سخن مدیرمسئول
نیمقرن در حسرت قهرمانی
بازهم داستان حضور تیم ملی فوتبال کشورمان در مسابقات جام ملتهای آسیا با شکست روبهرو شد و بازهم باید چهارسال دیگر صبر کنیم و به انتظار بنشینیم تا مسابقات دوره بعدی در کشور عربستان مجدداً آغاز شود و بازهم میلیونها طرفدار و عاشق فوتبال چشم به ساقهای بازیکنان از آنان طلب معجزه کنند و باز روز از نو و روزی از نو؛ درحالیکه فوتبال ما و استعدادهای ناب ایرانی، در رنگینک جهانی به این دل خوش کنیم که جزو 25 کشور برتر فوتبال جهان هستیم و بهیاد نمیآوریم که کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس تحت هیچشرایطی برتر از ما نیستند؛ اما در یک آن هم آمادهسازی برای مسابقه از ما جلوتر هستند که اگر کل فوتبالیستهای کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس را با هم جمع کنند، بهاندازه یکدهم کشور ما فوتبالیست ندارند، بههرروی چهارشنبه شب بازهم سریال حذف تیم ملی ما در یکچهارم مسابقات آسیا تکرار شد که شاید اینبار مسئولین طرحی نو دربیندازند تا سریال ناکامی نیم قرن ما در قالب مسابقات جام ملتهای آسیا پایان بگیرد؛ اما چون در عین شایستگی حذف شدیم و بازهم به بهانههای پوچ و واهی چون زمان کم، داوری، زمین مسابقه، تماشاچی، قرعه نامناسب و درنهایت بدشانسی را از عوامل حذف خود دانستیم، اینبار ازسوی فدراسیون دههانفر در تماممدت در قطر حضور داشتند، تعدادی تماشاگر را بسیج کردیم، از یکسال قبل سرمربی موفق داخلی را بکار واداشتیم؛ هرچه خواست در اختیارش گذاشیتم؛ اما اصل مهم مدیریت را لحاظ نکردیم؛ تیمی که لژیونرهای آن از همه تیمهای عربی حاضر بیشتر بودند؛ اما با تمام این احوال به چه علت باختیم که به گوشههایی از آن باید اشاره کنم. تیم مالی ما پس از لبنان جنگزده مسنترین تیم شرکتکننده بود که معدل نسبی آن به 30سال میرسید، لژیونرهای ما در سطح مسابقات جهانی و باشگاهی از نفرات اصلی باشکاهشان بودند، برای نقلوانتقال آنان سخن از میلیونهادلار میشود؛ اما بهچهعلت از جوانان ساکن در کشورمان بهره نگرفتیم، تمام علاقهمندان ایرانی به وضوح دیدند که در مسابقه با قطر، در برابر سرعت آنان کم داشتیم نه اینکه ارزان فروشی کردند؛ بلکه بدن و توان یک 37ساله نمیتواند با یک جوان 27ساله برابری کند و این مهمترین عامل شکست ما شد، بهعلاوه دو فوروارد قطری بهراحتی آب خوردن دفاع ما را دور میزدند و این از نیروی جوانیست که ما نخواستیم آن را بپذیریم؛ تیمی مسن را به این مسابقات اعزام کردیم، شاید سرمربی نخواست یا نتوانست از جوانان بهره بگیرد. این مورد از شکست در زمین، بهخصوصکه چند نامآور آن در این مسابقات تلاش لازم را نکردند؛ یعنی اینکه در زمین نجنگیدند؛ اما در پایان مسابقات آنقدر نیرو به خرج دادند و با تماشاگران جنگیدند که ای کاش در زمین چنین میکردند. گزارشگر مسابقات به میدان ورزش و مسابقه را با جنگ اشتباه گرفته و با یک حرکت جالب با زدن یک گل توسط بازیکن ما، آن را با سرزمین گلادیاتورها و ساموراییها اشتباه گرفته، آنقدر غیرعادی احساس و هیجان به خرج داد که حال بیننده و شنونده را بههم زده؛ آنجاییکه فوتبالیست ما را شاهزده لقب داد و از او خواست بر شمشیرباز سامورائی ژاپنی غلبه کند و در روز مسابقه با قطر مجری لیک برتر شبکه 3 ورزش، به کارشناس ناهمچون را برای تفسیر، در دید میلیونها بیننده قرار داد که یک ایرانی و یک قطری و عمق این بیتدبیری به هنگام پیروزی قطر نمایان شد که تشویق و سروصدای این کارشناس قطری، همه مردم را عصبی کرد، تدبیری بد که ما کسی را برای کارشناسی میآوریم که تبلیغ تیم قطر و کشور قطر را بکن این موارد و دیگر مسایل ازجمله عواملی بود که خود بهدست خود باعث قربانی کردن تیم شایسته خودمان شدیم.