• شماره 1908 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۵ دي

یادداشتی بر نمایش «از بیرون»

عاطفه ملایری

در این یادداشت کوتاه، برآنم تا نگاهی داشته باشم به نمایش «از بیرون» به‌نویسندگیِ محمدمهدی هوشیار، کارگردانی و طراحیِ حمید عبدالحسینی که این‌روزها به‌رویِ صحنه تئاتر رفته است. حمید عبدالحسینی؛ نویسنده و کارگردان جوان که دانش‌آموخته فیلم‌سازی‌ست، در کارنامه پرکار و موفقش، نویسندگی نمایشنامه و فیلم‌نامه، آثار تلویزیونی و رادیویی، فیلم‌های کوتاه و کارگردانی تئاتر را دارد. عبدالحسینی، بعد از «تو همه‌چیز را خراب کردی»‌، «یک اتفاق کوچک»‌، «مینیمالیست‌ها» و «وقتی همه خواب بودیم»، این‌روزها با نمایش جدیدی به‌نامِ «از بیرون»، حرف‌هایی برای گفتن و دیده‌شدن به روی صحنه دارد. «از بیرون»، همان‌طورکه از نامش پیداست؛ نگاهی دارد با فرافکنی به حقیقتی که گویی دورازذهن نیست؛ اما دورازدست به‌نظر می‌رسد. در نمایش «از بیرون»، در آغازین لحظات اجرا، مخاطب به‌سرعت با دری بسته روبه‌رو می‌شود که گویی رازی مگو، پشت آن مخفی شده؛ رازی که دست تماشاگر را گرفته و در صحنه پرهمهمه نمایش، از آشپزخانه تا خانه همسایه می‌برد و باز، خود را هویدا نمی‌کند. با ورود بازیگران یکی‌پس‌ازدیگری، این راز، پررنگ‌تر شده و حجمی وسیع‌تر به‌خود می‌گیرد؛ اینکه ذهن مخاطب همچنان درگیر یک عنصر نامعلوم در پشت در است. ناگهان دامنِ رازهای شخصیت‌های نمایش گسترده‌تر می‌شود. کارگردان، بسیارهوشمندانه حقیقت را مخفی می‌کند و کلید شکسته‌اش را دست‌به‌دست بین پرسوناژها می‌چرخاند؛ درهمین‌حین، مخاطب باهوشِ تئاتر امروز که باهیجان داستان را دنبال می‌کند را دراین‌مقوله بازی می‌دهد. مهدی هوشیار، داستان را تاجایی‌که تماشاگر همچنان منتظر افشای راز است، خوب ساخته‌وپرداخته است؛ اما پایان‌بندیِ بازی را که برای آن درنظر گرفته، موجب سردرگمی مخاطب می‌شود؛ شاید هم لازمه جذابیت کار باشد؛ اینکه مخاطب، با ذهنی پرسشگر از سالن خارج شود. اجرا، ریتم تند و نسبتاً خوبی دارد؛ به‌هیچ‌وجه کسالت‌بار نیست و نمی‌شود گفت که از حوصله تماشاگر خارج است؛ اما به‌زعم من شاید کوچک‌بودن سالن نمایش در مقابل تعداد بازیگران، باعث شلوغی کاذب یا همهمه بیش‌ازحد باشد که از نقایص کار به‌نظر خواهد آمد. «از بیرون»، قصه پنهان‌کاری‌هاست؛ قصه اینکه اگر پرده بیفتد، در پسِ آن چه‌ها دیده خواهد شد و عبدالحسینی درمقامِ کارگردان، موشکافانه به آن پرداخته است. به‌همین‌دلیل است که مخاطب هم‌سو و همگام تا پشت در بسته می‌آید، منتظر و پراضطراب می‌ایستد و ناگهان با صدای فریاد دل‌خراش در پایان نمایش «از بیرون» به درون خویش پناه می‌برد.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه