• شماره 3292 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۹ اسفند

چالش‌های ورود هوش مصنوعی به عرصه روانشناسی

«بهره‌گیری از هوش مصنوعی در روانشناسی» می‌تواند به تحولی اساسی درزمینه تشخیص و درمان اختلال‌های روانی منجر شود. بااین‌حال و از دید کارشناسان، ورود این فناوری برکنار از چالش نخواهد بود. به‌گزارش محمدرضا خدایار و اعظم حمیدپور (ایرنا)؛ ورود AI به عرصه‌های مختلف زندگی انسان، تحولات بزرگی به‌همراه آورده. علم پزشکی و روانشناسی نیز دراین‌فضا، از فناوری تازه بهره می‌جویند.

به‌باور دانشمندان این‌حوزه؛ پیشرفت فناوری AI و کاربردش در امور روان‌شناختی پیامدهای مهمی دارد که می‌توان انتظار داشت بسترهای مراقبت از سلامت روان را متحول کند. بااین‌حال، مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر، استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی هم می‌تواند هم‌زمان فرصت‌ها و چالش‌های بسیاری به‌همراه داشته باشد. هوش مصنوعی در روانشناسی کاربردهای متنوعی دارد. به‌گزارش معاونت درمان دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، می‌توان از این ابزار برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های بزرگ استفاده و الگوهای مختلف روان‌شناختی را شناسایی کرد. این داده‌ها و الگوها به محققان کمک می‌کند تا مسائل مربوط به سلامت روانی مانند افسردگی و اضطراب را با دقت و سرعت بالا شناسایی و درمان مؤثری برای آن ارائه کنند. همچنین می‌توان به‌کمک هوش مصنوعی در روانشناسی، دستیارهای مجازی یا همان ربات‌ها یا چت‌بات‌ها را توسعه داد تا افراد به‌جای مشاوره با روانشناس، با این ربات‌ها گفت‌وگو کنند. امروزه چت‌بات‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی برای ارائه درمان شناختی رفتاری و سایر مداخله‌های روان‌شناختی استفاده می‌شوند و پشتیبانی قابل‌دسترسی برای روان‌درمانگران ارائه می‌کنند. اگرچه ورود هوش مصنوعی به حوزه روانشناسی به تغییر رویکرد درمانی و درعین‌حال تغییر نحوه کار روانشناسان با بیماران، بهبود ابزارهای تشخیصی و ارائه درمان‌ مجازی می‌انجامد اما سوژگی روان بشر در علم روانشناسی در کنار پیچیدگی‌های روان‌شناختی انسان، تردیدها و نگرانی‌هایی را درخصوص کارآمدی به‌کارگیری هوش مصنوعی دراین‌حوزه به‌دنبال داشته. در کنار امکان‌هایی چون دسترسی عمومی راحت‌تر و کم‌هزینه‌تر به خدمات روانشناسی، تشخیص سریع‌تر و دقیق‌تر اختلال‌های روانی، تحول مؤثر و کارآمدتر در حوزه درمان اختلال‌ها و ...، چالش‌هایی چون نبود شواهد علمی قابل‌اتکا در حوزه اثربخشی مداخله هوش مصنوعی در درمان اختلال‌های روانی در بلندمدت، جای خالی تعامل انسانی و حس همدلی به‌عنوان بخش‌هایی مهم از فرآیند درمان در الگوریتم‌های هوش مصنوعی و نگرانی درمورد حریم خصوصی و مسائل اخلاقی هم وجود دارد. تشخیص بهنگام و دقیق اختلال در علم روانشناسی، بخش مهمی از پروسه درمان است و هوش مصنوعی می‌تواند تحول بزرگی در تشخیص و درمان اختلالات روانی ایجاد کند. مرضیه شهرکی؛ کارشناس حوزه روانشناسی عمومی بااشاره‌به توانایی