• شماره 3319 -
  • 1404 دوشنبه 18 فروردين

همکاری ایران و روسیه در شکل‌گیری نظم جدید بین‌المللی

تحولات اخیر بین‌المللی، نشانگر ظهور یک سیستم چندقطبی‌ست که در آن، قدرت به‌صورتی متوازن‌تر توزیع شده و جوامع غیرغربی مانند چین، روسیه، هند و ایران، نقش پررنگ‌تری در تعیین آینده نظم جهانی ایفا می‌کنند. به‌گزارش کامران مرادی (تسنیم)؛ جهان درحال‌تغییرات راهبردی و بنیادین است. نظم موجود در روابط بین‌الملل و سیاست جهانی درحال‌تغییر بوده و این‌روند مشخصاً به کاهش تسلط کشورهای غربی منجر شده تا فضا برای دیگر کشورهای جنوب جهانی همچون ایران، روسیه، چین، هند و سایرین فراهم آید و آن‌ها هم بتوانند با دستی بازتر، منافع ملی خود و روند مستقل توسعه را دنبال کنند.

این تحولات نشان‌دهنده ظهور یک سیستم چندقطبی است که در آن قدرت به‌صورت متوازن‌تری توزیع شده و کشورهای غیرغربی نقش پررنگ‌تری در تعیین آینده نظم جهانی ایفا می‌کنند. دراین‌میان سازمان‌های بین‌المللی همچون ناتو، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و غیره که تحت‌تسلط ویژه کشورهای غربی هستند هم با بحران‌های عمیقی روبرو شده که بی‌شباهت به فاجعه نیست. تأثیر این سازمان‌ها در شرایط حاضر روبه‌افول است. رویکرد دولت جدید آمریکا در قبال هم‌پیمانان اروپایی به‌وضوح اختلافات در نهادهایی همچون ناتو و اتحادیه اروپا را به سطح تهدیدات نظامی میان اعضا کشانده است. درعین‌حال تقویت چشمگیر قدرت اقتصادی و نظامی کشورهای جنوب جهانی درحال‌تغییر معادلات است. البته این‌کشورها به‌صورت جداگانه سیاست‌ورزی نمی‌کنند بلکه نهادهایی توانمند و مؤثر هم با حضور سایر بازیگران شکل داده‌اند. یک محور ژئوپولتیک از کشورهای ایران، روسیه، چین و هند شکل گرفته که می‌تواند در آینده نزدیک به‌طورکامل جایگزین محور غربی توسعه شود. نمونه بارز این تغییر، گسترش سازمان‌هایی مانند بریکس (BRICS) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) است که به‌عنوان نهادهای جایگزین برای نظام مالی و امنیتی غرب عمل می‌کنند. برای‌مثال، بریکس با عضویت کشورهایی مانند روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای‌جنوبی، درحال‌ایجاد سازوکارهای مالی مستقل مانند سامانه پرداخت بین‌المللی جایگزین سوئیفت و صندوق ذخیره ارزی مشترک است تا وابستگی به دلار آمریکا و نهادهای غربی را کاهش دهد. باتوجه‌به همین واقعیت‌هاست که به‌نظر می‌رسد حتی حل مسائل بنیادین غرب آسیا هم نه با مداخله نهادهای غربی، بلکه با نقش بیشتر سازمان‌هایی همچون بریکس و سازمان همکاری شانگهای میسر می‌شود. دلیل آن‌هم مشخص است: کشورهای عضو این سازمان‌ها همواره رویکرد متوازن‌تری نسبت به مشکلات منطقه‌ای داشته‌اند، درحالی‌که ایالات‌متحده و متحدانش دائماً با یک‌جانبه‌گرایی فقط به‌دنبال به‌کرسی‌نشاندن رأی خود آن‌هم با ابزار زور و جنگ بوده و هستند. تهران، مسکو و پکن بارها اعلام کرده‌اند که نهادی همچون ناتو در تأمین امنیت مناطق مختلف ازجمله اوراسیا ناتوان بوده و به‌همین‌دلیل نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی همچون بریکس و سازمان همکاری شانگهای باید مسئولیت بیشتری در رفع مسائل منطقه‌ای برعهده بگیرند. به‌عبارتی، اوراسیا زمانی روی آرامش به‌خود می‌بیند که ناتو به خانه خود برگردد و نهادهای منطقه‌ای که متشکل از کشورهای منطقه هستند نقش‌آفرینی مشترک داشته باشند. تهران و مسکو به‌عنوان دو بازیگر کلیدی در اوراسیا، همکاری‌های راهبردی خود را در حوزه‌های انرژی، امنیتی و تجاری گسترش داده‌اند. قراردادهای بلندمدت در حوزه نفت و گاز، همکاری‌های نظامی و فناوری‌های دفاعی و مشارکت در کریدورهای حمل‌ونقل بین‌المللی مانند کریدور شمال-جنوب نمونه‌های بارزی از این همگرایی هستند. ایران با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و بریکس، گام‌های بلندی درجهت تقویت این اتحادها برداشته است. ایالات‌متحده که متوجه نقش کلیدی این نهادهای جدید شده، از هیچ کارشکنی برای مقابله با آن‌ها خودداری نمی‌کند. برای‌مثال حتی از صدور روادید برای نمایندگان کشورهای عضو بریکس و سازمان همکاری شانگهای برای مشارکت در مراسم‌های بین‌المللی خودداری می‌کند یا حتی از متحدانش می‌خواهد تا اجازه پرواز مقامات کشورهای عضو این سازمان بر فراز آسمان خود را ندهند. حتی کار به سطح کودکانه‌ای رسیده که کشورهای غربی امنیت