تغییر کاربریها و انبوهسازی در جنگل و ساحل بهبهانه توسعه گردشگری نهتنها این صنعت را در شمال کشور توسعه نداد؛ بلکه ضررهای جبرانناپذیری بر منابع آبی و منابع طبیعی آن وارد کرده است. بهگزارش ایسنا؛ بیشاز یکدهه است که اراضی مرغوب شمال بهشکلی غیرِاصولی مورد بهرهبرداری قرار گرفتند؛ زمینهایی که با رکود کشاورزی و بیتوجهی به این صنعت پردرآمد، به شهرکهای ویلایی و مجتمعهای مسکونی تبدیل شدند تا پذیرای گردشگران و مسافران باشند. هجوم چندینساله انبوهسازان و افرادی متمول و حتی بعضا سرشناس به چشمانداز سبز مازندران، بهجای توسعه گردشگری و اشتغالزایی عوایدی بهجز تخریب منابع طبیعی بهدنبال نداشته و آنچه به سوغات آورده است، نابودی اقتصاد بومی و نابرابری در سطوح مختلف اجتماعیست، چهبسا که اگر کشاورزی و کشاورز مورد حمایت قرار میگرفت هرگز این فاجعه برای محیط زیست در شمال کشور رقم نمیخورد.
دستان خالی بازاریان شمال بهدلیل حضور مقطعی ویلانشینان
فاطمه دیلمی گیلانی؛ کارشناس گردشگری، ویلاسازی در شمال کشور را بهقصد توسعه گردشگری دانست و اظهار کرد: «در ابتدای دهه ٨٠ مجوزهایی برای تغییر کاربری اراضی داده شد تا سبب اشتیاق مسافران برای سکونت در شمال کشور شده و بهدنبال آن گردشگری در کمربند سبز شمال گسترش یابد». وی بابیانِاینکه در ابتدا، ساختوسازها معطوفبهجلگه بود، ادامه داد: «بسیاری از شهرکهای موجود در شهرهای شمالی کشور چه در سواحل و جنگل توسط افراد غیربومی ایجاد شد و بهنظر میرسید که استانهای شمالی درزمینه توسعه همهجانبه بهویژه گردشگری پیشرفت خواهند کرد؛ اما درواقع گردشگری هیچ کمکی به اقتصاد استانهای شمالی نکرد و دستان خالی بازاریان شمال از گردشگر و مسافرانی که تنها چندروز برای اقامت در ویلای شخصی مراجعه میکردند، سبب رکود اقتصاد محلی با وجود مسافر شد.
ویلاسازی در شمال همچون تیغ دولبه است
وی، ویلاسازی در شمال را همچون تیغ دولبه توصیف کرد و گفت: «متأسفانه این تغییر کاربریها و انبوهسازی در جنگل و ساحل نهتنها گردشگری را توسعه نداد؛ بلکه ضررهای جبرانناپذیری بر منابع آبی و منابع طبیعی بکر شمال وارد آورد».
تغییرات فرهنگی ناشی از هجوم زندگی مدرن به روستاها
وی، ویلاسازی در روستا را سبب تبدیل زندگی روستایی به زندگی مدرن و شهری دانست و خاطرنشان کرد: «تغییرات فرهنگی که توسط افراد غیربومی بهشکل ناخودآگاه به روستائیان القاء شد، منشاء تحولات در نحوه زندگی روستائیان و از بین رفتن آداب و رسوم اصیل بومی منطقه شد». دیلمی بااشارهبه تصمیمات اخیر سازمان گردشگری مبنیبر ایجاد خانههای بومگردی گفت: «توجه به رسوم قدیمی و زندگی روستایی اصیل هدف اصلی ایجاد خانههای بومگردیست و این درواقع نوعی بازسازی و نوسازی آداب و فرهنگی بوده که امروزه بهجهت توسعه غیراصولی روستاها از یادها رفته است».
ویلاسازی در برخی نقاط مازندران با هدف کسب سود هنگفت توسط برخی مسئولین صاحب منصب
کارشناس گردشگری بابیانِاینکه برخی ساختوسازها درجهت معرفیکردن یک منطقه با اهدافی ویژه توسط عدهای خاص صورت گرفته است، خاطرنشان کرد: «بسیاری از افراد سرشناس و برخی مسئولین صاحبمنصب با هدف برجستهکردن یک منطقه اقدام به شهرکسازی کرده تا با افزایش قیمت اراضی آن منطقه، سود هنگفتی را درازای تخریب محیط زیست عاید خود کنند که ازآنجمله میتوان به خزرشهر در بابلسر، اربهکله در رامسر، سعادتآباد در نور و غیره اشاره کرد». وی بااشارهبه اصطلاح «بورژوازی مستقلات» گفت: «گروهی از صاحبان سرمایه و قدرت در بازارهای زمین، مسکن و مستقلات ورود کرده و فعال هستند که نقشی تعیینکننده در شکلگیری محیط مصنوع شمال کشور دارند». دیلمی، نابرابری منافع در احیای گردشگری را سبب رکود و نزول روستائیان و افراد بومی و ارتقای انبوهسازان غیربومی دانست و اظهار کرد: «کاربرد غیراصولی توریسم و سطوح نابرابر مالکیت و منافعی که همگان در آن سهمی یکسان ندارند، روی دیگر سکه توسعه گردشگری در مازندران است».
