نگاهی به چرایی رونق «لایو» در اینستاگرام؛
لایوهای اینستاگرامی؛ مکانی امن برای پاروکردن پول!
در دنیای مجازی هر روز خبر تازهایست و سوژهای جدید و البته کوتاهمدت، تمام شبکه های اجتماعی را در سیطره خود میگیرد. این روزها بحث لایوهای اینستاگرامی اولویت دارد. هیچ دقت کردید چند وقت است، میزان و تعداد لایوهای اینستاگرامی افزایش یافته است؟ دقت کردید چقدر این لایوها بازدید میخورند؟ چقدر حاشیه درست میکنند؟ چقدر قسمتهایشان به عنوان یک کلیپ در فضای مجازی منتشر میشود؟ شاید برایتان جالب باشد اگر بگوییم تمام این لایوها ماجرا دارند و برای اهدافی خاص تولید میشوند. محسن فراهانی مینویسد؛ با سایتهای شرطبندی آشنا هستید؟ سایتهایی که از جیب مخاطبانشان درآمد نجومی برای گردانندگان خود دارند. حالا این سایتها به تکاپو افتادند تا جیب افراد بیشتری را خالی کنند و عضو و کاربر بیشتری را صید کنند. آنها دستشان به تبلیغ در صدا و سیما و رسانههای رسمی نمیرسد و افراد درست و حسابی هم که نمیآیند در صفحه شخصی خود سایت شرطبندی تبلیغ کنند. درنتیجه این سایتها میروند سراغ اراذل و اوباش مجازی که فالوور زیادی دارند و میتوانند برای آنها تبلیغ کنند. آنها در لایوهای خود هر حرفی را میزنند. هر کار خارج از عرفی را انجام میدهند. هر ظاهری را به نمایش میگذارند تا با این ترفند حواشی بیشتری را ایجاد کنند. حواشی بیشتر هم که به معنی جلب توجه مخاطب و نگاه بیشتر است. آنها حتی دست به ترکیبهای عجیب و غریبی برای لایوهای خود میزنند و به عنوان مثال یک روحانی اینستاگرامی را مینشانند روبهروی یک خواننده زن جوان. چرا؟ فقط برای نگاه بیشتر. نگاه بیشتر؛ یعنی یک جامعه خوب برای تبلیغ. پس اگر این روزها میبینید افراد معلومالحال زیاد لایو میگذارند و در لایوهای خود از زدن حرفهای خارج از عرف هیچ ابایی ندارند تعجب نکنید. آنها احمق نیستند. اینها همه برای پول است.
یک استاد جامعه شناسی به بررسی چرایی رونق لایوهای اینستاگرامی در چند صباح اخیر پرداخته است. بهگزارش تسنیم؛ «لایو» یا «پخش زنده» اینستاگرام چیزی شبیه ارتباط تصویری در فضای مجازی است که از جمله امکانات این اپلیکشین محسوب می شود و چند وقتی است با شیوع ویروس کرونا و متعاقب آن پیاده سازی طرح فاصلهگذاری اجتماعی، رونق زیادی پیدا کرده است. افراد مختلف از موسیقیدانانی چون فردین خلعتبری گرفته تا نویسندگانی چون رضا امیرخانی یا برخی مجریان تلویزیونی در این ایام در لایو اینستاگرام گفتگوی زنده دونفره برگزار کرده و درباره موضوعات مختلف صحبت کردند. اما بخش دیگر این ماجرا مربوط به یک لایو اینستاگرامی پر سروصدا است که گرچه محتوای مبتذلی داشت اما به یکی از پربینندهترین ویدئوها در فضای مجازی تبدیل شد. در این گفتگوی زنده اینستاگرامی «امیر تتلو» خواننده رپ جنجالی که مدتی است به ترکیه مهاجرت کرده با «ندایاسی» که به خاطر گفتوگوهای بیمارگونه و مستهجن در حوزه مسائل جنسی معروف شده است، به گفتوگو پرداخت که محتوای این گفتوگو هم مبتذل و پر از موضوعات جنسی بود. شاید بتوان چرایی پربیننده بودن چنین گفتوگویی را از دو بعد رسانهای و اجتماعی مورد واکاوی قرار داد. اما در وهله اول میتوان به این موضوع پرداخت که آیا رونق لایوها و گفتوگوهای زنده در فضای مجازی طبیعی است یا خیر و یا شاهد ایجاد یک گرایش رسانهای جدید در کشور هستیم. برای بررسی ابعاد رسانهای و اجتماعی این پدیده به سراغ علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و عضو پژوهشگاه وزارت آموزش و پرورش رفتیم که مشروح این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید.