هوش مصنوعی در شناسایی علائم اولیه و پیشگیری از اختلال‌های روانی می‌گوید: باتوجه‌به الگوهای طراحی‌شده و تست‌های ایجادشده ازطریق هوش مصنوعی، می‌توان از این فناوری در تسریع فرآیند درمان بهره برد. این فناوری با طراحی تست‌ها و بادرنظرگرفتن پیشینه افراد، می‌تواند فرآیند درمان توسط درمانگر را قابل‌توجه کوتاه‌تر کند. هوش مصنوعی می‌تواند بادرنظرگرفتن سوابق و پرونده افراد، پایگاه داده‌ای دقیق و اطلاعات جامع‌تری برای تصمیم‌گیری دراختیار درمانگر قرار دهد. سیما یوسف‌خانی؛ درمانگر حوزه روانشناسی بالینی و کودک هم در گفت‌وگویی بااشاره‌به کارآمدی ابزار هوش مصنوعی در حوزه پیشگیری بیان می‌دارد: افراد می‌توانند بااستفاده‌از این فناوری، به بهبود وضعیت روحی خود، افزایش سطح دوپامین، کاهش استرس و دستیابی به آرامش کمک کنند. هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های فردی شامل سن، جنسیت و شرایط اجتماعی-شغلی، برنامه‌هایی سفارشی برای ارتقای سلامت روان ارائه می‌دهد. مثلاً فرض کنید فردی با سطح استرس بالا به‌دنبال راهکارهایی برای آرامش است؛ هوش مصنوعی می‌تواند با تحلیل داده‌های او، تمرین‌های تنفس عمیق، مدیتیشن یا موسیقی‌های آرامش‌بخش را به او پیشنهاد دهد. به‌گفته یوسف‌خانی؛ به‌طورکلی دسترسی آسان و امکان ارائه پرسشنامه‌ها و تحلیل نتایج به‌صورت سامانمند، قابلیت ارائه برنامه‌های پیشگیرانه متناسب با شرایط فردی و امکان ارائه خدمات به افراد در مناطق دورافتاده یا با دسترسی محدود به خدمات روانشناسی از نقاط قوت به‌کارگیری هوش مصنوعی در حوزه روانشناسی‌ست. با وجود پیشرفت‌های امیدبخش، چالش‌هایی نیز در استفاده از هوش مصنوعی در روان‌شناسی وجود دارد. یکی از نگرانی‌های اصلی، پیامد اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی‌ست. به‌گفته شهرکی؛ یکی از چالش‌های استفاده از این فناوری، عدم‌امکان اعتماد به داده‌های آن و نیز حفظ حریم خصوصی مراجعین است. همچنین احتمال بروز خطا در فرآیند درمان که برای هر فرد متفاوت است، به‌دلیل سوگیری الگوریتم‌ها در موضوعات خاص نیز وجود دارد. کارآمدی هوش مصنوعی در حوزه روانشناسی در موارد اورژانسی و بحرانی هم قابل‌تردید است. یوسف‌خانی به‌رغم تأکید بر توانمندی هوش مصنوعی در حوزه پیشگیری، اتکا به نتیجه کارکرد هوش مصنوعی را در حوزه درمان بالینی قابل توصیه نمی‌داند و می‌افزاید: دربرخی‌موارد، نیاز به تصمیم‌گیری و اقدام فوری وجود دارد که هوش مصنوعی قادر به انجام آن نیست. مثلاً، درمواردی‌که فرد افکار خودکشی دارد، نیاز به مداخله فوری و حضوری درمانگر وجود دارد که هوش مصنوعی نمی‌تواند آن‌را جایگزین کند. به‌گفته یوسف‌خانی؛ همچنین دقت هوش مصنوعی به کیفیت داده‌های ورودی بستگی دارد. اطلاعات نادرست یا ناقص، احتمال خطا را افزایش می‌دهد. علاوه‌براین، درمانگران انسانی با برقراری ارتباط مؤثر و همدلانه، اطلاعات دقیق‌تری از بیماران کسب می‌کنند که هوش مصنوعی فاقد این توانایی‌ست. مثلاً، درمانگر می‌تواند با مشاهده حالات چهره و زبان بدن بیمار، به اطلاعات مهمی دست یابد که در پرسشنامه‌ها