سواد تغذیهای- روانی
موضوع تأثیر تغذیه بر سلامت روان انسان یکی از موضوعات موردتوجه بشر در عصر جدید است. انسانها از ابتدا خوراک را برای بقا و رشد ضروری میدانستند، اما درعینحال اعتقاد داشتند آنچه میخورند ممکن است روی چگونگی تفکر، احساس و رفتارشان مؤثر باشد، این حقیقت که کیفیت خوراکی یا رژیم غذایی میتواند روی سلامت روانی مؤثر باشد، برای بیشتر افراد ناشناخته و در عمل کسی به اهمیت این موضوع توجه نمیکند. امروزه ثابت شده است که اعصاب و روان انسان تحتتأثیر موادیست که مصرف میکنند.
تغذیه ناکافی یا حتی غلط میتواند آثار جبرانناپذیری بر اعصاب و روان انسان بگذارد و موجب افسردگی شدید و اختلالات عصبی جدی شود؛ بنابراین، تغذیه را میتوان یکی از مهمترین اضلاع هرم سلامتی بهشمار آورد. نکته جالب اینکه دستگاه گوارش تعداد زیادی سلول عصبی دارد؛ بهطوریکه به آن مغز دوم میگویند. همانطورکه عوامل روحی و روانی زمان انتقال مواد در لوله گوارش را تحتتأثیر قرار میدهند. باکتریهایی که در دستگاه گوارش زندگی میکنند میتوانند بهوسیله موادی که تولید میکنند، بر عملکرد مغز و رفتار اثر بگذارند. افرادیکه به استرس، ضعف حافظه، خستگی، افسردگی و … مبتلا هستند فقط ازلحاظ روحی آسیبپذیر نیستند؛ بلکه درمعرض ابتلا به انواع بیماریهای جسمی قرار دارند مغز و سیستم عصبی باید بهطورمعمول ویتامینها و مواد معدنی، گلوکز و خون سالم را دریافت کنند و از استراحت کافی برخوردار باشند، بهطوریکه بتوانند خود را برای ذخیرهسازی اطلاعات و کسب نیروی تازه بهمنظور عملکرد بهتر آماده کنند. دراینارتباط ویتامین B۱، بهطورکلی مجموعه ویتامینهای گروه B، همچنین ویتامینهای D-A-C نقشی بسیارمهم برعهده دارند. درنهایت میتوان گفت تغذیه عاملیست که تعیینکننده سلامت یا عدم سلامت افراد است. هدف هر شخص از تغذیه فقط سیرشدن نیست. «بودنار و ویزنر» سه شرط را شناسایی کردند که در سلامت جسمی و روانی مؤثر است:
۱. در مواردی که میدانیم کمبود مواد مغذی وجود دارد و میتوانیم مصرف خوراکی را تغییر دهیم یا ویتامینها یا مکملهای معدنی خاصی را فراهم کنیم؛
2. در مواردی که در ژنتیک فرد حالتی غیرعادی وجود دارد که نیازهای غذایی او را افزایش میدهد، مثلاً جهش ژنی که مسئول سوختوساز فولات است؛
۳. در مواردی که ممکن است داروهای ضدافسردگی در فردیکه تغذیهای بد دارد، بیاثر باشد.
اینکه کمبود مواد مغذی تاچهحد باید شدید باشد که تأثیری قابلتوجه روی عملکرد مغز بگذارد کشف نشده است و درباره میزان ضروری مکمل برای اصلاح دریافت ناکافی مواد مغذی یا تسهیل درمان دارویی اطلاعات کمی وجود دارد. بااینحال برخی ارتباطهای امیدبخش بین مواد مغذی و سلامت روانی وجود دارد. در شرایطی مثل کمتحرکی، استرس و نگرانی، غم و ناراحتی، افراد از خوردن حتی آب نیز غافل میشوند؛ شاید بهنظر مهم نباشد ولی تا فرد نتواند بین جسم و روان تعادل برقرار کند بیماریهایی مثل ناراحتی معده، سردردهای میگرنی، فشارخون و دیابت افزایش یافته و شاهد شیوع روزافزون مشکلات خواهیم بود؛ بنابراین، تلاش درجهت ارتقای سواد سلامتی تغذیهای یکی از نکات ضروریست که باید به آن توجه شود.
سها حداد
دبستان شهید اتحادی