نایبرئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان عنوان کرد؛
دلایل کاهش ۶۰درصدیِ آمار اهدای عضو در کشور
شیوع بیماری کرونا، بیماران درانتظار پیوند اعضا را با مشکل روبهرو کرده. درهمینراستا چندروزپیش رئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان، از کاهش چشمگیر پیوند عضو در کشور خبر داده بود که آمار بسیار قابلتوجهیست؛ اما این کاهش چشمگیر، چه دلایلی میتواند داشته باشد؟ بهگزارش ایرنا؛ اهدای عضو از فردیکه دچار مرگ مغزی شده و دیگر امیدی به زندهماندنش نیست؛ سالها در مجامع مختلف مطرح شده. در ایران هم از سال ۱۳۶۸ با اخذ فتوای تاریخی حضرت امامخمینی(ره)، توسط دکتر ایرج فاضل، «اهدای عضو» بنیان گذاشته شد و امروز بعد از گذشت سالها، ازنظر آمار؛ ایران رتبه نخست آسیا و رتبه ۳۲ را در جهان درزمینه اهدای عضو دارد.
پیوند کلیه در ایران برای نخستینبار در سال ۱۳۴۷ انجام شد و تا زمان انقلاب اسلامی، ۸۰مورد پیوند کلیه در کشور صورت گرفت. پسازانقلاب نیز دکتر ایرج فاضل که بهعنوان پدر اهدای عضو ایران شناخته میشود؛ در سال ۱۳۶۸ موفق شد نخستین فتوای پیوند ارگان از فرد مرگ مغزی به بیماران نیازمند را از امام(ره) دریافت کند؛ فتوایی که سرانجام پس از ۱۱سال در سال ۷۹ بهتصویب مجلس شورای اسلامی رسید و بهاینترتیب، قانون پیوند اعضا از فرد مرگ مغزی تصویب شد. در سال ۱۳۸۲ نخستین شبکه اهدای عضو در کشور دایر شد. از شروع انجام پیوند کلیه در کشور بیش از ۹۰درصد پیوندها از فرد زنده صورت میگرفت؛ اما اکنون بیش از ۶۰درصد پیوند کلیهها از افراد مرگ مغزیست. ازسویی، شاخص اهدای عضو در کشور برای هر یکمیلیوننفر (PMP) در سال ۷۹ معادل ۰.۲ بود که اینرقم در سال گذشته به ۱۴.۳ رسید که نشاندهنده رشد ۷۰برابری این شاخص طی ۲۰سالگذشته است. بااینحال و باتوجهبه تعداد افراد مرگ مغزیشده در ایران که سالانه هشتهزارمورد است، این قابلیت وجود دارد که میزان اهدای عضو به چهاربرابر برسد. شاخص PMP (تعداد اهدای عضو در یکمیلیوننفر جمعیت) نسبت به ۸۰میلیوننفر جمعیت باید ۴۰ باشد که با شاخص اهدای عضو موجود در ایران، فاصله زیادی دارد. دراینمیان، طبق قانون جمهوری اسلامی ایران و بیشتر کشورهای جهان؛ برای اهدای عضو، رضایت اولیای دم ضروریست و حتی با وجود کارت اهدای عضو، درصورت نارضایتی اولیای دم، اهدا انجام نخواهد شد. داشتن کارت اهدای عضو که نشان از رضایت قبلی فرد مرگ مغزیشده از اهدای اعضایش است، میتواند در رضایت خانوادهاش مؤثر واقع شده و احتمال اعلام رضایت خانواده را بیشتر میکند. طبق آمار؛ در کشور متأسفانه در هر ۱۰دقیقه یکنفر به فهرست انتظار پیوند اضافه میشود؛ درحالیکه روزانه هفت تا ۱۰نفر از آنها یا بهعبارتی سالانه سههزارنفر از این فهرست پیش از دریافت عضو، فوت میکنند. درارتباطبا اینموضوع، امید قبادی (نایبرئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان) میگوید: «ما، در پزشکی دو نوع مرگ داریم؛ مرگ طبیعی یا قلبی که ۹۹درصد مرگهای جامعه را در دنیا تشکیل میدهد. یک مرگ هم بهعنوان مرگ مغزی شناخته میشود که یکدرصد مرگها را تشکیل میدهد. سن رایج مرگ مغزی در ایران ۲۰ تا ۴۰سال است. علت مرگ مغزی در بسیاری از کشورهای دنیا؛ ازجمله ایران، ضربه به سر ناشی از تصادفهای رانندگیست که از آمار ۱۶ تا ۱۷هزارنفری سالانه برخوردار است». وی ادامه میدهد: «حدود پنج تا هشتهزارنفر در ایران سالانه با مرگ مغزی فوت میکنند که ازاینتعداد، سههزارنفر قابلیت اهدای عضو دارند و بقیه بهدلایل مختلف مانند سن بالا، ابتلا به بیماریهایی که اعضای بدن فرد را غیرقابلاهدا میکند، قابلیت اهدای عضو ندارند. متأسفانه سالانه فقط نزدیک به 1000نفر؛ یعنی یکسوم از اینافراد، عضو اهدا میکنند. مهمترین عاملی که سبب شده دوهزارنفر دیگر به اهدا نرسند، عدمرضایت خانوادهها به اهدای عضو بوده که دلیلش، باورنکردن مرگ مغزی بهعنوان یک مرگ است». نایبرئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان اضافه میکند: «دستگاه اکسیژنرسان مصنوعی یا ونتیلاتور که به فرد مرگ مغزی وصل شده، هربار که اکسیژن وارد ریه فرد مرگ مغزی میکند، قفسه سینه را حرکت داده و حرکاتی شبیه تنفس ایجاد میکند. این اکسیژن مصنوعی به گره کوچک قلب (گره پیشآهنگ) بهاندازه یک عدس، میرسد و باعث ضربان قلب و جریان خون در بدن میشود. درواقع، خوراک این گره پیشآهنگ، اکسیژن است و مغز به ریه دستور میدهد که به این گره، اکسیژن برساند تا ضربان قلب ایجاد و باعث شود خون به همه قسمتهای بدن برسد و این فرد زنده بماند». وی تشریح میکند: «درنتیجه، با این اکسیژنرسانی مصنوعی، حرکات آن گره را هم نگه میداریم و ضربان قلب را حفظ میکنیم. پس ما با فرد فوتشدهای روبهرو هستیم که حرکاتی شبیه تنفس و ضربان قلب دارد. حالا پذیرش اینکه این فرد دارای حرکات قفسه سینه یا تپش قلب جانباخته، برای خانوادهها بسیارمشکل است و ضرورت دارد مانند کشورهای پیشرفته دراینزمینه فرهنگسازی اصولی و جدی انجام شود. هر فرد اهداکننده با اهدای یک تا هشت ارگان حیاتی میتواند یک تا هشتنفر را از مرگ حتمی نجات دهد و با اهدای یک تا ۵۳ نسج مانند قرنیه، پوست، استخوان و تاندون، یک تا ۵۳نفر را از معلولیت نجات دهد. با اهدانکردن عضو آن دوهزارنفر در سال، حداقل شش تا هفتهزار کلیه، قلب و ... قابل پیوند، خاکسپاری میشود». وی ادامه میدهد: «ازطرفی، در فهرست انتظار پیوند، حدود ۲۵هزارنفر بیمار نیازمند وجود دارند که روزانه هشت تا ۱۰نفر؛ یعنی هر دو تا سهساعت، یکنفر بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی، جان خود را از دست میدهند که اصلاً نباید اینگونه ناعادلانه فوت کنند؛ ایندرحالیستکه ایران اکنون در میان کشورهای آسیایی در رتبه نخست پیوند عضو بوده و قابلیت پیوند همه ارگانها با نتایج خیلیخوب را دارد؛ اما بزرگترین مشکل ایناستکه اعضای قابل پیوند، بهدست متخصصان نمیرسد و دلیلش، متأسفانه دفن عضو پیوندیست. ازاینرو، سالانه حدود سههزار فردِ در فهرست انتظار فوت میکنند. اگر این دو مسئله را کنار هم بگذاریم؛ یعنی ما سالانه هفتهزار عضو پیوندی را خاک میکنیم و ازطرفیدیگر سالانه سههزار انسان بهدلیل همین نبود عضو پیوندی، جان میسپارند؛ اگر ۵۰درصد این ارگانهایی که دفن میشوند، به اهدا رسیده بودند، هیچیک از افراد دراینفهرست