش برای گسترش «کاراته» شهرت داشته و به‌عنوان پدر «کاراته» امروزی شناخته می‌شود. اگرچه این عنوان به شاگردش گیچین فوناکوشی نیز داده شده است. ایتوسو معتقد بود «کاراته» برای آموزش به کودکان بسیارخطرناک است بنابراین تصمیم گرفته شد فنون خطرناک آن پنهان شوند. در نتیجه این اصلاحات، شیوه و شکل آموزش «کاتا» به‌نحوی درآمد که آن‌را بیشتر به‌صورت بلوک یا دفاع و مشت به بچه‌ها آموزش دادند. بسیاری از ضربات خطرناک‌تر مثل تایشو، نوکیت و ... به مشت تبدیل شد. این به کودکان امکان داد تا مزایایی مانند بهبود سلامت و نظم و انضباط را از تمرینات «کاراته» به‌دست آورند و البته بدون‌اینکه دانشی درمورد فن‌های مبارزه بسیارمؤثر و خطرناکی که در «کاتا» وجود دارد به‌دست آورند. ایتوسو درنهایت و رسماً به‌عنوان معلم «کاراته» در یکی از کالج‌های «اوکیناوا» منصوب شد؛ اما چندسال‌بعد یعنی دقیقاً در اکتبر ۱۹۰۸ اقدام به نوشتن نامه‌ای باعنوان ۱۰ اصل «کاراته» (توده جوکون)، (تودِه به‌معنای دست چینی و نام «کاراته» قدیم است) به وزارت‌های آموزش و نیز جنگ ژاپن کرد که در آن نظرات خود را درمورد «کاراته» بیان شده. درواقع این نامه در گسترش «کاراته» نقش زیادی ایفا کرد. او دراین‌نامه درخواست کرد «کاراته» در برنامه درسی همه مدارس «اوکیناوا» معرفی شود. وی درنهایت به آرزویش رسید و «کاراته» بخشی از آموزش همه کودکان «اوکیناوا» شد. هم‌اکنون در مدارس جزیره ا«اوکیناوا»  این‌رشته جزو دروس تحصیلی‌ست. تغییرات ایتوسو درنهایت منجر به تغییرات عظیمی در نحوه آموزش هنر «کاراته» شد. حالا دیگر تأکید جدی بر توسعه آمادگی جسمانی ازطریق تمرین گروهی «کاتا» بود و نه دریافت هنر «کاراته» حقیقی. کودکان هیچ آموزشی درمورد کاربردهای رزمی مرتبط با «کاتا» دریافت نمی‌کردند و برچسب‌های عمداً گمراه‌کننده برای فن‌های مختلف به‌کار گرفته شد؛ و امروزه این اصلاحات ایتوسو است که بیشتر در جهان استفاده می‌شود. منظور این‌نیست‌که دیگر راهی برای دریافت آموزه‌ها و فنون «کاراته» واقعی وجود ندارد؛ منظور این‌است‌که کار دشوارتر شده و برای فهم این‌موارد باید به پژوهش و تحقیقات، مطالعه و مراجعه به منابع و افراد معتبر دست زد. بسیاری از نام‌هایی که به حرکات مختلف در کاتاها داده شده الزاماً هیچ ارتباطی با کاربرد مبارزاتی و حقیقی و کاربردی آن حرکات ندارند. اصطلاحاتی مانند «بلوکه از داخل؛ اوچی‌اوکه» و «بلوکه بیرونی؛ سوتو اوکه» از «کاراته» ضعیف و تحریف‌شده‌ که به بچه‌های مدرسه «اوکیناوا» آموزش داده می‌شده نشاءت گرفته و نه هنر رزمی بسیارقوی که باید به بزرگ‌سالان آموزش داده شود. کاربردهای صرفاً این دو نمونه دفاعی که در بالا آورده‌ام گسترده‌تر از آن‌است‌که اینجا آورده شود. درحقیقت روش سنتی و استاندارد آموزش «کاتا» چنین بوده است که ابتدا حرکات «کاتا» به‌صورت ظاهری و نمایشی با جزئیات کامل آموزش داده می‌شده و پس‌ازآنکه شاگرد موفق به یادگیری ظاهری حرکات «کاتا» و مهم‌ترازآن کسب اعتماد و جلب‌نظر استاد می‌شده کاربردها و جزئیات واقعی کاربرد فن‌های «کاتا» در مبارزات حقیقی به‌مرور به شاگرد آموزش داده می‌شد؛ یعنی آموزش ظاهر «کاتا» همراه با بونکای «کاتا» در همه سطوح و لایه‌های آن. این‌درحالی‌ست‌که هم‌اکنون تمرینات و اجرای «کاتا» تنها شکلی نمادین یافته و بیشتر به‌جهت پاس‌کردن امتحانات درجات کمربند به آن توجه می‌شود. حال‌آنکه «کاراته» یعنی «کاتا»، «کاتا» بخشی از «کاراته» نیست و همه «کاراته» از «کاتا» است. ایتوسو به‌دلیل تغییراتی که در ساختار «کاتا» یا همان «کاراته» ایجاد کرد اغلب ازسوی متخصصان و به‌دلیل