نقدی بر تصمیمات مدیران فوتبالی ایران
"خالهبازی" بانوان بدتر است یا خشونت و بیاخلاقی آقایان؟
تیمهای فوتبال و فوتسال بانوان این روزها یکی پس از دیگری با تدبیر! مدیران مرد فوتبالی منحل میشوند. انحلالهایی که با بهانههای مختلف در دستور کار باشگاههای ورزشی قرار گرفته است. اگر به قول آقای تاج، "خالهبازی" بانوان دلیل خوبی برای انحلال یک تیم است پس چگونه میتوان بیاخلاقی برخی از آقایان در فوتبال را توجیه کرد. به گزارش ایسنا، بعد از انحلال تیمهای فوتبال و فوتسال بانوان ملوان، آرسن ... اینبار نوبت به انحلال تیم دختران استقلال تهران رسید. انحلال چهار تیم در اواسط لیگ!، اتفاقی که فقط در ورزش بانوان ایران شاهد آن هستیم. متاسفانه هربار انحلال هر تیم به گونهای توجیه و طوری وانمود شد که مقصر اصلی این انحلالها، خود بانوان بودهاند. حتی با گذاشتن منت بر سر دختران به جهت مدارا با آنها به راحتی بار مسئولیت از دوش مردان مدیر برداشته شده است. تیم بانوان ملوان به دلیل مصاحبه یکی از بازیکنان منحل شد. بلافاصله مسئولان مربوطه با متهم کردن بازیکنان این تیم، به جای حل مشکل صورت مسئله را پاک کردند. تیم بانوان تبریز نیز به دلیل مشکلات مالی و عدم مدیریت صحیح با 26 گلی که مقابل تیم دانشگاه خورد، سوژه رسانهها شد تا منحل شدن این تیم نیز به چشم نیاید و طوری وانمود شود که انحلال تیم بهتر است. آرسن تهران نیز بنابر مشکلات مالی منحل شد. در حال حاضر آخرین قربانی ورزش بانوان، تیم بانوان استقلال تهران است. بنابر اعتراض چند بازیکن که اکثر آنها دختران زیر 19 سال هستند، این بار نیز مدیر مرد یک باشگاه ورزشی در سادهترین و نزدیکترین تصمیم رای به انحلال تیم زنان داده است. موضوعی که به نظر میرسد به یک اپیدمی مدیریتی در ورزش کشور تبدیل شده است. جالبتر از این دست اتفاقات، شاید واکنش سراسر ناامیدکننده رئیس فدراسیون فوتبال به این ماجرا بود. جایی که مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال در یک برنامه تلویزیونی آب پاکی را بر روی دست بانوان فوتبالیست ریخت و گفت: "... سامانه فوتبال بانوان چندان قوی نیست. در فوتبال بانوان، مثل خالهبازیها برخی بازیکنان میگویند فلان مربی را نمیخواهیم. این چندان خوب نیست. سه، چهار باشگاه، تیم بانوان را با این سیستم راهاندازی کردند اما گفتند ما مشکلات بیشتری با وجود این تیمها داریم". بازیکنان معترض تیم استقلال بدون شک مقصر اتفاقات اخیر هستند اما گناه سایر بازیکنان چیست که بار دیگر به دلیل اشتباه چند نفر، تر و خشک با هم سوختهاند. تکلیف بازیکنانی مانند "خداویسی" که با وجود گواهی پزشکی که به او تاکید شده بازی نکند اما به دلیل باقی ماندن تیمش در لیگ بازی میکند و سلامتی خود را به خطر میاندازد - در این بین چه میشود؟ سوال این است، آیا واقعا هدف از تیمداری باشگاهها در حوزه ورزش بانوان، ارتقاء ورزش بانوان است؟ مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بارها بر توسعه و توجه به ورزش بانوان تاکید داشتهاند، رئیس جمهوری محترم نیز توجه به ورزش بانوان را یک ضرورت معرفی کرده است. برخلاف این سیاستگذاریها مسوولان عالی نظام در حوزه ورزش بانوان آیا مدیران مرد ورزش کشور در پی یک تلنگر و بهانه نیستند تا این مسئولیت محول شده از سوی مقامات ارشد کشور را از دوش خود بردارند؟ رئیس فدراسیون فوتبال مشکلات مدیریتی فوتبال بانوان را خاله بازی میداند!، پرسش این است که آیا همین "خاله بازی" به اندازهی یک درصد بها دادن به خشونت و بیاخلاقیها در فوتبال پرحاشیه آقایان ارزشِ مدارا ندارد؟ در بازی پرسپولیس مقابل استقلال خوزستان عکس و فیلمهای منتشر شده از بازی بیشتر شبیه میدان جنگ بود تا یک دیدار ورزشی. اگر همین اتفاق در ورزش بانوان رخ میداد آیا درِ ورزش بانوان را به طور کامل تخته نمیکردند! چرا با فوتبال آقایان این همه مدارا میشود اما با اندک بهانهای، تعطیلی به سراغ تیمهای دختران این سرزمین میرود؟ اگر مصاحبه یک بازیکنان و اعتراض چند بازیکن دختر زیر 19 سال به "خاله بازی" تشبیه و عاملی برای انحلال یک تیم میشود، جریمهی خونریزی تماشاگران بیگناه در یک بازی و حاشیههای زایدالوصف اخلاقی و شخصیتی برخی بازیکنان در فوتبال آقایان چیست؟ براستی چه کسی پاسخگوی این تناقضهای ناموزون در مدیریت ورزش کشور است؟