*دلایل رونق اخیر گفتوگوهای اینستاگرامی
شریفی در ابتدای اظهارات خود با بیان این که تمامی رسانه های سنتی دنیا از جمله تلویزیون، رادیو و روزنامه ها باید این واقعیت را بپذیرند که رقبایی به بازار آنها پا گذاشته اند که درصورت ناتوانی آنها در تنظیم کردن خود با شرایط جدید، یقینا تاثیرگذاری و نقش آنها بر روی افکار عمومی به حاشیه رانده میشود، گفت: «در حال حاضر در تمامی دنیا مقوله مولتی مدیا در حال حاکم شدن بر فضای رسانه ای کشورها است و بنگاه های اطلاع رسانی به مراکز چند رسانه ای تبدیل شده اند که هر یک دارای سایت و صفحات مجزا در فضای مجازی هستند و تولیدات خود را به انواع و اقسام مختلف در اختیار مخاطبان قرار می دهند». وی با تاکید بر اینکه چندین سال است که تحولات اشاره شده در فضای رسانه در حال وقوع است و فراگیری مولتی مدیاها را نمیتوان به شیوع و همه گیری کرونا در جهان منحصرکرد، خاطرنشان کرد: «در ایران مسئله ارتقای جایگاه مولتی مدیاها به نسبت دیگر کشورها مقداری پررنگتر است چراکه در کشور ما صداوسیما بر اساس قانون به شکل دولتی اداره می شود و ما در عمل تشکیلات خصوصی و زبان مخالف در حوزه رسانه نداریم. که البته نمی توان صداوسیما را نیز در بروز این شرایط مقصر دانست چرا که باید در حوزه قانون گذاری فکری به حال این وضعیت کرد و بیش از این انتظار داشتن از یک سیستم دولتی که بخواهد به طور مثال نقش اپوزیسیون را بازی کند، انتظاری نابجا به نظر میرسد. همانطور که دیگر تلویزیونهای دولتی دنیا از جمله صدای آمریکا یا بی بی سی نیز با شدت و ضعف تابع سیاستهای کلان کشورهای متبوع خود هستند». این استاد جامعه شناسی در ادامه در ارتباط با رونق گفت وگوهای زنده و دوطرفه در بستر اینستاگرام تصریح کرد: «این مسئله چند دلیل عمده دارد؛ دلیل اول این که بخش عمده ای از مردم به علت شیوع کرونا بیشتر زمان خود را که پیش از همهگیری این ویروس در خارج از منازل، صرف حضور در محل کار و یا خرید یا رفتن به مراکز تفریحی و سرگرمی میکردند امروز در منازل سپری میکنند و طبعاً برای گذراندن این زمان نیاز به سرگرمی دارند که یکی از سرگرمیهای رایج این روزها چرخیدن در فضای مجازی است و اینستاگرام به عنوان برنامهای که دارای امکانات منحصر به فردی چون گفتوگوی های زنده است و طبعا نقش بسزایی در گذران زمان برای مردم ایفا میکند». شریفی یزدی ادامه داد: اینستاگرام بستری است که علاوه بر اینکه به افراد این امکان را می دهد تا بدون ترس به بیان عقاید و نظرات خود بپردازند برای مخاطبین نیز نوعی قدرت انتخاب بدون مرز قرار داده است تا هر گفتوگوی زندهای که دلخواه آنها بود دنبال کنند. بنابراین مهمترین عامل رونق گفتوگویهای زنده در بستر اینستاگرام، زمان آزاد بیش از حدی است که به واسطه شیوع کرونا در اختیار طیف های سنی مختلف به ویژه جوانان و نوجوان قرار گرفته است. از سوی دیگر مردم این روزها به واسطه درگیریهای جسمی، روحی و روانی و همچنین نگرانیهای اقتصادی ناشی از این ویروس، بهدنبال این هستند که از آخرین خبرها و اطلاعات مطلع شوند که گفتوگوهای زنده اینستاگرامی در حوزه های مختلف این امکان را برای آنها فراهم کرده تا اطلاعات جدیدی از فضای خارج از خانه کسب کنند».
*سه نوع نگاه درباره گفتوگوهای اینستاگرامی «تتلو»
این استاد دانشگاه در ادامه گریزی نیز به گفتوگویهای زنده اینستاگرامی «تتلو» که از قضا تبدیل به یکی از پربینندهترین گفتگوها در بستر اینستاگرام شده، زد و گفت: «در ارتباط با گفتوگوی زنده چهره هایی چون «تتلو» در بستر اینستاگرام چند نوع نگاه وجود دارد. یک نگاه این است که این فرد، انسانی است که اصطلاحاً هرآنچه که بر سر زبانش میآید بیان میکند و فردی است که دارای نگاهی سطحی و غیرقابل قبول اما به هر حال جذاب است. نگاه دوم نیز عمدتاً از سوی مصلحین جامعه از جمله روحانیون مذهبی، بدنه روشنفکری جامعه همچون روانشناسان، جامعهشناسان، کارشناسان مسائل سیاسی مطرح میشود. نمایندگان این نوع نگاه از چنین رفتارهایی بر میآشوبند و عموماً با تحلیلهای اخلاقی به این مسئله نگاه میکنند و نسل جدید را تحت تهاجم شدید فرهنگی می دانند و در تحلیل های خود به این نتیجه می رسند که اخلاقیت در حال از بین رفتن است». وی ادامه داد: «اما تحلیل بنده بهعنوان یک کارشناس رسانه در ارتباط با این مسئله کمی متفاوت از اینها است. اگر ما صرفاً تحلیلها را به سمت آسیبهای فرهنگی و اخلاقی این دست از گفت وگوها در بستر فضای مجازی ببریم به نظر دچار نوعی خطای راهبردی شدهایم. واقعیت این است که امروزه بر اساس استارت آپ هایی که در بستر فضای مجازی در حال شکلگیری است اصولا فروش کالا از تعریف سنتی خود خارج شده و دیگر مانند سابق شاهد وجود یک کالای عینی در یک مکان عینی نیستیم و خرید و فروشها تبدیل به خدماتی در بستر فضای مجازی شده است». شریفی یزدی عنوان کرد: «اینکه این نوع خرید و فروشها دارای هیچگونه مکان مشخصی برای عرضه نیستند و میلیاردها تومان در بستر فضای مجازی صرف خدمات اینترنتی میشود، علاوه بر نکات مثبت فراوان اما بستر فعالیت سایتهای بزرگ شرطبندی را هم فراهم کرده است. یکی از ویژگیهای اصلی این سایتها این است که به منظور جذب بیشتر مشتری از هر ابرازی برای جلب اعتماد مخاطب و دیده شدن استفاده میکنند که یکی از این ابزارها، شکستن تابوها و هنجارهای اجتماعی و گذر از مرزهای اخلاقی جامعه است که اتفاقا ابزاری به شدت جذاب برای مخاطب به حساب میآید». این استاد جامعه شناسی تصریح کرد: «مسئلهای که در اینجا مورد غفلت بدنه دغدغهمند مذهبی و روشنفکر جامعه قرار می گیرد این است که کسانی که بر منبر میروند و یا در دانشگاه ها در حال فعالیت هستند یا کسانی که در هر گوشه و کنار علیه این نوع هنجارشکنیها در حال سخنرانی و قلمفرسایی هستند در واقع بالاترین خدمت را به این نوع سایتها که همان دیدهشدن و جذب مخاطب جدید است، میکنند». شریفی یزدی یادآور شد: «نمونه سیاسی این حربه از سوی رئیس جمهور فعلی آمریکا پیاده می شود و شاهد هستیم که ترامپ با استفاده از ابزار نوظهور توییتر، حرفهای جنجالی می زند و با حمله به جراید و رسانههای منتسب به رقبای سیاسی خود، اظهارات و توییتهای خود را همواره در کانون توجهات قرار میدهد. بنابراین مسئله اصلی در گفتوگویهای زنده اینستاگرامی خیلی فراتر از چهره هایی چون «تتلو» و «ساسی» است و این افراد ابزارهای کوچک و حقیری هستند که در صورت توجه نابجای رسانه ها و متولیان فرهنگی و اجتماعی کشور و ایجاد هجمه علیه فعالیت آنها، بدون شک در زمینه مبارزه با این گونه هنجارشکنان مرتکب اشتباهی راهبردی شده ایم. مسئلهای که متاسفانه امروز در اقشار روشن فکر و تحلیل گران سیاسی اجتماعی و مذهبی ما در حال رخدادن است». وی در ادامه اظهاراتش با بیان برخی آثار مخرب مقابله با هنجارها در بستر فضای مجازی، گفت: «خروجی این تابوشکنیها این خواهد بود که ارزشهای پایدار ما زیر سوال خواهد رفت و جامعه به سمتی حرکتی میکند که دچار بیارزشی میشود. در حالی که ارزشهای مثبت و ارزشهای منفی هر دو در بستر جامعه کارکرد دارند. در عین حال هنجارهای منفی بسیار بهتر از بی هنجاری در سطح جامعه است. چرا که بیهنجاریها مولفههای خنثی و معلق هستند که با هرگونه تحرکی به هر سطحی منتقل میشوند. در نتیجه اگر ما نفهمیم که چطور با این بیهنجاریها برخورد کنیم جامعه به مرور از درون تهی میشود اما اگر این آسیبها به درستی شناخته شده و راهکارهای مناسبی برای مقابله با آن تعریف شود و به جای موعظه های اخلاقی صرف به سمت این برویم که واقعیت ها و آثار بلندمدت این مسئله را درک کنیم، چهرههای کم ارزشی چون «تتلو» قادر نخواهند بود آثار بلندمدتی در فرهنگ جامعه داشته باشند».
