سخن مدیرمسئول
800 کشته و 15هزار مصدوم
هرسال میگوییم، سالبهسال دریغ از پارسال؛ و این تکراری بیسابقه و ناباورانه است که مدتهاست، با بدبینی که از دست بر قضا جنبه عینی و عملی گرفته و ورد زبان بسیاری از مردم ما شده است که بسیار تأسفبار و تأسفبرانگیز هم شده است و بهقول قدیمیها این در هنوز بر پاشنه قبلی میچرخد! و چون اینچنین است، ظاهراً باید بسازیم و بسوزیم. بسیاری از خانوادهها باید سال جدید را با از دست دادن عزیزان خود ناخواسته آغاز کنند؛ یعنی اینکه خودخواسته، به استقبال حادثه و در پی آن مرگ عزیزانمان برویم؛ چراکه مثلاً نوروز است و دیدوبازدید نوروزی، یعنی عدهای از جنوب، عزم رفتن به شمال کنند و شماری دیگر از شرق رو بهسوی غرب آورند و بالعکس؛ و با سرعتی غیرعاقلانه آنهم سفر با ماشینهای غیراستاندارد، در جادههایی غیراستاندارد، مرگ را صدا کنند که صدالبته، پاسخ به همه این معایب، مثبت و به استقبال مرگ رفتن است و این سریالیست که چندیندهه از عمر آن میگذرد و گویی بهصورت کمدی درامی حزنآور باید همچنان ادامه داشته باشد و عجیبتر از همه این فجایع، عدم درمان این درد اپیدمی شده است که کمکم در باورها جای خوش کرده است؛ اینکه با آغاز بهار و رویش شکوفههای الوان آن و طبیعت زیبا و مطبوع سراسر کشور، 600 خانواده، عزادار عزیزانشان باشند و خانوادههایی هم که درجهدو محسوب میشوند، آنان نیز در ماتم بسر ببرند؛ یعنی اینکه 600نفر خواسته و ناخواسته، به مرگ زودرس دچار میشوند و 14هزارنفر هم مصدوم میشوند که بعضی از آنان، مرگ را سزاوارتر دانسته تا عمری را در عذاب بگذرانند. من نویسنده نیز در مقالات پس از تعطیلات نوروزی همچون سریالهای ادامهدار و بیتوقف، گناه را بر گردن چندین عامل خلاصه میدانم که ظاهراً قرار است برخلاف سالهای گذشته عوامل این حوادث را بهترتیب نقش و درصد خطای بیشتر، مورد تجزیهوتحلیل قرار دهم. اینک با درجهبندی تقصیر، بدون درنگ و هرگونه شک و ترتیب، مقصر اصلی را باید رانندگان دانست که وقتی با این جادههای نامناسب و خودروهایی نهچندان ایمن تاآنجاییکه میتوانند درون یک قفسه نامطمئن بهنام اتاق خودرو، افراد را سوار کرده و حتی زیادتر از ظرفیت آدم و وسیله بار میکنند که بهنوعی خود از پیش و از درب منزل اراده به خطا دارد و در این جادههای ناایمن تا میتوانند و توان دارند، پدال گاز را فشار داده تا مثلاً همه خودروها را در جاده گرفته و از آنان سبقت بگیرند و باد در غبغب بیندازند که مردم این منم رستم دستان که در جاده با سرعتی حتی فزونتر از 120کیلومتر میرانم و میدانم تا مثلاً یک جاده پنجساعته را در چهارساعت، طی طریق کرده باشند؛ مثلاً در موردی باعث واژگونی خودرو یا شاخبهشاخشدن با سایر خودروها شده و جانشان را بر سر بیخردی از دست بدهند. در وهله دوم خودروهایی که کارخانههای وطنی بهعنوان خودرو ایرانی معرفی میکنند، پارهای از آنان حتی بیش از 50 مورد، عیوب ساختاری دارند که ترمز و مقاومت بدنه یا کاغذیبودن بدنه نقش انکارناپذیر در قتل انسانها دارد و بالاخره جادههای غیراستاندارد، ناایمن، با دستاندازهای زیاد سومین عامل ایجاد حادثه و مرگ 800نفر و مصدوم شدن 15هزارنفر میشود تا میزان مرگومیر جادهای را بیشتر از بیماریها بدانیم.