چرا به سیاست «سالمندی سالم» نیازمندیم؟
نتایج بسیاری از مطالعات نشان میدهد اگرچه افزایش جمعیت سالمندان یک دستاورد برای دولتها محسوب میشود اما بااینحال بهدلیل افزایش بیماریهای این جمعیت، هزینههای بهداشتودرمان و خدمات حمایتی نیز میان اینگروه افزایش مییابد. بهگزارش مینا اینانلو (ایرنا)؛ امروزه افزایش جمعیت سالمندان دیگر یک مسئله مربوط به کشورهای توسعهیافته نیست بلکه بسیاری از کشورهای درحالتوسعه نیز با این پدیده روبهرو هستند. برایمثال آمار سازمان بهداشت جهانی در سال (۲۰۲۱) نشان میدهد که جمعیت بالای ۶۵سال از ۷۶۱میلیوننفر در سال ۲۰۲۱ به ۱.۶میلیاردنفر در ۲۰۵۰ خواهد رسید. این سازمان اعلام کرده است اگر در سال ۱۹۵۹ از هر ۲۰نفر یکنفر و در سال ۲۰۲۱ از هر ۱۰نفر یکنفر بالای ۶۵سال بود، تخمین زده میشود که در ۲۰۵۰ از هر ششنفر، یکنفر سالمند بالای ۶۵سال شود. کشور ما نیز بهعنوان یکی از کشورهای درحالتوسعه از قاعده مستثنا نیست؛ بهطوریکه بررسی سرشماری مرکز آمار ایران نشان میدهد تا سال ۱۳۷۵ کمتر از پنجدرصد جمعیت ایران بالاتر از ۶۵سال سن داشتهاند. در ۱۳۸۵، این جمعیت به حدود ۱.۵درصد و در آخرین سرشماری یعنی ۱۳۹۵ به حدود ۱.۶درصد رسید که آمار حاکی از روند صعودی جمعیت سالمند ۶۵سالبهبالا است.
افزایش جمعیت سالمندان درحالیستکه این جمعیت با یکسری مسائل و مشکلات خصوصاً در حوزه سلامت روبهرو است. درواقع، افزایش هزینههای درمان، مشکلات صندوقهای بازنشستگی و نبود خدمات کافی و دردسترس سبب شده مسائل سالمندان بیشازگذشته شود. دراینباره، «شیوا پروایی» در مقالهای تحتعنوان «پیامدهای اقتصادی سالمندی جمعیت» به اینمسئله توجه کرده و اشاره کرده است که با آیندهنگری، برنامهریزی و سیاستگذاری درست میتوان از پیامدهای منفی سالمندی جمعیت کاست. مختصری از مطالعه پروایی را میخوانید: یکی از پیامدهای سالمندی جمعیت، فشارهای مالی تأمین هزینههای نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی است. افزایش امید به زندگی و طول عمر و سالمندی جمعیت ازسویی و کاهش نرخ باروری و نیز افزایش نرخ بیکاری ازسویدیگر، به افزایش شاخص نسبت وابستگی (نسبت جمعیت بالای ۶۵سال به جمعیت ۱۵-۶۵سال) و کاهش نسبت پشتیبانی (نسبت بیمهپردازان به مستمریبگیران در نظام تأمین اجتماعی) منجر شده است. درمجموع همه این تغییرات، توازن منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی را با ناپایداری مالی مواجهه ساخته است. باتوجهبه عملکرد صندوقهای بازنشستگی مبتنیبر سیستم توازن درآمد-هزینه، تغییرات جمعیتی در شکل افزایش نسبت جمعیت سالمند به جمعیت فعال اقتصادی، افزایش تعداد افراد مستمریبگیر، وضعیت بازار کار و کاهش جمعیت بیمهپرداز بر موقعیت صندوقهای بازنشستگی بسیارتأثیرگذار است. افزونبر همه این موارد، قوانین مرتبط با شرایط احراز بازنشستگی، بازنشستگیهای پیشازموعد، بیکاری و خارج بودن بخش زیادی از جمعیت جوان و میانسال از پوشش بیمهای نیز در وضعیت کنونی صندوقها بیتأثیر نیست. نظام بازنشستگی در ایران به وضعیت اشتغال و بیکاری وابسته است افزایش نرخ بیکاری