افزایش غیرمنطقی جمعیت در شمال
این محقق و پژوهشگر حوزه گردشگری، هجوم افراد غیربومی به شمال کشور را مغایر با ظرفیت و تابوتوان محیط زیست منطقه برشمرد و افزود: «از دیگر مضرات گردشگری غیراصولی در شمال، هجوم بیشازاندازه مسافر و خارج از توان منطقه بوده که صدمات جبران ناپذیری به منابع آبی، محیط زیست و طبیعت وارد کرده است. بسیاری از ویلاها در شمال کشور تنها چندروز در سال و حتی کمتر مورد استفاده و سکونت قرار میگیرند و در برخی فصول سال و ایام تعطیل، جمعیت شناور منطقه در حدیست که باعث ترافیکهای سنگین در جادههای شمالی میشود».
ضرورت توجه نمایندگان استانهای شمالی به حفظ محیطزیست این استانها
کارشناس ارشد جنگلداری، نقش نمایندگان مجلس را در حفظ و حراست از اراضی ملی را بسیاربرجسته و پر رنگ برشمرد و یادآور شد: «متأسفانه نمایندگان مجلس در استانهای شمالی کشور به اموری غیر از آنچه باید توجه کنند، میپردازند. نمایندگان باید قوانینی وضع کنند که به کمک محیط زیست بیاید؛ خشکسالی اخیر در کشور، تخریب محیطزیست و منابع طبیعی و ازبینرفتن اراضی ملی بهطور غیرمستقیم مربوط به وضع قوانین نادرستیست که در مجلس شورای اسلامی توسط نمایندگان مردم حاصل شده است». این محقق و پژوهشگر حوزه جنگل با مقایسه دامداری در کشورهای توسعهیافته با ایران تأکید کرد: «حتی در کشورهای صاحبنام در عرصه دامداری، بههیچعنوان تغذیه از مراتع و جنگلها در دستورکار قرار نداشته و این عرصهها متعلق به وحوش است و بهشدت توسط نگهبانان محیط زیست مراقبت و محافظت میشود. اگر چه دام باعث تخریب جنگل میشود؛ اما دامداران بهنوعی نگهبانان جنگلی محسوب شده و وجود افراد غیر بومی را گزارش میکردند که این خود باعث عدم تمایل سودجویان بهدلیل مقابله با دامدار و رویارویی با آنان میشد.
کمبود نیرو در سازمان جنگلها و فقدان گارد جنگل
وی، انجام ممیزیهای مکرر توسط جنگلبانی و حضور گارد جنگل در دوران پهلوی را موجب عدم تجاوز به اراضی ملی، عنوان و تصریح کرد: «پسازانقلاب و بهدلایل متعدد نیروی سازمان کاهش یافت و گارد جنگل نیز به باد فراموشی سپرده شد». سجادی با بیان اختیارات جنگلبان و گارد جنگل در گذشته گفت: «طبق تبصره ذیل ماده ٥٥ جنگلبان شخصا مجاز به رفع تجاوز تا ٢٤ساعت بود که این قدرت بعدها از جنگلبان ساقط شد». وی، نیروی سازمان جنگلها در گذشته بیشاز ٦٠٠٠نفر، عنوان و تأکید کرد: «علاوهبراین ٧٠٠٠ نیروی جهادی بههمراه گارد جنگل به مجموعه اضافه شده بود تا جنگلها بهشکل کامل در کنترل باشد و هیچ تصرفی صورت نگیرد».
اقدام به تجاوز غیرقانونی به جنگل با پرداخت عوارض و جریمه
سجادی به مشکلات قانونی در کمیسیونهای مواد ٩٩ و ١٠٠ و جرائم مربوط به آن پرداخت و تصریح کرد: «اجرای قوانین نادرست باعث سودجویی افراد متخلف شده و متجاوزان بااتکاءبراینکه پساز ساختوساز و هماهنگیهای لازم جرائم تخلفات را پرداخت میکنند، اقدام به تجاوز غیرقانونی کردهاند». وی، قوانین را فاقد ضمانت اجرایی و غیربازدارنده توصیف کرد و افزود: «تخریب محیط زیست و منابع طبیعی ثمره وضع قوانین نادرستیست که باعث بازگذاشتن دست متخلفان شده و صدمات جبرانناپذیری به عرصههای طبیعی و منابع موجود وارد کرده است».