*بستر رسانهای کشور دارای مشکلات ساختاری است
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه برای مقابله با این ناهنجاریها ابتدا باید به جای معلول به سراغ علتها برویم، تصریح کرد: «یکی از علل رونق چنین بسترهایی، مشکلات ساختاری در رسانههای داخلی کشور است. امروز رسانههای داخلی ما باید در عرصه اطلاعرسانی و خبررسانی تحولات ماهوی داشته باشد. همچنین آموزش و پرورش ما که تا تاکنون به شکل سنتی آموزش قشر محصل در کشور پرداخته است، باید به شکل جدی به نقش آفرینی در این عرصه ورود کند. از سوی دیگر تحلیلگران و کارشناسان و وعاظ مذهبی و روشنفکران ما که مقبولیتی در میان اقشار مختلف مردم دارند نیز باید با همفکری با هم، راهکارهای عملی در این حوزه ارائه دهند». شریفی یزدی خاطرنشان کرد: «یکی از مسائلی که در این سالها مورد غفلت قرار گرفته این است که متولیان فرهنگی ما تلاش کرده اند تا براساس سلیقه انسانهای دهه ۳۰، ۴۰ و ۵۰ برای نوجوانان و جوانان دهه ۷۰ و ۸۰ برنامهریزی کنند. در حالی که پیش از این نیز عدم موفقیت این نوع سیاست را در عمل مشاهده کردهایم. البته در برهههایی از زمان به مقتضیات روز به ویژه در حوزه فرهنگی توجهاتی شده و به طبع نتیجه آن را هم دیدهایم اما به واقع باید اذعان کرد که آنطور که باید و شاید برای نوجوانان و جوانان نسل حاضر برنامه مشخص و مدونی در حوزه فرهنگ وجود ندارد».
*طرح عدم متولی گری حاکمیت در حوزه فرهنگ یک شوخی است
این استاد جامعه شناسی در واکنش به این گزاره که برخی معتقدند علت وقوع پدیده هایی چون «تتلو» در بستر فضای مجازی ناشی از دخالت مستقیم حاکمیت در نظم اخلاقی جامعه است در حالی که اصولاً حکومت ها در دنیا به هیچ وجه متولی اخلاق در جامعه خود نیستند، تصریح کرد: «اینکه حکومتها متولی نیستند و دخالت در اخلافیات و ارزش ها نداشته باشند، یک شوخی است، چراکه حتی در همه حکومتهای لیبرال و نئولیبرال نیز حاکمان بهدنبال حفظ ارزشهای لیبرالیستی بوده و حامی اصلی تحقق این ارزش ها در سطح جامعه هستند». وی افزود: «البته بنده نیز معتقد هستم که حاکمیت نباید به شکل مستقمی در این حوزه ورود کند ولی آنچه که مسلم است همه حاکمیتها به دنبال حفظ ارزشها و هنجارهای جامعهاند. به طور مثال در آمریکا هالیوود یا جشنوارههایی چون اسکار به شکل غیرمستقیم در همین مسیر حرکت میکنند». شریفی یزدی ضمن تاکید بر این مسئله که مقامات کشور نباید در جایگاه مدرس اخلاق قرار گیرند، گفت: «دولتها یا حاکمیتها چه ما بخواهیم چه نخواهیم در سیاستهای فرهنگی و اخلاقی جوامع خود دخالت میکنند و باید هم دخالت کنند، اما این دخالت باید از طریق برنامهریزی، سیاستگذاری، برنامه درازمدت داشتن و تولیدات درست هنری پیادهسازی شود و صرف صحبتکردن دردی را دوا نمیکند».