طرح ترافیک خبرنگاران و مدیران کوتوله
علی اکبر بهبهانی
مدیران کوتوله، لقبی بود که چند سال پیش دکتر ناصر بزرگمهر؛ مدیرمسئول روزنامه صمت و چندین نشریه دیگر، نخستینبار در ایران به افرادی کوتهفکر، کمعمل اما پرقدر اطلاق شد. مدیران کوتوله، نام کتابیست که در دوران رکود کتاب و مطبوعات توسط این چهره مطرح مطبوعاتی به چاپ رسید و با استقبال گسترده و وسیع مواجه شد؛ بهنحویکه چندینبار تجدید چاپ شد. داستان اینروزهای غمبار طاقتفرسای مطبوعات است که رکود و جمود، همه وجود اصحاب رسانه را که نمایندگان رکن چهارم دموکراسی هستند، فراگرفته است. گرانی کاغذ و تجهیزات چاپ، تیراژ کم و نبود آگهی، بدجوری همکاران من را از تب و تاب انداخته است. شهرداری تهران به پشتیبانی مصوبه شورای اسلامی تهران که اعضای آن، خود را قوه قانونگذاری شهری مینامند، بهخود اجازه دادهاند درمورد صلاحیت و تائید کار خبرنگاران، تصمیمگیری کنند. شورای اسلامی؛ واضع عوارض متعدد، اینبار اهالی مطبوعات را نشانه رفتهاند و به خیال خام خود و با افزایش صدبرابری نرخ مجوز ورود به محدوده ترافیک، میخواهد آخرین رمقهای جان مطبوعات را بگیرد، زهی خیال باطل؛ اینبار نمایندگان رکن چهارم آزادی را درکنار سرمایهداران قرار داده و از آنان طلب هزینه بالا میکند. چه کسی به شما اجازه داده ورود و خروج خبرنگاران را برعهده بگیرید؟ جماعتی بیجیره و مواجب برای انجام رسالت مطبوعاتی خود و بعضا برای پوششدادن جلسات شما آقایان شورایی و انعکاس رویدادهای کشور و انتشار فعالیتها و نقطهنظرات مسئولین کشوری و لشکری از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، باید برای انجام وظیفه و تردد در شهر پول به جبیب شهرداری بریزند؟ در کجای این کره خاکی ورود و خروج خبرنگاران را شهرداری برعهده گرفته؛ حال آنکه متولی اصلی فرهنگ و مطبوعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیست؟ نهادی که قسمت اعظم درماندگی و مشکلات تهران حاصل عمل و عدم درایت کسانیست که بهجای حفظ محیط زیست، خود زایلکننده محیط هستند، چگونه بهخود اجازه میدهند، صلاحیت خبرنگاران را ارزیابی کنند؟ شما خبرنگاران را از ورود و انجام رسالت خود منع میکنید و بهانه را حفظ محیط زیست و جلوگیری از آلودگی هوای مرکز شهر میدانید، چگونه است که روزانه چندین دههزار مجوز روزانه میفروشید؛ پنداری اگر پول به جیب شهرداری ریخته شود، خودرو معجزه میکند و بهجای اکسیدکربن از هگزوز آنان اکسیژن متصاعد میشود یا اینکه میخواهید ٦٠هزارمیلیاردتومان بدهی بهجایمانده از شهردار قبلی را جبران کنید یا اینکه هزینه ٧٠هزار پرسنل رسمی شهرداری و ٧٠هزار حقوقبگیر غیررسمی شهرداری، آنچنان عرصه را بر شما تنگ کرده، که تصمیمهای غیراصولی بگیرید؟ کافیست کمی به فراسوی مرزهای کشور بنگرید؛ پاریس با ٢٥هزار پرسنل حقوقبگیر اداره میشود، اما شهرداری ما ١٤٠هزار نیرو، کجای اینرا میگویند توازن؟ خدا رحمت کند حضرت فردوسی طوسی را که گفته است: «یکی مرد جنگی به از صدهزار»، بهیقین مدیران کلانشهر پاریس از جبس کوتوله نیستند. خدایا روا مدار روزی مارا تا اینان برعهده گیرند. جماعت رسانهای مکتوب و غیرمکتوب؛ ایران، دین، نظام، رهبری و تمام مسئولین خدمتگزار را دوست دارند و ولایت را از ١٤٠٠سال پیش پذیرفته است و امروز ثبات و امنیت را حاصل اطاعت مردم از قوانین کشور میدانند و به آن، افتخار میکنند و قدرت و بزرگی امروز نظام و کشورمان را بر همه مواهب دنیایی ارجح میدانند.