تحریف‌سازی «کاراته» حقیقی موردانتقاد قرار می‌گیرد. بله این کاملاً درست است؛ اما بیایید روی دیگر سکه را هم ببینیم. درآن‌زمان «کاراته» اساساً یک هنر درحال‌مرگ بود و اگر ایتوسو «کاراته» را به‌شیوه مدرن یا کودکانه آن تغییر نمی‌داد (همان‌گونه که قبل‌ازآن جودو و کندو نیز به سرنوشت «کاراته» دچار شده بودند تا از بین نروند) بنابراین هنر «کاراته» نیز احتمالاً از بین رفته بود. ازطرفی استاد ایتوسو نمی‌دانست «کاراته» کودکانه او قرار است به محبوب‌ترین هنر رزمی جهان تبدیل شود و ازاین‌رو نمی‌دانست که تغییرات او (و کسانی‌که پس از او بودند) چه تأثیر عمیقی بر «کاراته» حقیقی خواهد داشت؛ بنابراین اکثریت کاراته‌‌کاران امروزی مجبورند این هنر را به‌شیوه کودکانه آن تمرین کنند و نه به‌عنوان هنر رزمی مؤثری که درابتدا درنظر گرفته شده بوده است. ازطرفی خود استاد ایتوسو سعی کرد ما را از این‌موضوع آگاه سازد و حق انتخاب را به خود ما واگذار نماید. استاد ایتوسو زمانی نوشت: «شما باید تصمیم بگیرید که آیا کاتای شما برای سلامتی‌ست یا برای استفاده عملی از آن». ازطرفی کاتاها به‌گونه‌ای تغییر داده شده تا تنها گمراه‌کننده باشند نه غلط. این تغییرات به‌شکلی بوده تا کاراته‌کا درصورت علاقه و تمایل بتواند با تلاش و تحقیقات و مراجعه به اهل‌فن به هدف نهایی دست یابد. شاید اگر این‌اقدامات وی نبود و حتی «کاراته» با شکل اصلی آن نابود نشده و گسترش هم می‌یافت اما به هنری مرگبار یا مضر برای جامعه تبدیل شده بود زیرا هرکسی با کمی تسلط بر آن شروع به سوءاستفاده از آن هنر یا آزار و آسیب‌رساندن به دیگران می‌کرد. بنابراین «کاتا» حاوی تمام اصول و روش‌های هنر اصلی مبارزه است و اگر می‌خواهیم «کاراته» اصلی را تمرین کنیم، تنها کاری‌که باید انجام دهیم این‌است‌که نحوه برخورد و دیدمان نسبت به «کاتا» را تغییر دهیم. کاتاها مجموعه‌ای از فن‌ها و مفاهیم مبارزه مؤثرند که در گذشته و پس از قرارگرفتن درمعرض بسیاری از سیستم‌های جنگی و به‌مرور توسعه ‌یافته و اصلاح شده‌اند. کاتاها رازهایی کاملاً محافظت‌شده بودند که فقط به افراد قابل‌اعتماد آموزش داده می‌شده و فرهنگ، موقعیت و شرایط اجتماعی منحصربه‌فرد جزیره «اوکیناوا» موقعیتی ایدئال را جهت توسعه هنر مبارزه با دست‌خالی ایجاد کرده بود؛ اما رویدادهای تاریخی مختلف و در بازه‌های گوناگون (حتی برای بقا و گسترش «کاراته» نیز حیاتی بوده‌اند) منجر به پنهان‌شدن کاربردهای رزمی «کاتا» شده است. درادامه اقدامات استاد ایتوسو و دقیقاً در اوایل دهه ۱۹۰۰، استاد گیچین فوناکوشی که شاگرد استاد ایتوسو بوده (و بنیان‌گذار شوتوکان «کاراته») با نمایش هنر رزمی خود مقابل امپراتور ژاپن محبوبیت «کاراته» را افزایش داد. در اواسط دهه ۱۹۳۰، استاد گیچین فوناکوشی جنبشی را رهبری کرد تا «کاراته» توسط انجمن هنرهای رزمی ژاپن به‌رسمیت شناخته شود. پس از جلسات متعدد و تظاهرات سرانجام «کاراته» به‌رسمیت شناخته شد اما یکسری شرایط وجود داشت. ژاپنی‌ها اصرار داشتند که «کاراته» برنامه آموزشی یکپارچه ایجاد کند، از خاستگاه چینی فاصله بگیرد، لباس تمرینی استاندارد بپذیرد (تصمیم گرفته شد یک جودو گی سبک‌وزن باشد)، سیستم رتبه‌بندی (سیستم درجه کیو دان مثل جودو) ایجاد کند. یک سیستم رقابتی ایجاد کرده و کاهش بیشتر برخی از روش‌های خشونت‌آمیز به‌کار‌گرفته‌شده را در روش خود اعمال کند. استاد فوناکوشی و گروهش دراین‌کارها موفق بودند و «کاراته» به اعتبار ملی دست یافت و ازاین‌رو به گسترش خود ادامه داد.
فرشاد خدادادی/ ایرنا

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه