سخن مدیرمسئول
نفرت آمریکاییان از ترامپ
اگر به افکار آمریکاییان یا اکثر کشورهای پیشرفته و توسعهیافته دقت کنیم و از جنبه تحلیلی موردِبررسی قرار دهیم، هیچگونه همخوانی با کشورهای عقبافتاده یا درحالِ توسعه ندارند؛ بدین معنی که تنها اقتصاد نمیتواند مردم کشورهای پیشرفته را نسبتبه سران کشورشان دوست یا نزدیک کند یعنی برداشت کلی مردم در نظامهای پیشرفته وابسته به درآمد بیشتر یا کمتر نیست؛ بنابراین، پول حرف اصلی را نمیزند حتی در نظامهای سرمایهداری که پیشرو و معتقد آن آمریکاست، رضایت مردم در پولداری و ثروت بیشتر نیست؛ حتی درموردِ حضور مردم در سرنوشت خود که متعالیترین آن حضور در انتخابات است نیز به وضعیت خوب و بد اقتصادی نیست. اگر درکنارِ آمریکا و اروپا و دنیای پیشرفته ازنظر اقتصادی، آنرا ملاک رضایت از حکام ندانیم در برابر این دنیای پیشرفته و متمکن و متمول اگر به بنگلادش نظر کنیم که ازنظر تنگناهای مادی و معیشت از کشورهای درجه اول دنیاست در هنگام انتخابات بالای 60درصد از مردم آن در تعیین سرنوشت خود حضور فعال دارند؛ هرچندکه ازنظرِ مالی ضعیف و ازنظرِ تحصیلات و درصد تحصیلکردهها جایگاه مهمی در دنیا ندارد؛ پس میتوان پذیرفت که رضایتمندی شهروندان هر کشوری به عوامل متعددی بستگی دارد. مردم آمریکا را در اینروزها موردِبررسی و دقتِنظر قرار میدهیم. ازمنظرِ شرایط اقتصادی و اوضاع مناسب مالی در 50سال اخیر هیچگاه میزان افراد بیکار در این کشور بهاندازه امروز کم نبوده است یعنی مردم آنجا ازنظرِ مالی راضی هستند و فشارهای اقتصادی کمتر بوده است اما همین مردم که بهواسطه سیاستهای ترامپ کاسبکار با دنیایی از عیب و ایراد مثل زنستیزی، نژادپرستی، دروغگویی، باجخواهی و ناسازگاری با کشورهای دوست و دشمن ازنظرِ مالی بسیار راضیتر از گذشته هستند و شمار بیکاران نیز کمتر از گذشته است؛ اینک و بر اثر آمارهای منتشره بیشاز 60درصد مردم آمریکا در نظرخواهیها عملاً مخالفت خود را با ترامپ اعلام داشتهاند. بهعبارتِدیگر، فقط 40درصد از مردم آمریکا از کارهای ترامپ رضایت دارند و او را مورد تائید قرار دادهاند ولی اکثریت 60درصدی این مردم او را تائید نمیکنند و اگر همین امروز انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا برگزار شود، یقیناً ترامپ بازنده انتخابات خواهد بود و این نقطه افتراق جوامع پیشرفته با جوامع غیرپیشرفته است. اگر بخواهیم از مقاله امروز نتیجهگیری کنیم، بهترین و مهمترین نتیجه قابلِلمس، حضور فعال مردم دو جامعه در فعالیتهای اجتماعی و بهویژه مسائل سیاسیست و چون آمریکاییان به اعتبار و بزرگی کشور خود بیشتر اهمیت میدهند و در زمان ترامپ، آمریکا ازنظرِ ارتباطات و همزیستی با جهان با رهبری ترامپ شکستهای فاحشی را دیده است و او دارای یک شخصیت باثبات نیست و بسان بوقلمون رنگ به رنگ میشود و نه به دوستی او میتوان دل خوش داشت و نه از دشمنی او باید وحشت کرد، هماینک او چهرهای نامطلوب درمیان آمریکاییان است؛ بهطوریکه 60درصد از مردم او را رهبری ضعیف میدانند و معتقدند در دوره دوم ریاستجمهوری بههیچوجه موفق از انتخابات بیرون نخواهد آمد. اکنون باید صبر کنیم تا موضع جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشخص شود؛ چراکه درمیانِ اعضای رده بالای همحزبیهایش او چهره موفقی نبوده است.