فشار برای سوقدادن ایران به نقض برجام
پایبندی مجدانه ایران به برجام حربههای ممکن را از دولت ترامپ گرفت تا جایی که حتی رکس تیلرسون هم ناچار شد در جلسه اخیر کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، از پایبندی ایران به برجام گلایه کند و آن را به حساب بد بودن توافق و پایین بودن سطح تحمیلها بر ایران بگذارد. در روزها و هفتههای اخیر، جمهوری اسلامی ایران به موضوع اصلی بحثها و تصمیمگیریها در وزارت امور خارجه، مجلس و دولت ایالات متحده تبدیل شده و نتیجه این بحثها، دستیابی به طرحی مبهم و البته جهتدار در باب چگونگی برخورد با ایران بوده است. در این راستا بعد از آنکه رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا در جلسه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفت: «رویکرد ما در مورد ایران حمایت از عناصر داخلی برای تغییر مسالمت آمیز حکومت است.» مجلس سنا نیز با اکثریت قاطع تحریمهایی را علیه کشورمان وضع کرد که البته هنوز تأیید نهایی نشده و به رأی مجلس نمایندگان و امضای ترامپ نیاز دارد. در اقدامی دیگر، وزارت امور خارجه آمریکا روز ۱۵ ژوئن (۲۵ خردادماه) مجموعه کامل اسناد مربوط به روابط ایران و آمریکا در دهه ۱۹۵۰ و رویدادهای مربوط به کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت دکتر محمد مصدق را منتشر کرد؛ اسنادی که نشان میداد واشنگتن برای سرنگون کردن دولت مصدق برنامهریزی داشته و کودتا را مستقیما مدیریت کرده است. حال تسلسل چنین اقدامات تحریککنندهای، این سؤال را مطرح میسازد که اهداف پشت پرده رویکرد اخیر چیست و چرا دولت آمریکا درست در زمانی که جامعه ایرانی به تازگی انتخاباتی بینظیر را پشت سر گذاشته و به رئیسجمهوری میانهرو و اعتدالگرا رای داده است؛ میکوشد این چنین آشکار به تحریک افکار عمومی ملت ایران بپردازد؟! گذشته از دشمنیهای عمیق و طولانی مدت ایران و آمریکا که تقریبا چنین رویکردهایی را قابل پیشبینی میکند، شاید پاسخ مناسب دیگر، سفر اخیر دونالد ترامپ به خاورمیانه و بازدید او از دو کشور متخاصم با ایران یعنی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی باشد. در واقع میتوان حدس زد که تحریمها و فشارهای اخیر آشی است که این دو دشمن منطقهای برای ایران پختهاند و با باجدهی به کدخدا، کوشیدهاند رقیب منطقهای خود را تا حد ممکن تضعیف کرده و تحت فشار قرار دهند. اما بیشک درخواست آنها از ترامپ فقط در این سطح نبوده و آنها از دولت تندروی آمریکا چیزی بیش از این خواستهاند؛ رویکردی که پاشنه آشیل بازگشت ایران به عرصه جامعه بینالمللی و مجوز رفع تحریمهایش یعنی «برجام» را از بین ببرد و نابود کند. بر کسی پوشیده نیست که سوای از برخی محافظهکاران دولت آمریکا، کشورهای حوزه خلیجفارس به رهبری عربستان و نیز رژیم صهیونیستی فقط دو مجموعهای بودند که از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی برآشفتند و آن را خطری برای خود و منطقه توصیف کردند. با چنین رویکردی عجیب نیست که آنها با دادن امتیازاتی فراوان، از ترامپ که شعار انتخاباتیاش لغو برجام بود، خواسته باشند که این شعارش را هم عملی کند. البته ترامپ نیز تحت چنین فشارهایی، تلاش خود را برای عملیاتی ساختن لغو برجام انجام داد و در موقعیتهای مختلف از کشورهای اروپایی خواست که این توافق بینالمللی را مجددا به بحث و مذاکره بگذارند؛ درخواستی که با درهای بسته مواجه شد و به نتیجهای نرسید. از سوی دیگر پایبندی مجدانه ایران به برجام نیز حربههای ممکن را از دولت ترامپ گرفت تا جایی که حتی رکس تیلرسون هم ناچار شد در جلسه اخیر کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، از پایبندی ایران به برجام گلایه کند و آن را به حساب بد بودن توافق و پایین بودن سطح تحمیلها بر ایران بگذارد. وجود چنین ناکامیهایی سبب شده است تا دولت آمریکا از شیوه «ایجاد اجماع علیه ایران» ناامید شود و به سیاست تکروانه «تهدید و تحریم برای عصبانی کردن ایران» رو بیاورد. در قالب این سیاست جدید تلاش میشود تا مجموعهای از اقدامات تحریککننده و خصمانه علیه ایران بهصورت مسلسل وار و پشت سر هم صورت بگیرد تا دولت ایران ناچار شود برای مقابله به مثل و پاسخگویی به افکار عمومی و مخالفان داخلی برجام، از پایبندی به موازین بینالمللی فاصله گرفته و دست به اقداماتی بزند که از نظر جامعه بینالمللی پذیرفته نیست. در همین نقطه از بازی است که دیگر کار برای ایالات متحده آسان میشود و میتواند با تهدید معرفی کردن ایران، اجماع جهانی مورد نظر خود را برای اقدام علیه کشورمان فراهم کند و باز هم حلقه فشارها را تنگتر کند. بدین ترتیب به نظر میرسد رویکرد اخیر دولت و مجلس آمریکا در قبال ایران، مجموعهای کاملا جهتدار از سیاستها برای وارد کردن کشورمان به مسیری است که به ایجاد اجماع جهانی علیه ایران ختم میشود. در چنین شرایطی به نظر میرسد تنها وحدت و اجماع نیروهای سیاسی در عرصه داخلی و عدم فشار آنها بر دولت برای انجام واکنشهای احساسی و تحریککننده متقابل و نیز استفاده از ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک همچون شکایت به نهادهای بینالمللی و رایزنی با چین، روسیه و اروپا، میتوانند راهکارهایی مناسب باشند که ایران را از ورود به بازی جدید ایالات متحده نجات میدهد.
محمد مهدی مظاهری/ دیپلماسی ایرانی