نگاهی دیگر به جامعه شبکهای
توسعه فضای مجازی طی دودههگذشته منجر به خلق نظامهای اجتماعی نوین بر بستر شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی در امتداد فعال نظامهای اجتماعی فضای فیزیکی شده است. ایندوران جدید که از آن باعنوان عصر فضای مجازی یا عصر دیجیتال نیز یاد شده، ابعاد و عرصههای نو و پیچیده از زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسانها را پیشروی ما قرار داده و درنتیجه مدیریت و کنترل فضای جدید را با گذشته متفاوت ساخته است. اندیشمندان و صاحبنظرانی مختلفی به استقبال موضوعات و مسائل عصر دیجیتال رفته و سعی کردهاند ذیل مفاهیم و لنزهای نظری گوناگونی مانند موج سوم، جامعه اطلاعاتی، جامعه شبکهای، جامعه پساصنعتی، انقلاب صنعتی چهارم و ... به توصیف، تبیین و تجویز پیرامون آنها بپردازند. یکیازآنها «یان وندایک» است که در کتاب «جامعه شبکهای» به تشریح دیدگاههایش درباره جامعه عصر فضای مجازی پرداخته است. دراینیادداشت نگاهی گذار بر اصلیترین رویکرد و چهارچوب نظری او داریم. وندایک در بررسی ابعاد و نظامهای مختلف جامعه شبکهای اعم از نظام اقتصادی، نظام اجتماعی، نظام سیاسی، نظام فرهنگی و .. رویکردی محوری دارد که میتوان آنرا رویکرد «انتقادی و اعتدالی» دانست. در رویکرد انتقادی، وندایک منتقد دیدگاههای جریان لیبرال دموکراسی و غالباً آمریکایی حاکم بر فضای مجازی جهان است. این جریان که میکوشد خود را جریان متعارف، طبیعی و اصلی مطالعات و حکمرانی فضای مجازی در سطح جهان و داخل ایران معرفی کند، عمدتاً قائل به جبر فناوری و رابطه یکطرفه میان توسعه فناوری و نظامهای اجتماعیست. توضیح بیشتر آنکه جریان رایج معتقد است: نظامها و زیرساختهای اجتماعی تحتتأثیر توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی درحالتغییر بنیادین و انقلابی بوده و مختصات و ویژگیهای سابق خود را کامل ازدستداده و ویژگیهای جدیدی کسب کردهاند که عمدتاً در خدمت توسعه حداکثری اقتصادیست. وندایک منتقد این نگاه بوده و قائل به رابطه دوطرفه و متقابل میان نظامها و زیرساختهای اجتماعی و توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطیست. زیرساختهای اجتماعی تحتتأثیر شبکههای ارتباطی درحالتغییر است. بااینحال عکس نیز صحیح است: تغییر زیرساختهای اجتماعی جامعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را شکل میدهد. این فرآیندهای شکلدهی متقابل جامعه شبکهای را ایجاد میکنند. او قائل به تغییر بنیادین و انقلابی در مختصات جامعه بوده و معتقد است: همه ویژگیهای سابق جوامع در جامعه شبکهای تقویت میشود و اینطور نیست که برخی ویژگیهای جامعه از بین رفته و برخی تشدید شوند. وندایک این نظرگاه را در قالب یکی از قوانین شبکه با عنوان قانون «تقویت جریان» بیان میکند. شبکهها ساختارهای رابطهای هستند که تمایل به تقویت جریانهای اجتماعی و ساختاری دارند. وقتی از فناوریهایی مانند شبکههای فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده میشود، آنها بهعنوان سازوکارهای تقویتکننده عمل میکنند. او متأثر از نگاه هگل درباره «تز، آنتیتز و سنتز» قائل به یگانگی گسترش و کاهش در پدیدههای عصر فضای مجازیست. توضیح بیشتر آنکه وندایک در همه موضوعات کتابش وقتی صحبت از تزی (افزایش یا کاهش) میشود، بلافاصله در جستوجوی آنتیتز (کاهش یا افزایش) آن برمیآید و این دیدگاه را در قالب قانون «گسترش شبکه» از هفت قانون شبکه بیان میکند. وقتی شبکههایی مانند وب رشد میکنند. تمایل دارند بیشازحد بزرگ شوند و تصور میشود دیگر نیازی به واسطهها مانند سکوهای دیجیتال برای ارتباط نیست. درحالیکه شبکه گسترشیافته نیاز به سازماندهی دارد و اصلیترین راهحل، ارائه واسطههاست بنابراین همزمان با گسترش شبکه شاهد کاهش آن در توسعه واسطهها هستیم. او در توضیح میگوید: ممکن است برخی خوانندگان از این موضع نظریام ناراحت شوند و تصور کنند نویسنده قادر به موضعگیری روشنی نبوده و مدام درپی مصالحه است. بهنظرم عمومیترین قانون، قانون گسترش شبکه است. گسترش شبکه منجر به ترکیبی از گسترش و کاهش مقیاس توأمان در تمام بخشهای جامعه میشود. این دوگانگی توسط تعدادی از نظریهپردازان مدرن و پسامدرن مانند باربر، کستلز، فیدراستون و گیدنز نیز بیان شده. او استدلال میکنند: جامعه همزمان گرایشهای متضاد رشد همگون و ناهمگون، ادغام و تمایز و وحدت و یکپارچگی را با خود همراه دارد. پرواضح است که رویکرد انتقادی وندایک در نقد جریان رایج و آمریکایی فضای مجازی با برخی از رویکردهای افراطی چپ که به نفی و سلب کامل نظم لیبرال دموکراسی میپردازند، متفاوت است و او رویکردی اعتدالی درپیش گرفته است.
سید امیررضا برقعی/ مرکز رشد دانشگاه امامصادق(ع)