ایرانیان کممصرف؛ ایرانیان پرمصرف!
در هفتههای گذشته، مطالبی در شبکههای اجتماعی وایرال شد که در آن، ضمن دعوت حاکمیت به شفافیت، مدعی میشود که مردم ما در مصرف برق خیلی کممصرفاند و از میانگین دنیا بهتر هستند و ...
1. امسال نیز در ادامه خاموشیهایی که از 1400 درحالتجربه آنیم، اخبار قطع برق گستره مشترکان صنعتی (دوروز در هفته) و تاحدی مشترکان خانگی را از اینوآن شنیدیم و دیدیم. دراینبین از اشخاص حقیقی گرفته تا رسانهها، آمارها و اطلاعاتی مبنی مصرف سرانه پایین برق در ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر ارائه کرده و همگی درپی القای اینامر هستند که مردم ما قانع و خوشمصرفاند و مدیران حوزههای برق (و احتمالاً در زمستان خواهند گفت گاز) آنها نالایق و بیتدبیرند.
2. طبق ادعای نگارندگان و ناشران مطالب مذکور؛ سرانه مصرف برق در ایران 1022کیلوواتساعت در سال است و از 1192 دنیا و 2120 اروپا کمتر و ...؛ اما واقعیت چیست؟ در پاسخ باید گفت: گویندگان مطالبی ازایندست، از شاخص و خطکش نادرستی استفاده کرده و درنتیجه، حاصل جمع و کسر آنها نیز ناقص و غلط از آب درمیآید؛ بهطورمثال: گفته میشود که مطابق گزارش آمار تفصیلی صنعت برق ایران در سال 1402، سرانه مصرف برق تعرفه خانگی 1226کیلوواتساعت در سال؛ و سرانه مصرف خانگی در دنیا حدود 800 تا 900کیلوواتساعت است (هرچندکه ازنظر ما، مقایسه مصرف برق خانوار ایرانی با میانگین دنیا که بنابهگزارش سازمان بهداشت جهانی بیش از دومیلیاردنفر در آن به آب سالم جهت شستشو دسترسی ندارند، از ریشه اشتباه است).
3. در برخی مطالب نیز مصرف برق ایران با اروپا مقایسه شده و میزان مصرف برق ایرانیها را کمتر از اروپاییها قلمداد میکنند؛ اما حقیقت مطلب آناستکه به هیچ متر و معیاری نمیتوان نتیجه گرفت ما کممصرفتر از اروپاییان هستیم چراکه برای مصرف خانگی در بیشتر کشورهای دنیا، بهدرستی یک حامل انرژی (برق)، استفاده میشود؛ حالآنکه در خانههای ما ایرانیان دو حامل انرژی برق و گاز وجود دارد و صدالبته مقایسه سرانه مصرف برق بهتنهایی گمراهکننده است. باتوجهبه اینموضوعِ مهم؛ اگر بهدنبال مقایسه مصرف سرانه هستیم، باید سرانه مصرف انرژی خانگی (مجموع برق و گاز) را با هم مقایسه کنیم.
4. مصرف سرانه انرژی خانگی ایران در سال 1400 (آخرینسال انتشار ترازنامه انرژی کشور) بالغبر 31700مگاژول بوده است؛ درحالیکه جوامع عضو اتحادیه اروپا سالانه 22660مگاژول (30درصد کمتر از ما) در خانههایشان انرژی مصرف کردهاند. ازاینرو، مقایسه سرانه مصرف انرژی خانگی یک ایرانی با میانگین یک اروپایی، چندان درست نیست و برای مقایسه دقیقتر باید مصرف انرژی شهروندان خود را با میانگین کشورهای مشابهی (بهلحاظ اقلیم) همچون پرتقال، اسپانیا و تاحدی ترکیه مقایسه کرد.
5. متأسفانه همه آمارهای رسمی حاکیازآناستکه یک شهروند ایرانی حداقل 2.5برابر یک شهروند در سه کشور مورداشاره انرژی مصرف میکند! ما با وجود آموزههای دینی و احادیثی که در خردسالی حفظ کردیم، بسیار مسرفیم و در مقوله انرژی توهم وفور داریم.
6. باایناوصاف اگر اینگونه بیان شود که ما «بدمصرف» نیستیم؛ اتفاقاً «کم» نیز مصرف میکنیم، دیگر «مدیریت مصرف» بیمعناست و باید سراغ ساختن نیروگاه و تأسیسات انتقال و توزیع برق برویم که مدیریت صنعت برق و در مرتبه بالاتر، حاکمیت و سیاستگذاری بخش انرژی، کاستیهای عمیقی داشته و در بروز بحران قطع برق مقصرند؛ اما براینباوریمکه تحلیلها و مقایسههایی اینگونه نادرست، کمکی به حل بحران انرژی و برق کشور نمیکنند و با «آدرس غلط» ما را گمراهتر کرده و حل ریشهای مشکل را نشدنیتر میسازند.
حمیدرضا حسینی آشتیانی/ تسنیم