سخن مدیرمسئول
پنجسال وعده دلار تکنرخی، اما...؟!
درگذشتههای دور، تنها موردی از زندگی که بهصف و نوبت بستگی داشت، خرید نان، آنهم از لواشپزها بود که برای مردم بهصورت عادت درآمده بود؛ چون نان لواش را میشد چندروز نگهداری کرد. بهمرور کمکم بسیاری از مایحتاج زندگی، نیاز به نوبت و مدتها در صف ماندن داشت. برای خرید هر وسیلهای نیاز به در نوبت ایستادن بود؛ تاجاییکه این جریان، اپیدمی شد؛ ولی هرگز فکر نمیکردیم برای خرید دلار باید شش تا هشتساعت در صف خرید بایستیم تا مقداری دلار با قیمت غیرعادی خریداری کنیم. بهراستی چهکسی مقصر است؟ دولت، بازار، دلال و واسطه، اوضاع اقتصادی نامناسب یا وضع خوب مالی طیفی از مردم؟ هرچه باشد، ما معمولاً از دولت که قوه اجراییست انتظار داریم، چنینمسائلی را سروسامان دهد. به باور بعضیها، دولت، خود، عامل بیثباتی ارز است؛ اما من نویسنده نمیخواهم، همعقیده با منتقدان، قصور دولت را عامل اساسی قلمداد کنم. هرچند در پارهایازموارد، برنامهریزی دولتیها را غیرکارشناسی و غیرمسئولانه میپندارم. برای مثال، اگر ایندولت که در بسیاری از برنامهریزیها و اقدامات، موفق بوده و عامل ایجاد برجام شده است، تمام فکر و ذکر خود را به برجام سوق نمیداد، شاید وضعیت تاسفبار کنونی را شاهد نبودیم. اگر در پنجسال پیش که روحانی رئیسجمهوری شد و وعده دلار تکنرخی را به بازار داد، به اینوعده وفا میکرد، امروز شاهد بلبشو و ناهنجاری در بازار ارز و سکه نبودیم. وقتی دلار زیر دوهزارتومان خریدوفروش میشد و دولت قبلی اعلام میکرد دلار تکنرخی میشود، در قیمت بسیاریاز اجناس وارداتی، اختلال و تشتت ایجاد میشد. تجار به خیال خام خود روزها و هفتههای بسیاری را پشت سر گذاشتند تا وعده رئیس دولت، محقق و دلار ارزان شود اما نشد که نشد! دولت بعدی یعنی دولت تدبیر و امید همین وعده را داد که نشد و هرروز نسبتبه روز گذشته دلار افزایش قیمت بیشتری یافت و بیثباتی و رکود، بازار را دستخوش هرجومرج و رکود بیشتری کرد و دولت بیشتر وابسته به دلالان بازار ارز شد و متاسفانه نرخ دلار دولتی هم بهتبع نرخ دلالها، بسان برقوباد بالا رفت و رفت تا اینکه دلار به مرز پنجهزارتومان رسید. اتخاذ سیاست غیراصولی کاهش سود سپردهها، مردم را تشویق کرد تا سپردههای بانکی را بهطرف خریدوفروش ارز سوق دهند و اتفاق افتاد اوضاعی که همه را نگران کرد؛ بیتدبیری ادامه یافت تااینکه ارز گران نیز نتوانست چارهای برای سروسامانگرفتن بازار شود؛ دراینمدت و باوجود تحصیلکردههای داخلی و خارجی در رشته اقتصاد، بازار بازهم نتوانست ثبات بگیرد و شاید هم عدم بهکارگیری افراد متخصص اقتصاد یا اقتصاددان، دولت را دراینمورد، سردرگریبان و بیتکلیف کرده است. آنچه که مردم دریافتهاند: «هزار وعده خوبان یکی وفا نشده»! و باور کردهاند که بهوعده دولتیان دل خوش نکنند؛ ازجمله در ششماهه اخیر بیشاز ششبار آقای سیف وعده کاهش و ثبات نرخ ارز داده که هرگز جامه عمل نپوشیده است. اکنون که روزهای آخر سال 96 را سپری میکنیم و درآستانه سال 97 هستیم، گویا همه باید دست به دعا ببریم که خداوند به دولت ما توان دهد تا به وعده تکنرخیکردن ارز عمل کند و حداقل صفهای ارزی از بین برود.