روایت «فارنپالیسی» از ناتوانی احزاب آمریکا برای نفوذ در سیاست خارجی دولتها
«فارنپالیسی» در مقاله تحلیلی نوشت: احزاب آمریکا قدرت چندانی برای تعیین رویکردهای سیاست خارجی دولتهای آن نداشته و برنامههایی که در کمپینهای انتخاباتی نامزدها بهعنوان مسیر دولت آینده آمریکا برای رأیدهندگان تبیین میشود، توسط رئیسجمهوری و حلقه نزدیکانش بهفراموشی سپرده خواهد شد. بهگزارش پرشنگ خاکپور (ایرنا)؛ «استفان ام. والت»، نظریهپرداز برجسته عرصه بینالملل و ستوننویس فارنپالیسی دراینتحلیل بااشارهبه پلتفرمهای مختلف دو حزب جمهوریخواه و دموکرات که درمورد سیاست خارجی نامزدهای این دو حزب در کنوانسیون حزبی هریک مطرح شد، تأکید کرد: بسیاری از این دستورالعملها توسط دولت آینده -به ریاستجمهوری دونالد ترامپ یا کامالا هریس- اجرایی نخواهد شد. در بخشی از این تحلیل درتشریح چیستی پلتفرم احزاب سیاسی آمده است: پلتفرمها عمدتاً بازتابی از اینهستندکه چهکسانی قدرت سیاسی احزاب را در دست داشته و بهصورت مکتوب در سندی بیان میکنند. درمورد حزب جمهوریخواه پلتفرم ۲۰۲۴ آن نشاندهنده کنترل تقریباً کامل ترامپ بر سازمانیست که پیشازاین یک سازمان سیاسی عظیم و اصولگرا بود. درسویدیگر، پلتفرم دموکراتها منعکسکننده تعهدات اصلی سیاست خارجی گروههای ذینفع و ذینفعان کلیدی -و بهویژه حامیان مالی بزرگ- است. بههمیندلیل است که یک رویکرد مثبت نسبت به کارنامه کاملاً درهم بایدن ایجاد کرده و سیاستهای تجاری را رد میکند. این موضعی بود که زنجیره تأمین آمریکا را خالی کرده و بهجای ارزشگذاری به کارگران، وضعیت مدیران عامل شرکتها را بهبود داده و نتوانست رشد اقتصادی فراگیری ایجاد کند. ازطرفی پلتفرم دموکراتها درحالیکه «جنگهای دائمی» را رد میکند، همچنان جهانی را بهتصویر کشیده که در آن همه مناطق برای منافع آمریکا حیاتیست و اصرار دارد که ایالاتمتحده باید بهرهبری خود در صحنه جهانی ادامه دهد. موضوعی که میتوان آنرا «هژمونی لیبرال» نامید. والت درادامه به بیان دلایل خود برای نادیدهگرفتن اهمیت این پلتفرمها در تعیین سیاست خارجی آمریکا پرداخته و نوشت: اولین و واضحترین دلیل ایناستکه روسای جمهوری درمورد سیاست خارجی، آزادی عمل زیادی دارند و مجبور به پیروی از چیزیکه برای پیروزی در کمپین یا جذب کمکهای مالی نوشتهشده، نیستند. هرچند رؤسای جمهوری نمیتوانند بهسادگی آنچه را که حامیان اصلی یا سایر گروههای ذینفع میخواهند را نادیده بگیرند، اما به آنها متعهد هم نیستند. آنها برای تصویب بودجه و تأیید برنامههای داخلی خود در کنگره نیاز بهحمایت دارند، اما آنچه یک رئیسجمهوری در سیاست خارجی و دفاعی انجام میدهد عمدتاً مستقل عمل میکنند. نویسنده در بخش دیگری از دلایل ادعایش مبنیبر بیتأثیربودن سندهای حزبی در عملکرد روسای جمهوری آمریکا در امور بینالملل نوشت: تصمیمات کلیدی سیاست خارجی توسط کمیته مؤثر در نگارش پلتفرم، شخصیتهای قدرتمند حزب در کنگره، یا فرمانداران برجسته و رئیس حزب اتخاذ نخواهد شد.