ضرورت حضور یک اقتصاددان بهعنوانِ وزیر اقتصاد
درحالحاضر بهدلیل وجود برخی مشکلات ساختاری، وضعیت و شرایط خاصی بر اقتصاد کشور تحمیل شده است. بخشی ازاینشرایط ویژه ناشی از مشکلات نظام تصمیمگیری کلان و بخشی نیز بهدلیل متغیرهای دیگر همچون تحریمها، ارتباطات بینالمللی، پائینبودن نرخ صادرات غیرنفتی، مشکلات نقلوانتقال سرمایه، وضعیت حاکم بر بازار ارز و... است. کشور ما در سنوات گذشته بنابهدلایلی که ذکر شد و بادرنظرگرفتن برخی چالشهای دیگر، از وضعیت رشد اقتصادی مطلوبی برخوردار نبوده و همین امر، اهمیت و حساسیت گزینش افراد برای تصدی مسئولیت سیاستگذاری و مدیریت ارشد اقتصادی کشور را دوچندان میسازد. ویژگی بسیار مهم شرایط فعلی آناستکه بسیاری ازاینمشکلات ریشه در رخدادهای گذشته داشته و با انباشتهشدن این نابسامانیها، شرایط فعلی رقم خورده است. برایناساس و بهدلیل شرایط عدمثبات اقتصادی که درحالحاضر با آن روبهرو هستیم، هماهنگی هرچهبیشتر در ساختار تصمیمگیری و سیاستگذاری اقتصادی امری اجتنابناپذیر است. لزوم همافزایی مدیریت اقتصادی دولت و سایر نهادهای اقتصادی در بخش غیردولتی ایجاب میکند که با هدف پرهیز از تشدید مشکلات ناشی از عدم هماهنگی بهویژه در بدنه دولت، بیشازپیش به ایجاد ثبات و دوری از تشتت آراء بیندیشیم. ازسویدیگر، یکیاز چالشهای اقتصاد کشور ایناستکه در مقاطعی شاهد بودهایم سیاستگذاریهای اقتصادی بیشازآنکه مبتنیبر علم اقتصاد باشد، ناشی از نظرات و دیدگاههای فردی و نوعی خودمحوری بوده که به بغرنجشدن وضعیت انجامیده است. در چنین وضعیتی بهنظر میرسد که حضور یک اقتصاددان و فردیکه علاوهبر تسلط بر چهارچوبهای علمی و نظری، دارای تجربه کافی و مناسب در مدیریت کلان اقتصادی کشور باشد، برای هدایت و راهبری وزارت امور اقتصادی کشور بهعنوان «یک گزینه خوب» ارزیابی میشود. وزیر اقتصاد باید بتواند بهمدد توانمندیهای علمی و اجرایی خویش، تعامل فعال و گستردهای را با سایر نهادهای اقتصادی ایجاد کرده و با تیم اقتصادی دولت نیز هماهنگ باشد. علاوهبر این شاخصهها، فردیکه به پاکدستی مشهور بوده، نسبت به بیتالمال حساس است و تعصب سازمانی داشته باشد؛ یعنی برای اعتلاء و پیشرفت سازمان تحت امر و در ابعاد کلانتر، کشورش اهتمام ورزد، میتواند در مقطع کنونی گزینه مناسبی برای سکانداری وزارت اقتصاد باشد. بنده اعتقاد دارم که طی سی و اندی سال گذشته و در یک نگاه اجمالی به وزاری اقتصاد قبلی، فقط تعداد معدودی از آنها؛ ازجمله مرحوم دکتر نوربخش و آقای دکتر طیبنیا ازنظر جامعه علمی و صاحبنظران اقتصادی کشور مقبولیت کافی داشتند. سایر عزیزانی که در ادوار مختلف بر صندلی وزارت تکیه زدهاند؛ یا اقتصاددان نبودند یا تسلط و تجربه کافی برای مدیریت چالشهای این وزارتخانه نداشتند. پس، با امعان نظر بهاینشرایط معتقدم که گزینهای که دولت برای تصدی جایگاه وزارت معرفی کرده؛ یعنی آقای دکتر فرهاد دژپسند، غالب ویژگیهایی که گفته شد را داراست. دکتر فرهاد دژپسند؛ هم یک اقتصاددان باتجربه است و هم قدرت تعامل و هماهنگی با تیم اقتصادی دولت دارد. ضمنآنکه ایشان به سلامت نفس، جدیت و پشتکار مشهور بوده و درمقایسهبا بسیاری از وزاری قبلی، حتماً از توانایی بیشتری برای آرامشبخشیدن به فضای اقتصادی کشور برخوردار است.
مرتضی عزتی