سخن مدیرمسئول
ششمیلیون کارگر بیرون از بیمه
کار و کارگری و سندیکای کارگران، انجمنهای مختلف، تشکلهای کارگری که بسان موریانه، کارگران کشور ما را در خود فروبرده و بهاصطلاح سخن از دفاع کارگران میزنند، صدالبته هیچکدام نتوانستهاند گامی مثبت درجهت بهبود اوضاع زندگی بیش 26میلیون کارگر ایرانی بردارند. درچنینشرایطی این افراد نمیخواهند یا نمیتوانند اثر وجودی داشته باشند و تنها کاری که میتوانند انجام دهند، ایناستکه در خاتمه هرسال، برای دفاع از حقوق کارگران با دولت چانهزنی میکنند تا چند ریالی بر مزد روزانه کارگر افزوده شود که آنهم چون اصولی نیست، همهساله بهصورت قطرهچکانی افزایشی تا حد 30درصد درنظر گرفته میشود و با دوماه چانهزنی به یک افزایش متوسط که هیچ موازنهای با تورم گرانی ندارد، سندیکا با دولت به توافق میرسد و دیگر هیچ؛ و این کشمکش فراموش میشود تا سال بعد که نه رنگ تفاهم دارد و نه شکل عدالت! چراکه وقتی تورم به 46 و در نقطهنقطه حتی به بالای 60 میرسد، فاصله و گپ افزایش 30درصدی حقوق و افزایش هزینه 60درصدی یعنی اینکه خرج دوبرابر دخل است و این یعنی گرسنگی و خط فقر. حال اگر بپذیریم که در کشور ما بیش از 50میلیون جمعیت کشور زیرپوشش کارگریست و سرپرست خانوار بهناچار به چند کارگر متوسل شده و برای توازن در زندگی به کمک سرپرست یا نانآور خانواده دیگر اعضای خانوار مثل کودکان ناچار دست از تحصیل میکشند و با رویآوردن به کارهای سخت، ممر درآمد پیدا میکنند، اما و متأسفانه، قسمت اعظم این کارگران تأمین اجتماعی بهویژه زیرپوشش پزشکی نیستند؛ تاجاییکه اگر بیمار هم میشوند، به پزشک مراجعه نمیکنند و اغلب روی به مسکن و آنتیبیوتیک سرخود میروند تا احیاناً درمان شوند. تازه آنانی که بیمه تأمین اجتماعی هستند و بهاصطلاح زیرپوشش خدمات درمانی هستند، بهعلت بدحسابی سازمان تأمین اجتماعی با پزشکان و داروخانه و آزمایشگاهها، اغلب در مراجعه کارگران میگویند طرف قرارداد بیمه نیستیم که اینها از درد و رنج کارگران است؛ ازسویدیگر بیمه تأمین اجتماعی بسیاری از داروها، درمانها، آزمایشها را نیز متقبل نمیشود ازجمله، مشکلات بیماران گوارشی که ناچارند آندوسکوپی و کلونوسکوپی بکنند و در بعضی از بیمارستانها حدود 10میلیون هزینه دریافت میکنند، از مشمول بیمه خارج است و لذا باید گفت عدم به ز وجود! چندین میلیوننفر همه ماهه، بهنام بیمه، هزینه پرداخت میکنند تا بههنگام بیماری زیرپوشش قرار بگیرند که وانگهی خیال باطل! پس برای بیماران سرپایی و آزمایش و ازایندست نسخهها عددی را بهنام پوشش بیمه تخفیف میدهند؛ اما و درنهایت ششمیلیون از کارگران کشور براساس برآوردهای صحیح، فاقد همین پوشش بیمهای هستند؛ یعنی کارفرمایان بهجهت پرداخت حق بیمه که مقدار آن کم هم نیست باید همهماهه بابت کارگران خود حق بیمه پرداخت کنند که چون این پرداختها سنگین است، در هنگام استخدام، تعهد از کارگر میگیرند که درخواست بیمه نکند و اما همین سازمان بیمه تأمین اجتماعی که روزگاری یکی از مؤسسات سرمایهداری کشور بود، چندسالیستکه مدیریتها ناکارآمد، این سازمان را به بدهکارترین سازمان کشور تبدیل کردهاند که نمیتواند بهموقع تعهدات خود را به داروخانهها، آزمایشگاهها و بیمارستانها به انجام برساند و درنتیجه اغلب پزشکان هم با این سازمان قرارداد نداشته و این قبیل بیماران را ویزیت نمیکنند. اینک مثل همیشه آرزو میکنیم که هرچهزودتر این مشکلات برطرف شود.