قابل ثبت نیست. احتمال بروز خطا در تشخیص به‌ویژه در موارد پیچیده، عدم‌توانایی در تحلیل علائم بالینی و اطلاعات پیرامونی، ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر با بیماران مقاوم به درمان، عدم‌توانایی در واکنش سریع در موارد اورژانسی و نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی و امنیت داده‌ها ازنظر این کارشناس از نقاط ضعف کاربرد هوش مصنوعی در روانشناسی‌ست. شهرکی مهم‌ترین چالش استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی را، اتکای آن به الگوریتم‌ها و داده‌ها می‌داند. براین‌مبنا، نقش حیاتی ارتباط انسانی درتعامل‌با روان‌درمانگر نادیده گرفته می‌شود، چراکه تعامل انسانی‌که اصلی‌ترین عنصر در روانشناسی محسوب می‌شود، در هوش مصنوعی قابل‌جایگزینی نیست. به‌گفته این کارشناس؛ از دیگر مشکلات استفاده از این فناوری، نبود امکان درنظرگرفتن ریشه‌های فرهنگی، اجتماعی و محل زندگی افراد در فرآیند درمان است چراکه در روانشناسی نمی‌توان نسخه‌ای مشابه برای افراد ساکن در نقاط مختلف جهان ارائه کرد. امروزه مشاغل بسیاری به‌واسطه نقش‌آفرینی هوش مصنوعی و سرعت رشد آن درمعرض‌خطر قرار گرفته‌اند. بااین‌حال به‌نظر می‌رسد هوش مصنوعی به‌دلایل مختلف قابل‌جایگزینی با روانشناس انسانی نیست. به‌گفته شهرکی؛ هوش مصنوعی و روان‌درمانگر در دنیای امروز نمی‌توانند جایگزین یکدیگر شوند، اما درکنارهم می‌توانند باعث افزایش دقت در تشخیص و بالابردن سرعت درمان ازطریق شناخت کافی شوند. به‌گفته این کارشناس؛ هوش مصنوعی می‌تواند با افزایش سرعت تشخیص، کمک به درمان و حتی شناسایی داروهای موردنیاز، در کنار روان‌درمانگر به بهبود فرآیند درمان کمک کند. همچنین، هوش مصنوعی می‌تواند با ایجاد پایگاه داده، روانشناس را در آینده از پیشینه فرد برای ادامه فرآیند درمان آگاه سازد. یوسف‌خانی درهمین‌ارتباط می‌گوید: هوش مصنوعی می‌تواند به‌عنوان یک ابزار کمک‌کننده باشد، ولی جایگزین روان‌درمانگر نمی‌شود، چراکه ارتباط انسانی و حس همدلی که درارتباط درمانگر و مراجع وجود دارد هیچ‌گاه توسط هوش مصنوعی شبیه‌سازی نمی‌شود. هوش مصنوع به‌عنوان ابزاری نوین در روانشناسی، ظرفیت‌های قابل‌توجهی را برای بهبود فرایندهای تشخیصی و درمانی فراهم آورده است. این فناوری با تحلیل داده‌های بزرگ و شناسایی الگوهای پیچیده، می‌تواند به متخصصان روان، روان‌درمانگران و مشاوران کمک کند تا به درک عمیق‌تری از رفتارها و احساسات انسان‌ها دست یابند. نیز استفاده از هوش مصنوعی در ارائه مشاوره‌های آنلاین و برنامه‌های درمانی شخصی‌سازی‌شده، امکان دسترسی به خدمات روان‌شناختی را برای افراد بیشتری فراهم می‌آورد. اگرچه ترکیب هوش مصنوعی با روانشناسی می‌تواند به ارتقای کیفیت خدمات درمانی و بهبود سلامت روان افراد کمک کند، اما نظارت و بررسی‌های اخلاقی و اجتماعی دراین‌زمینه نیز ضروری‌ست. دراین‌ارتباط، همکاری میان محققان هوش مصنوعی و متخصصان بهداشت روان برای اطمینان از حفظ حریم خصوصی و رفاه عاطفی بیماران ضروری‌ست.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه