بررسی مختصر روند کاشیکاری در ایران
معماری و هنر در ایران خاستگاهی کهن دارد. یکی از این هنرهای وابسته به معماری، «کاشیکاری»ست که پیشینه آن به تمدنهای قبل از اسلام بازمیگردد. کاشیکاری از اولین دوره خود دارای زیباییهای منحصربهفردی بوده است و در دوره صفویه این هنر به اوج شکوفایی خود میرسد. کاشیکاری به معماری ایران اعتبار و غنای خاصی بخشیده است و وظیفه هنرمندان کاشیکار است که در حفظ اصالت و تداوم آن بکوشند.
«کِرِس وِل» یکی از متخصصین کاشیکاری اسلامی معتقد است که ایران اولین کشوری بود که از کاشی بهعنوان عنصری برای تزئین و استحکام بنا بهره جست. مهارت، ذوق، سلیقه، ترکیب اشکال و رنگهای مختلف از مختصات کاشی ایران است. در دوران صفوی نیز کاشیکاری گسترش یافت؛ زیرا پس از مدتها هرجومرج، آرامش نسبی در ایران برقرار شد و کشاورزی و تجارت رشد کرد. با تحول در معماری و شهرسازی فنون و نقوش جدیدی در این هنر باب شد که تا ادوار بعدی همچنان تأثیرگذار بود. یکی از وجوه بارز شهرسازی دوره صفویه فضاهای باز است که نمونههای آن میدان نقش جهان، چهارباغ و باغات سلطنتی اصفهان است. دوران سلطنت طولانی شاهعباس بهخصوص دوره اوج و شکوفایی هنر ایران است. شاهعباس به زیباسازی پایتخت خود علاقه داشت و بعضی از ساختمانهای بااهمیت این شهر توسط او ساخته شد. نمونه آنها مسجد شیخ لطفالله و مسجد شاه (مسجد امام کنونی)ست که با زیباترین کاشیکاری تزئین شدهاند. درواقع، همه نوع ساختمان، ایوان، دروازه، محراب، داخل و خارج گنبدها، منارهها و نمای باغات با کاشی تزئین شدهاند.
درمقایسهبا دورههای قبلی، طرح کاشیها بهنظر پیچیدهتر و بههمتنیده میآیند؛ بهطوریکه بهنظر میرسد که تزئینات از قشرهای متعددی تشکیل شده است. درواقع، طرحهای اصلی پیچک و انواع گل که مجموعههای بزرگ و کوچک را تشکیل میدهند و نیز شاخ و برگ، گلدان گل، حاشیه با خطوط و با طرحهای مختلف دیده میشوند. رنگهای این کاشیها اکثراً قهوهای، بنفش، سبز، آبی، فیروزهای، سفید و سیاه است.
ایران پس از سقوط صفویه مدتی دستخوش هرجومرج شد. در دوره زندیه ثبات نسبی باعث رونق مجدد معماری شد و جنبش جدیدی در صنعت کاشیکاری آغاز شد که تا دوران قاجار همچنان ادامه یافت. هرچند بناهای جدیدی عظمت و شکوه سابق را نداشتند، ولی استفاده کاشیکاری در معماری همچنان ادامه یافت، بدینترتیب علاوهبر رنگهای سنتی، فیروزهای، زرد، سبز، قهوهای و سیاه سابق، اکنون رنگهای صورتی و قرمز به آن افزوده شد و کاشیکاری این دوره را شاد و زنده میساخت. مناظر شکار، جنگ، چهره قهرمانان افسانهای یا واقعی شاه و درباریان دیده میشود. مهارت و ابتکار کاشیکاری در ایران شاهد تداوم، ذوق و سلیقه هنرمندان ایرانی است که متأسفانه کمتر از آنها نامی باقی مانده است. در هنر ایران یک نوع همخوانی و تداوم شگفتانگیزی وجود دارد که به آن جلوه و غنای خاص میبخشد. در نقوش و طرحهای قالی، در انواع زیراندازهای دستباف، در ظروف فلزی و سفالین، در مینیاتور و نقاشی، در شعر و موسیقی، در کاشیکاری و سفالگری در معماری و شهرسازی این همخوانی به چشم میخورد که هنر ایران را منحصربهفرد کرده، آنرا جاودانه گردانده است.
عسل اسدالهزاده
پایه ششم
مدرسه غیردولتی موج سپید