انتظار، فوت نمیکردند». وی درپاسخبه چراییِ کاهش آمار اهدای عضو در کشور، توضیح میدهد: «در درجه نخست بهدلیل نهادینهنبودن فرهنگ، فقط از ۳۰درصد امکانات حتی وقتی کرونا نبوده، استفاده کردهایم. از وقتی کرونا آمد، چند مسئله باهم ایجاد شده است؛ اولاینکه بیشتر بیمارستانها (ازجمله بیمارستانهایی که برای اهدای عضو بودند) مجبور شدهاند به درمان بیماران کرونایی بپردازند و تختهای آنها اشغال شده. حالا نهتنها ازنظر ساختاری؛ بلکه ازنظر نیروی انسانی؛ یعنی پزشکان و پرستاران هم شدیداً درگیر بیماران کرونایی هستند. دوماینکه، انتخاب اهداکننده مناسب سختتر شده است؛ بهایندلیل که پیشازاین وقتی اهداکننده پیدا میشد، برخی آزمایشها را انجام میدادیم که آیا این ارگانها قابلاهداست یا نه؟ اکنون علاوهبر موارد قبلی، باید تشخیص دهیم این اهداکننده مبتلابهکرونا هست یا نه؟ یعنی یک تستهایی مانند پیسیآر، سیتیاسکن ریه و مشاورههای عفونی اضافه شده که این نهتنها چرخه اهدا را سختتر؛ بلکه تعداد قابلتوجهی از اهداکنندگان را از چرخه اهدا خارج کرده است؛ چون تعداد قابلتوجهی تست پیسیآر مثبت میشود و دیگر اجازه اهدا ندارند». وی توضیح میدهد: «نکته سوم، بیمارانی هستند که پیوند میشوند. بیمارانی که پیوند عضو دریافت میکنند، برایاینکه این عضو ازسوی بدن پذیرفته شده و اصطلاحاً بدن، عضو را رد نکند، باید داروهای سرکوبکننده ایمنی بدن مصرف کنند. بههمیندلیل، احتمال ابتلای گیرندگان به کرونا که یک بیماری ویروسیست، زمانیکه سیستم ایمنی سرکوبشده، بسیاربالاتر خواهد بود و خطر مرگ بسیاربیشتر میشود». نایبرئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان بیان میکند: «ما، در ششماهاول سال گذشته ۵۷۳نفر اهدای عضو داشتیم؛ اما در نیمه نخست 99 این آمار به ۲۰۰نفر رسید؛ یعنی حدود ۶۰درصد کاهش اهدای عضو. این کاهش با این بازه زمانی در دیگر کشورهای جهان هم بهطورمتوسط ۴۰ تا ۶۰درصد بوده؛ یعنی خاص ایران نیست». قبادی درپاسخبهاینکه چه راهکارها و پیشنهادهایی میتوان دراینباره ارائه داد؟ میگوید: «نکته اولاینکه بیمارانی بهتر است پیوند شوند که ازنظر وضعیت بالینی، اورژانسی بوده و در اولویت پیوند قرار دارند و اگر پیوند نشوند، جان خود را از دست میدهند. بین اینکه کرونا برای آنها بهتر است یا پیوند، باید یکی را انتخاب کنیم که وقتی در سختترین شرایط قرار میگیریم، پیوند را انتخاب کنیم؛ یعنی تاآنجاییکه امکان دارد سعی میکنیم پیوند نکنیم. مسئله دوماینکه بیشتر افراد فهرست انتظار پیوند اعضا را افراد کلیوی تشکیل میدهند؛ یعنی از آن فهرست ۲۵هزارنفری که اشاره کردم، نزدیک به ۲۲هزارنفرشان بیماران کلیوی هستند؛ اما این تنها حُسنی که دارد ایناستکه یک جایگزین کوتاهمدت (دیالیز) برای آنها وجود دارد؛ یعنی اگر یک بیمار نیازمند قلب و ریه روبهفوت باشد، چارهای جز پیوند نداریم؛ اما اگر بیمار نیازمند کلیه داشته باشیم، میتوانیم مدتی با دیالیز او را نگه داریم. درنتیجه، یکی از راهکارهایی که انتخاب میشود ایناستکه بخش دیالیز در کشور تقویت و حمایت شود؛ تازمانیکه کرونا رخت بربندد و پیوند که درمان اصلی آنهاست، جایگزین شود».