رشد جمعیت غیربومی و ویلاها در مازندران
کارشناس ارشد جنگلداری بااشارهبه ارتفاعات شهرهای آمل و رامسر تأکید کرد: «اکثر ساختوسازهای این مناطق و صاحبان ویلاها افرادی غیربومی هستند که با خرید املاک کشاورزان و مستثنیات بومیان منطقه باعث رشد جمعیتی ناخواسته و برهم زدن تعادل محیط در این مناطق شدهاند».
جلوهگر شدن بیشتر ساختوسازها در ارتفاعات جنگل
وی با مقایسه ویلاسازی در دهههای مختلف انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: «در دهه ٦٠، ارتفاعات استان مازندران محورهای مواصلاتی محدودی داشت و انبوهی جنگل کاملا چشمنواز بود؛ اما امروزه با نگاهی به ارتفاعات بیشتر ساختوسازها جلوهگر شدهاند».
رشد ٥٠درصدی جمعیت مازندران در ١٠ساله اخیر
سجادی بااشارهبه آمار رشد جمعیت و ویلاسازی در استان مازندران تصریح کرد: «طی ١٠سالِاخیر جمعیت مازندران تنها ١٢درصد رشد داشته، حال آنکه رشد ویلاسازی و ساختوساز درهمینبازه زمانی بالغبر ٥٠درصد بوده است که نتیجه آن کسب رتبه سوم مازندران در تعداد بنگاههای معاملات املاک است.
رکود کشاورزی معادل رشد ساختوسازهای غیرقانونی
سجادی، رونق کشاورزی در سالهای دور را مانع از تمایل کشاورز و دامدار به سمت ویلاسازی دانست و اظهار کرد: «در گذشته کشاورزی سودآور و مقرونبهصرفه بود و کشاورزان رغبتی برای تبدیل اراضی خود به کاربری دیگر نداشته و آن را به صرفه نمیدانستند؛ اما همزمان با رکود این صنعت، تغییر کاربری در اولویت کشاورز قرار گرفت». وی، فروش زمین کشاورزان به قصد کسب سرمایه و پیمودن ره صدساله در یک شب را آفتی برای جلگه و دامنه حاصلخیز شمال توصیف کرد و افزود: «کشاورزان برای امرار معاش و کسب سرمایه هنگفت، ناگزیر به فروش و تغییر کاربری شدند تا بتوانند جوانان بیکار خود را از این طریق سرو سامان دهند».
برخی دهیاران، همدستان متصرفین جنگل
کارشناس ارشد جنگلداری خاطرنشان کرد: «سودای درآمد از توریسم، سود بالای ویلاسازی و تغییر کاربری در مناطق مختلف مازندران باعث شد حتی بعضی از کارکنان برخی ادارات و دهیاران نیز برای کسب درآمد ازاینراه آستین بالا بزنند و دستبهکار شوند». سجادی، اجرای طرحهای عبث، بدون کاربرد و غیراصولی نظیر طرح هادی و تفصیلی را عاملی برای سودجویی بیشتر دهیاران، بخشداران و شهرداران برشمرد و گفت: «تازمانیکه طرحها و پلانهای کلان کشور مشکلات و نواقص داشته باشد، راهگشا نبوده و باید مدیران ارشد کشور برای رفع این نقیصه ها چارهای بیندیشند». این محقق و پژوهشگر حوزه منابع طبیعی، زمینفروشی را همردیف ناموسفروشی قلمداد کرد و گفت: «آنان که بهقصد خرید ملک و املاک سبب تخریب محیط زیست شدهاند، میهنپرست نبوده و ایرانی واقعی نیستند». سجادی، طبیعت را مادر دوم مردم برشمرد و یادآور شد: «تازمانیکه چنین تفکری در جامعه ایجاد نشود، هیچگاه نمیتوانیم انتظار منابع طبیعی پاک و محیط زیستی پایدار داشته باشیم». وی ویلاسازی، تخریب محیطزیست و منابع طبیعی و آبی را ثمره جهل و نادانی بیشازاندازه دانست و گفت: «افراد و گروههایی که اقدام به چنین اعمالی میکنند را نباید عالِم دانست، حتی اگر آنان کرسینشینان و افرادی صاحبنام و منصب باشند».
نویدساداتی