گفتوگو با مریم رادپور
کارگردانی کار کودک، سختتر از بازی برای آنهاست
مصطفی رفعت/
«پرنسس و دزد دریایی»؛ داستان یک پرنسس و یک دزد دریاییست که یکی در خشکی و دیگری در دریا زندگی میکنند. آنها از شرایط فعلی زندگی خود خسته شدهاند و دوست دارند در موقعیتهای دیگر قرار گیرند؛ تااینکه اتفاقی با یکدیگر ملاقات میکنند و تصمیم میگیرند جایشان را با هم عوض کنند و پسازآن، قصه با اتفاقات جالب و دیدنی دنبال میشود... ایننمایش که برپایه متنی از دی ام لارسون و با ترجمه و کارگردانی لیدا وعیدی؛ باحضور میلاد رمضانی ورجاوند، مریم رادپور، سید علیرضا دری، کیا شقاقی، لیدا وعیدی، سیما رحمانی، احسان مجیدی و مانلی دری، رویِصحنه رفته تا 25اسفندماه هرشب ساعت 17:30 بهمدت 60دقیقه در تالار هنر؛ میزبان علاقهمندان است و احتمالا در ایام نوروز هم اجراهایش را دنبال کند. گفتنیست، ایننمایش در طراحی صحنه، از تکنیک ویدئومپینگ یا فرش تصویری استفاده کرده تا علاوهبر زیبایی بصری، برای تماشاگران لوکیشنهای نمایش را ملموس و قابل درک سازد. درباره «پرنسس و دزد دریایی» و البته کارهای نمایشی کودک، با مریم رادپور؛ از بازیگران ایناثر که سابقه بازیگری و کارگردانی نمایشهای کودکان را دارد، بهگفتوگو نشستهایم.
مریم رادپور که اینروزها بهعنوان بازیگر در نمایش «پرنسس و دزد دریایی» حضور دارد، درباره ایناثر میگوید: «خداراشکر استقبال خوبی از نمایش شده و فکر میکنم فضای کارتونگونه آن کمککرده تا بچهها جذب قصهگویی ایننمایش شوند». او بااشارهبهاینکه همکاری با لیدا وعیدی بهعنوان کارگردان درایناثرِنمایشی، تجربه خوبی بوده؛ میگوید: «خانم وعیدی دستم را در متن باز گذاشت. همچنین، علیرضا دری بهعنوان مشاور کارگردان و بازیگردان هم خیلی بهمن کمک کرد راستش، نقش من کوتاه بود اما حس میکنم که حرفی برای گفتن دارد». او با ابراز رضایت از اینکه نقش «برتا» درایننمایش بهاندازه کافی دیده شده است، میافزاید: «بهرغمِ مدتزمان کوتاه حضور اینشخصیت در داستان و درواقع، ازآنجاکه او را ابتدای نمایش میبینیم و بعد میرود تا صحنه پنجم که دوباره میآید، انتظار نداشتم در یاد مخاطبان بماند اما وقتی از بچهها میپرسیدم، کاملا او را بهخاطر داشتند و میدانستند آشپزیست که در آشپزخانه کشتی کار میکند». اینبازیگرِ جوان در تکمیل صحبتهایش دراینباره میگوید: «ارتباط خوبی با شخصیت برتا برقرار کردهام و فکر میکنم اجرابهاجرا بهتر میشود». بازیگر نمایشهای «رویاهای کودکانه»، «راز دژ کلات» و «قندک» بااشارهبهاینکه در دانشگاه علمی،کاربردی بازیگری خوانده، توضیح میدهد: «البته قبلازآنکه به دانشگاه بروم و درواقع، از اول دبیرستان کار میکردم اما بعد بهشکلی حرفهای آنرا ادامه دادم. در دانشگاه، مسیر کاریام عوض شد و بهعبارتی اگرچه کارهایی برای بزرگسالان داشتم اما در سالهای اخیر، بیشترینتمرکزم درزمینه کارهای کودک بوده». اینهنرمند درباره دشواری کارهای کودک معتقد است: «بهنظرم، کار برای کودک بهنسبت کار برای بزرگسالان، دشوارتر است. ازآنجاکه مخاطبین ما کمسن هستند، باید بتوانیم آنها را مدتی طولانی بیآنکه خسته شوند، روی صندلی نگه داریم. بههرحال، بچهها مانند بزرگترها نیستند که اگر از کاری خوششان نیامد؛ تحمل کنند. اگر نتوانیم جذبشان کنیم، بیرودربایستی و بهراحتی بلند میشوند، سالن را ترک میکنند یا به بازی و حرفزدن میپردازند». او که در نمایشهای «بچه زرنگش خوبه» و «سیاوش در آتش» بهعنوان بازیگر برای مجید علمبیگی کار کرده است، میگوید: «تقریبا 20 کار کودک انجام دادهام؛ اعم از صداپیشگی، عروسکگردانی و بازیگری. باید بگویم که هر بازیگری نمیتواند کار کودک را قبول کند و ازپسِآن بربیاید. باید تجربه کافی داشته باشید تا بتوانید دراینژانر بمانید». او درباره عوامل موثر در موفقیت کارهای کودک میگوید: «چند عامل وجود دارد؛ موسیقی، لباس، طراحی صحنه و البته بازی بازیگران و ارتباطی که با کودکان برقرار میکنند. در کار بزرگسالان میبینید که شاید دکور خوب نباشد یا اصلا دکوری بهآنشکل وجود نداشته باشد اما بازی بازیگر آنقدر خوب است که مخاطب را جذب میکند. در کارهای کودک اما همهچیز باید با رنگولعابی جذاب ارائه شود و عوامل مختلف دستبهدستِهم دهند تا کلیت اثر مورد پسند بچهها قرار گیرد». کارگردان نمایش «پیکنیک در میدان جنگ» میگوید: «خودم کارگردانی نمایش کودک را تجربه کردهام؛ کاریکه در پردیس تئاتر تهران بهرویِصحنه رفت». او بااشارهبهاینکه قرار است آنکار را از عید در فرهنگسرای نیاوران مجدد بهاجرا ببرد، میگوید: «کارگردانی کار کودک، بسیارسختتر از بازی برای کودک است. البته هریک سختی خودشان را دارند اما در کارگردانی، باید بچهها را بهخوبی بشناسید و بدانید که چگونه میتوان آنها را بهعنوان مخاطب نگه داشت و اینکه چهچیزهایی برایشان جالب است». مریم رادپور درانتها عنوان میکند: «بچهها با آثار فانتزی و کارتونی، ارتباط خوبی برقرار میکنند. دیگر آندوره گذشت که بچهها جذب قصههای قدیمی شوند. البته آننوع قصهها هم طرفدار خودشان را دارند اما بهشرطیکه درست و بهروز کار شوند؛ بهعبارتی، تلفیقی از قصههای قدیمی و تکنیکهای جدید، جواب میدهد».