لازم برای سفر مقامات کشورهای عضو آن سازمان‌ها فراهم نمی‌آورند. یک نمونه کنفرانسی در سوئیس برای رفع مسئله اوکراین بود که روسیه به آن دعوت نشد و چین هم از مشارکت خودداری کرد. کاملاً واضح است که کشورهای غربی بریکس و سازمان همکاری شانگهای را رقیب خود می‌دانند و سعی دارند روند رشد آن‌ها را کند کنند. هدف اصلی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و بریکس، حفاظت از هویت، حاکمیت ملی و امنیت کشورهای عضو ازطریق همکاری برابر در چارچوب یک نهاد بین‌المللی است و این همان ویژگی مهمی است که نهادهای غربی کم دارند. اعضای این نهادها تنها با مشارکت یکدیگر می‌توانند در برابر تلاش‌های آمریکا و جهان غرب برای غارت کشورها و مردمان دیگر مقاومت کرده و به نگاه یک‌جانبه‌گرایانه آن‌ها پایان دهند. مشخص است که حالا این روحیه و جدیت در میان کشورهای عضو بریکس و سازمان همکاری شانگهای وجود دارد. سید احمد نجفی نیز هفتم فروردین 1404 در ایرنا نوشت: صاحب‌نظرانی از جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در نشست تخصصی باشگاه مباحثه‌ای بین‌المللی والدای به بررسی ابعاد معاهده جامع راهبردی میان دو کشور پرداختند. این معاهده که روز جمعه ۲۸ دی‌ماه ۱۴۰۳ در آیینی در کرملین به‌امضای مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین رؤسای جمهور دو کشور رسید، دربرگیرنده یک مقدمه و ۴۷ ماده است. در آخرین رویداد مرتبط، پوتین رئیس‌جمهور روسیه چهارشنبه ششم فروردین ۱۴۰۴ حکمی را امضا کرد که براساس‌آن، معاهده جامع راهبردی این‌کشور با جمهوری اسلامی ایران برای طی فرایند قانونی و تصویب به دومای دولتی ارسال می‌شود. ایوان تیموفیف رئیس شورای امور بین‌الملل روسیه که مدیریت نشست تخصصی باشگاه والدای را برعهده داشت، انعقاد این توافقنامه را یکی از رویدادهای کلیدی سیاست خارجی دوران اخیر خواند. وی تأکید کرد که روسیه و ایران دارای منافع مشترک بسیاری هستند، به‌ویژه درشرایطی‌که فشارهای مشابه ازسوی کشورهای غربی بر هردوطرف وجود دارد که این‌زمینه سیاسی برای نزدیکی ایجاد می‌کند. در سال‌های اخیر، نتایج مثبتی دراین‌زمینه حاصل شده است که پیش‌ازاین دشوار به‌نظر می‌رسید. الکساندر ماریاسف سفیر پیشین روسیه در ایران در سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ نیز در سخنانی این معاهده را نتیجه تشدید فشارهای کشورهای غربی بر ایران و روسیه و درک نیاز به تلاش برای غلبه بر مشکل تحریم‌ها توصیف کرد. او گفت اگرچه این معاهده یک اتحاد نظامی محسوب نمی‌شود، اما مجموعه‌ای از اقدامات قابل‌قبول برای هردوطرف درصورت‌وقوع حمله به یکی‌ازآن‌ها یا بروز تهدیداتی علیه امنیت ملی‌شان ایجاد می‌کند. همچنین این توافقنامه زمینه‌های همکاری نظامی-فنی و دفاعی را تعیین می‌کند. طبق ‌آن، رایزنی‌های منظم بین نهادهای امنیت ملی برای مقابله با تهدیدات خارجی انجام می‌شود. ماریاسف همچنین تأمین امنیت در منطقه خزر، قفقاز جنوبی، آسیای‌مرکزی و خاورمیانه و همچنین مقابله با تحریم‌های اقتصادی را ازجمله زمینه‌های مهم همکاری دو کشور در چارچوب این معاهده برشمرد. وی درپایان گفت: این معاهده، نقشه‌راه توسعه همکاری‌های ما در همه زمینه‌ها است. سید محمدصادق امامیان دانشیار دانشگاه امیرکبیر و ‌بنیان‌گذار اندیشکده «حکمرانی شریف» در سخنان برخط دراین‌نشست، پرسشی را مطرح کرد مبنی‌براینکه آیا این توافقنامه، موضوعی جدید به روابط روسیه و ایران اضافه می‌کند یا صرفاً یک سند فنی و بوروکراتیک است که آنچه را قبلاً اجرا می‌شده، رسمی می‌کند؟ طبق گزارش باشگاه مباحثه‌ای والدای، درادامه گفت:‌ پایه همکاری‌های ایران و روسیه در شکل کنونی آن، در یک مشکل مشترک بنام اقدامات تحمیلی یک‌جانبه و به‌اصطلاح تحریم‌هاست. این استاد دانشگاه گفت: روابط روسیه و ایران در دهه‌های اخیر شامل فرازونشیب، موفقیت و شکست، دوره‌های اعتماد و دوره‌های بی‌اعتمادی بوده اما همواره تحت‌تأثیر روابط با کشورهای ثالث قرار داشته است. امامیان بر ضرورت کار بر روی افکارعمومی تأکید کرد تا جوامع دو کشور متقاعد شود که روابط ایران و روسیه، روابط با کشورهای ثالث را محدود نمی‌کند بلکه در بسیاری موارد، آن‌ها را تسهیل می‌کند. وی به‌طورکلی توافق‌نامه را گام نمادین مهمی به جلو دانست اما گفت: بسیاری از جنبه‌های اجرایی آن هنوز در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه