اتهامزنندگان به «سینمای فرهنگی» و چهار عذرخواهی!
باقر فدایی
کیفیت بالای «متری شیش و نیم» و «سرخپوست» و استقبال معنادار مردم از این دو فیلم سینمایی، فقط تاریخسازی برای سینمای ایران نبود؛ روسیاهی برای کسانی باقی گذاشت که اینروزها خود را به کوچه علیچپ! میزنند اما افکار عمومی فراموشکار نیست و این اتهامزنندگان دستِکم چهار عذرخواهی به مردم بدهکار هستند:
یک: آنها که بیمحابا به پول ساخت این دو فیلم شاخص میتاختند و آنرا مصداق ورود پول مشکوک به هنر میخوانند، اینروزها خدا را شکر میکنند که دراینوانفسا، سینمای ایران با چنین آثار فاخر و فرهنگی سال نو را آغاز کرده و مردم برای کارهای شایسته بلیت میخرند. آن چندنفر، به روی مبارک نمیآورند که حقالناس زیرِ پای گذاردهاند، نهفقط در حق سرمایهگذار؛ بلکه تکتک هنرمندان صاحبنام این دو اثر درجهیک و حتی مخاطبان آنها. ازاینرو، عذرخواهی کمترین کاریست که افکار عمومی از آنان انتظار دارد.
دو: این چندنفر با قبضهکردن فضای عمومی سینمای ایران و ساخت فیلمهای پیشِپاافتاده چنین وانمود میکردند که تماشاگر ایرانی را تنها و تنها با شوخیهای شکمبهپائین میتوان به سالنهای سینما آورد، حال نزاری برای سینمای کشورمان ساختند که برخی، از مرگ سینمای ملی سخن بهمیان آوردند و ... با استقبال شگرف مردم از دو فیلم فرهنگی یادشده؛ آنهم در روزهای گرانشدن بلیت سینما و کوچکشدن سفرههای مردم، آیا شایسته نیست که این چندنفر بابت بلایی که بر سینمای ملی آوردند و اتهامی که به سلیقه مخاطب ایرانی زدند، عذرخواهی کنند؟ یادمان نرود که دو فیلم «متری شیش و نیم» و «سرخپوست» در محاصره فیلمهای کمدی (برخی از نوع سطح پائین) به چنین توفیقی دست یافتهاند.
سه: غر و لند تازه این چندنفر ایناستکه محمد صادق رنجکشان که تنها در دو فیلم «متری شیش و نیم» و «سرخپوست» سرمایهگذاری مشترک کرده؛ ازسویِ «انجمن تهیهکنندگان مستقل ایران» پذیرفته شده و کارت تهیهکنندگی دریافت کرده است! طرح چنین اتهامی هم بداخلاقیست؛ زیرا اگر مردم نمیدانند، حتماً این چندنفر و رسانههایشان خبر دارند که رنجکشان با چهار فیلم تازه که سرمایهگذاری صددرصدیشان را انجام داده؛ حضورش در سینما را تثبیت کرده و فهرست این فیلمها و کارگردانهای صاحبنامشان در دسترس هست. بدیهیست؛ آنها بابت ارائه این اطلاعات دروغین هم باید عذرخواه افکار عمومی باشند.
چهار: گوش شیطان کر! خوشبختانه از تکرار مقالات و یادداشتهای پروژه هماهنگشده «ورود پولهای مشکوک به هنر»، اینروزها کمتر خبری منتشر میشود. رسانههای تندرو هم فهمیدهاند که حنای این چندنفر رنگی ندارد. بهقول سید رضا میرکریمی؛ (کارگردان شناختهشده) «آنهاییکه داد میزنند پول کثیف، همانهایی هستند که دراین20سال پولدار شدهاند». وقتی دهها دستگاه نظارتی در دولت و قوه قضائیه مشغول کارند و اتفاقاً در مسائل فرهنگی، مو را از ماست میکشند، چه حاجت به آنهمه تیترسازی؟! پیداست که بودجه دولت برای هنر، از همیشه کمتر است و با ناامنشدن حضور بخش خصوصی در هنر، بیکاری جامعه هنری افزونتر خواهد شد و بهطبع، تولید در عرصه هنر، کاهش بیشتری خواهد یافت. اینروزها فضای عمومی کشور به همدلی و آرامش نیاز مبرم دارد؛ تیترهای آنچنانی فقط سوهانی روی اعصاب مردم است. به همه این دلایل روشن، این، چهارمین عذرخواهیست که این چندنفر بابت طراحی و اجرای خبرسازیها و تیترسازیهای مشکوک باید از مردم انجام دهند.