سخن مدیر مسئول
ترامپ در دام خلیج فارس
روزگار غریبیست، دنیای عجیب ما که میتوان به آن دنیای دیوانه لقب داد، بازیهای غریبی با مردم و حیوانات و اصولا موجودات زنده میکند. اگر به عقب برگردیم، روزگاری را بهیاد میآوریم که غرب وحشی نمونهای از آن بود. در روزگارانی که 90درصد جنگها و قتل و کشتارها خاص مغربزمین بود، حتی فیلمهای سینمایی، بیشتر حول موضوعات هفتتیرکشی و کابوی ساخته میشد و کلانتر و کلانتربازی خاص غرب وحشی بود، در مشرقزمین آنچه وجود داشت، نبرد با بیسوادی و جهاد در راه تعلیم و تربیت و رعایت مبادی آداب و ادب بود. 90درصد چهرههای نامی از مشرقزمین بودند؛ اما چه شد که در اندکمدتی غرب و جنگهای ناپلئون بناپارت و جنگهای جهانی، بسان جرقهای غرب را متحول کرده و کشوری چون آمریکا، یکشبه ره صدساله رفت، بهیقین عزم و اراده و خلاقیت دست بهکار شدند. تعدادی از کشورها بهویژه آمریکا و اروپا، گوی سبقت را برای ترقی از بقیه دنیا ربودند و شدند غرب پیشرفته. دراینمیان، آمریکا، ساختار اقتصادی محکمی یافت و دلار، به یک ارزش و ملاک تبدیل شد و چنین شد که دنیای اقتصاد به دلار و تصمیمات صاحب آن، یعنی آمریکا وابستگی پیدا کرد. این آغازی شد برای یکهتازی آمریکا و سپس نفوذ خلقوخوی استعماری و استثماری در وجود آن کشور. رهبران اینکشور بهتناوب افرادی منطقی و غیرمنطقی شدند و این بهلحاظ جریان دموکراسی و رعایت آن بود. در سهدهه اخیر، شاید بدترین و بیتعادلترین رهبر آمریکا "دونالد ترامپ" باشد که شخصی حادثهجو و حادثهآفرین است؛ بازرگانی که همه امور را در کاسبی میداند. برای او سیاست و تعادل معنی ندارد. او از آغاز فعالیت انتخاباتی با شور و حرارت و سخنرانیهای افراطگونه و جنجالی توانست، نظر جوانان و عصیانگران و بهویژه لمپنها را بهخود جلب کند و بهواسطه آرای آنان بر رقیب تقریبا متعادل خود "هیلاری کلینتون" غلبه کند و بر تخت حکومت کاخ سفید تکیه بزند. او در مبارزات هرچه توانست گفت، شعار و وعده غیرواقعی داد، هر تهمتی را خواست به رقیب زد، او حتی نتوانست روزنامهنگاران را برتابد و آنان را با بدترین کلام و عمل از خود راند. شاید همین عصیانخواهی بود که عصیانگران را پشتیبان خود کرد و برنده انتخابات شد. متاسفانه او مکان و زمان را از دست داده است. او نمیپذیرد که هر سخن، جایی و هر نکته، مکانی دارد و عنان بیان کلمات، از اراده او خارج است. در چندروزه اخیر، بیانات او پیرامون ایران و ایرانی، آنقدر غیرواقعی و تهیست که همپالگیهایش درون کاخ سفید و مجلس و کنگره را نیز بهشدت رنجانده است. بیانات او بیشتر جنبه شو و نمایش دارد و تحریف حقایق تاریخی و جغرافیاییست. او اصولا اقلیم را نمیشناسد، او در دنیایش که غیرواقعیست سیر میکند. دایره تفکرش بر روی موج بازرگانی بالا و پائین میرود. او آنقدر از تاریخ و جغرافیا بیخبر است که خلیج همیشگی فارس را با نام جعلی آن میخواند؛ چراکه او افکارش سرمایهداریست و چندی قبلاز سفر عربستان با 400میلیارددلار حق حساب و با دست پر برگشته است و بدینروی فارس را نمیپذیرد و جعل نام میکند. او بهخوبی میداند که 2500سال پیش تمام نواحی ایران و حوزه خلیج فارس تا نیل و مصر، خطه فارس بوده است. او کافیست به نقشه دنیا مراجعه کند، به موزه لوور در فرانسه سری بزند تا بداند که او و امثال او، حقیرتر و کوچکتر از آنند که بتوانند خلیج همیشگی فارس را تغییر نام دهند. او حتی نتواست بفهمد درحالیکه از مردم ایران تعریف میکند، حقیقت این مردم را نپذیرفته است. هشتکهای ایجاد شده در سایتهای مختلف از ایرانیان داخل و خارج کشور مشت محکمی بود که بر دهان این یاوهگو زده شد. او نتواسته است عمق وحدت مردم، نظام و مسئولین نظام را دریابد که پیوندی ناگسستنی دارند و چنین شد که ترامپ در دام خلیج فارس افتاد و خلاصی از آن بهسادگی امکانپذیر نیست.