نگاهی به سریال «پدر» بهبهانه پخش از آیفیلم
لیلایِ مجنون
مهرآوه مسعودی
«پدر» داستان پرسوزوگداز عشق عجیب و یکسویه دختری شروشور و لامذهب به پسری مذهبی و آرام است که درنهایت، به رابطه عاطفی دوطرفه منجر میشود و دختر را با واسطه این احساس، به دگرگونی اعتقادات و سبک زندگیاش میرساند. دراینمیان، پدر قصه یعنی «حاج علی تهرانی» با بازی مهدی سلطانی؛ نقش حامی و پاسدار این عشق را دارد و پس از مرگ پسرش نیز سایه پدرانه خود را بر سر لیلای مفتون و مجنون حفظ میکند و سعی دارد تا او را از بلای حوادثی که بیوقفه و بیتنفس بر سرش آوار میشود، نجات دهد. این مجموعه که بهرنگ توفیقی آنرا کارگردانی کرده و حامد عنقا نوشته است؛ رمضان گذشته از شبکه 2 سیما پخش شد و رمضان امسال هرشب روی آنتن آیفیلم فارسی و عربی میرود. «پدر» بهدلیلِ ترکیب چهرههای تازه بازیگری و هنرپیشگان شناختهشده در نقشهای اصلی، همچنین قصهای آشنا اما با وجوهی تازه، توانست بهاستنادِ نظرسنجیهای صدا و سیما، در جذب مخاطب موفق عمل کند و پای حاشیهها و گپوگفت درباره آن خیلیزود به شبکههای اجتماعی مجازی باز شود. ریحانه پارسا؛ چهره جوان و بازیگر تازهکار نقش «لیلا»ست و نقش «حامد» را هم سینا مهراد بازی میکند که او هم برای مخاطب سیما چندان شناختهشده نیست. این بازیگران بهخاطرِ بازی در مجموعه پرمخاطب «پدر»، خیلیزود به شهرت رسیدند. البته این دیدهشدن بهرسمِ همیشه بها داشت و بهای آن، مواجهه با نظرهای مخالف و تیغ تیز نقد بود. آنچه در بسیاری از نقدهای این سریال آمده، نه نگاهی به ایرادات شخصیتپردازی و سفیدی و سیاهی آدمهای قصه و نه متوجه بیجانشدن قصه پس از جاندادن حامد است؛ بلکه بیشتر رفتارهای ساختارشکنانه «لیلا» در راه رسیدن به معشوق را تقبیح میکند. نقدهایی غالباً محتوایی و با اشاراتی فرامتنی به ویژگیهایی که برای «دخترِ خوب بودن» در فرهنگ ایرانی تعریف شده. ایندرحالیستکه نفس همین تمایز، حتی اگر دمِدستی تصویر شده باشد، باز بهسببِ دوری جستن از کلیشه و جنسیتزدگی، درخورِ توجه است. تنها آنجا میتوان با نقدهای بیانشده همراه بود که به باورپذیری برخی رخدادها همچون تصمیم آنی و عجیب «حامد» برای پائینپریدن از پنجره خرده گرفتهاند. درواقع، فیلمنامه را بدون عملیکردن این تصمیمِ بیمنطقِ «حامد» و با جایگزین بهتری برای آن میتوان متصور بود. عنقا؛ نویسنده و تهیهکننده این مجموعه، در مصاحبهای به این نقدهای مطرحشده واکنش نشان داده و گفته بود که در ابتدای قصه، برای جذب مخاطب و قلابکردن حواس او به سریالش از ترفندهایی همچون همین اتفاقات دورازذهن استفاه کرده است. درنهایت هم میتوان گفت که این سکانس، برای سریال «پدر» کارکرد بالایی داشت و پخششدنش در فضای مجازی، نوعی تبلیغ برای مجموعه بهحساب آمد و آنرا حسابی بر سر زبانها انداخت. این تبلیغ گرچه بهلحاظِ محتوایی، ضدِ اثر بود اما کنجکاوی بسیاری را که تا پیشازآن، مجموعه را دنبال نمیکردند، درپی داشت و آنان را تا جانگرفتن روایت سریال، تماشاگر و همراه کرد. «پدر» غیر از این اتفاقات که برخی به باورپذیریاش خرده میگیرند، ازنظرِ شخصیتپردازی برخی نقشهای اصلی هم دچار نقصان است. مثلاً میتوان با شخصیت «حاج علی» و مادر همذاتپنداری کرد اما آنچه باورپذیری کاراکتر «حامد» را دشوار میکند، «خوبِ مطلق بودن» اوست؛ پسری مذهبی که در تحصیل، کار، عاشقی و ... نمره 20 میگیرد و دست از پا خطا نمیکند و همین ویژگیها، فاصلهای عمیق میان این کاراکتر و مخاطب را سبب میشود. قصه «پدر»، آنجاییکه ماجرای عشق مجنونوار «لیلا» به «حامد» آغاز میشود، جان میگیرد و مخاطبان را بیشازپیش با خود درگیر میکند. بعدازآن و با مرگ «حامد»، کمکم فیلمنامه وارد وادیهایی میشود که سرانجامِ آن، از پیش مشخص است. عموی بد قصه و کینهورزیهای او از یکسو و تلخی گزنده داغی که «لیلا» دیده؛ همگی، آن جذابیت اولیه قصه که بخشیازآن مدیون سبک روایت فیلمنامه و رفتوبرگشتهایش به حال و گذشته است را کم میکند. تنها با دلبستگی «توفیق» همکار «حاج علی» به «لیلا»، دوباره قصه وارد فازی بکر و تازه میشود و کمی از یکنواختی قصههای بارها بهنمایشدرآمده داماد کلاهبردار و دستهای سیاه پشتِپرده که برای آدممثبتها نقشههای شوم میکشند، میکاهد.