نظام سلامت، نیازمند مراقبتهای ویژه
بیمارستان، یکیاز مهمترین مکانهای ارائه خدمت در نظام سلامت است. در کشور ما بیشاز هزار بیمارستان وجود دارد که البته ظرفیت آنها بسیارمتنوع است؛ از بیمارستانهایی با کمتر از 50 تختخواب تا بیمارستانهایی با بیشاز هزار تخت بستری. طرح تحول سلامت، در همه فرازوفرودهای خود، تعاملات بسیاری با این ناوگان وسیع بیمارستانی داشته و خواهد داشت؛ اما بیشترین مشکل این طرح، کمبود نقدینگیست و این موضوع، اینروزها که حال طرح تحول سلامت چندان خوب نیست؛ بیشازپیش جلوهگر شده است. ازیکسو، وزارت بهداشت مدعیست که بخش زیادی از مطالباتش را بهخصوص درقبالِ خدماتی که در بیمارستانها برای بیمهشدگان انجام داده است، وصول نکرده و ازسویِدیگر، اکثریت سازمانهای بیمهگر، اعلام کردهاند که منابعشان برای پوشش این حجم از خدمات، دیگر کفاف نمیدهد. بگذریم که ذینفعان دیگری مثل کارخانجات داروسازی یا شرکتهای تجهیزات پزشکی هم مطالبات قابلِتوجهی از نظام سلامت کشور دارند. این مسئله، دغدغه بسیارمهمیست که نمیتوان و نباید از کنارش بهسادگی گذشت. برایِاینکه آیندهای روشن پیشِروی نظام سلامت کشور باشد، لازم است این مشکل کالبدشکافی شده و راهِحلی کارشناسی مبتنیبر اصول علمی و کارآمد برای آن ارائه شود. تأکید بر نقش بخش غیردولتی در ارائه خدمات در اصل 44 قانون اساسی، موضوعیست که نظام سلامت هم از آن مستثنی نیست؛ با این تأکید ویژه که نقش تولیت و نظارت بهخوبی و بهطورِمشخص برای وزارت بهداشت تبیین شده و این خود، ظرفیت عظیمیست که تابهحال مورد غفلت قرار گرفته است. بد نیست نگاهی به بیمارستانها در کشورهای توسعهیافته بیندازیم؛ بیمارستانهایی که دارای بیشترین رضایتمندی بیماران و بالاترین سطح علمی و مدیریتی هستند و در سطح جهان بهخوبی شناخته شدهاند. این بیمارستانها در اکثریت قریببهاتفاق، همیشه و بهطورِمطلق توسط بخش خصوصی مدیریت میشوند. دولت، نقشی دراینتصدیگری ندارد و تنها دارای نقش نظارت و تولیت است. درواقع، هر بیمارستان، هم یک بنگاه اقتصادیست و هم یک مرجع تراز اول علمی که درعینِحال دارای مسئولیتپذیری اجتماعی نیز هست. اصلاً مگر میشود در دنیای امروز و در عصر انفجار اطلاعات، از مدیریت علمی و ارائه خدمات به جامعه در بیمارستانها صحبت کرد ولی از شفافیت در ارائه خدمات و پاسخگویی اجتماعی سخنی بهمیان نیاورد؟! بگذارید با هم صادق باشیم؛ مدیریت نظام سلامت در همه کشورهای درحالِتوسعه، برای بقای خود، نیازمند بهکارگیری علم روز مدیریتیست؛ علمی که روزبهروز گستردهتر میشود و پیشرفت روزافزونی پیدا میکند. برای بررسی پیچیدهترین سطوح ارائه خدمت در نظام سلامت یعنی بیمارستان، مؤلفههای بسیاری را باید مدِنظر داشته باشیم؛ ازجمله ایمنی بیماران، ارائه بهترین خدمات ممکن، رضایتمندی گیرندگان خدمات (بیماران)، رضایتمندی ارائهدهندگان خدمت (پزشکان، پرستاران و سایر کارکنان بیمارستان)، رقابت سالم میان بیمارستانها و توان رقابتپذیری، پاسخگویی در ارائه خدمت، شفافیت مالی و... برای اجرای این مؤلفهها و کاربردیکردن آنها، چارهای جز ارائه الگوی عملیاتی در اصل 44 و سند کلی سیاستهای سلامت در جمهوری اسلامی ایران درقالبِ بیمارستانها نداریم و این بهزبانِساده یعنی تبدیل بیمارستانها به محیطی پاسخگو، رقابتپذیر و بهصرفه ازنظرِ اقتصادی. علم پزشکی ما در سطح جهان، شانهبهشانه کشورهای پیشرفته میساید اما برای رسیدن به جایگاهی که رضایتمندی بیماران را در گرفتن خدمات درمانی بهدست بیاورد، گامهای بسیارمهمی در مدیریت بیمارستانهای کشور پیشِرو دارد. ما هنوز نتوانستهایم این مزیت بالقوه را به یک برند بالفعل جهانی تبدیل کنیم اما میتوانیم باتکیهبر دانش مدیریت کلان و نهفقط با حرف و کلام، از محل دانش پزشکی و خدمات نظام سلامت (بهخصوص خدماتی که در بیمارستانهای دولتی و خصوصی ارائه میشود)، هم اقتصاد سلامت را نجات دهیم و هم اقتصاد کشور را تقویت و خود را به یک برند جهانی در عرصه خدمات پزشکی تبدیل کنیم. کافیست فقط حساب کنیم چندهزارمیلیارددلار از پول کشورهای مسلمان در کشورهای آمریکایی و هند و جنوب شرق آسیا صرف درمان توسط پزشکانی میشود که در بهترینحالت، همتراز پزشکان کشور ما هستند و بهراحتی میتوانیم گامهای ششگانه استراتژی اقیانوس آبی را در عرصه ارائه خدمات بیمارستانی در سطح خاورمیانه و سپس در سطح دنیا بهاجرا درآوریم. کاهش تصدیگری دولت، میتواند یکیاز مهمترین قدمها دراینزمینه باشد تا هم رسیدن به اهداف سند ملی توسعه سلامت را برآورده سازد، هم نقش تولیت و نظارت وزارت بهداشت را قوام بخشد و هم توان رقابتپذیری و قدرت دوام و استمرار عملکرد را در بیمارستانها بهوجود آورد. اگر آمارها را کنار بگذاریم و براساسِ شاخصهای عملکردی صحبت کنیم؛ باید حداقل به مواردی همچون واگذاری مدیریت بیمارستانهای دولتی به بخش خصوصی، ایجاد شفافیت مالی مطلق در عملکرد بیمارستانها، نظارت دائم آنلاین بر عملکرد بیمارستانها توسط وزارت بهداشت، ایجاد توانایی بازاریابی (Health Marketing) و درنتیجه افزایش توان رقابت برای بیمارستانها در عرصه داخلی و بینالمللی، ایجاد توان برندسازی سلامت (Health Branding) در سطح منطقه و دنیا و تقویت درآمد کشور ازطریقِ گردشگری سلامت؛ چیزیکه میتواند، درصورتِ برنامهریزی مناسب، در حداقل تخمینها معادل سهماه از درآمد نفتی کشور را (در زمان صادرات سهمیلیونبشکه درروز) ازطریقِ گردشگری سلامت تأمین کند؛ در مدیریت جدید بیمارستانها دقت کنیم. باایننگاه، ما علاوهبر نجات طرح تحول سلامت؛ با یک برنامهریزی حسابشده میتوانیم اقتصاد کشور را با کمک سیستم پزشکی، به جایگاهی مناسبتر برسانیم.
علی دباغ