و وجود شاغلان غیررسمی فاقد بیمه، پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی را تحتتأثیر قرار میدهد. طبق گزارش دفتر بیمههای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعداد ششمیلیون و ۹۰۰هزارنفر از شاغلان کشور فاقد هرگونه پوشش بیمه اجتماعی هستند. اینموضوع افزونبراینکه بر وضعیت پایداری صندوقهای بازنشستگی تأثیرگذار است، در آینده جمعت بالایی از سالمندان بدون بیمه بازنشستگی را رقم میزند که درمعرض تجربه خطر فقر سنین سالمندی خواهند بود. کشورهای درحالتوسعه از درآمدهای بسیارپایین سرانه برخوردار هستند و افراد پیشازاینکه درآمد کافی برای پسانداز داشته باشند، از بازار کار خارج میشوند. افزونبراین، دراینکشورها سالمندان اغلب به منابع حمایتی خانوادگی تکیه دارند که باتوجهبه تغییرات اجتماعی و فرهنگی، این منابع از قابلیت اتکا برخوردار نیست زیرا ساختارهای حمایت خانوادگی سنتی روبهتغییر است. درچنینشرایطی حمایتهای اجتماعی دولت اهمیت بیشتری مییابد و سالمندی جمعیت ترکیب بودجه دولت را تحتتأثیر قرار میدهد و همه این موارد، بار مسئولیت بیشتری را برای دولت بههمراه دارد؛ زیرا با افزایش جمعیت سالمندان، حمایتهای تأمین اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی و درمانی فشار سنگینی را بر بودجه دولتها برای تأمین هزینههای عمومی تحمیل میکند. همچنین همراه با سالمندی جمعیت و کاهش جمعیت در سنین فعالیت اقتصادی، درآمدهای مالیاتی دولت نیز کاهش مییابد. یکی از چالشهای مهم سالمندی جمعیت، افزایش هزینههای نظام سلامت و درمان بهدلیل نیاز بالای سالمندان به انواع خدمات بهداشتی و درمانی است. سالمندی بیماری نیست اما بار بیماری درایندوره عمده است. سالمندی جمعیت از جمله عوامل مهمی است که موجب میشود سطح نیاز و درنتیجه، تقاضای مراقبتهای سلامت و درمان افزایش یابد. با افزایش سن، احتمال ابتلای افراد به برخی از بیماریها مانند فشارخون و بیماریهای قلبی عروقی افزایش مییابد. همچنین با افزایش سن، هزینههای مراقبت از سالمندان مانند هزینه درمانهای سرپایی، بستری، دارو، آزمایشهای تشخیصی، مراقبتهای توانبخشی و بازتوانی افزایش مییابد. نتایج پژوهشهای انجامشده نیز مؤید افزایش هزینههای سلامت و درمان درنتیجه سالمندی جمعیت است. مطالعه اورباخ در سال ۲۰۱۲ درباره تأثیر سالمندی جمعیت بر بخش مالی دولت ژاپن نشان میدهد که افزایش سهم جمعیت سالمند در کل جمعیت موجب افزایش هزینههای سلامت دولت میشود. کلوگه نیز از دیگر محققانی است که در مطالعهای در سال ۲۰۱۳ در بررسی تأثیر سالمندی جمعیت بر سیستم مالی دولت آلمان نشان داد با افزایش تعداد سالمندان جامعه، مخارج بودجه دولت و تأمین اجتماعی افزایش مییابد. نتایج پژوهشهای ایرانی نیز نشان میدهد که هزینههای بهداشتودرمان در دوران زندگی سالمندی چندینبرابر دیگر گروههای سنی است. برایمثال راسل و اردلان در مطالعهای در ۱۳۸۶ بهایننتیجه رسیدند: هزینههای سلامت جمعیت از سن ۶۵سالگی تا زمان مرگ، بیش از پنجبرابر کل هزینههای ۰ تا ۶۵سالگی است. همچنین هزینه سلامت سال آخر عمر افراد دوبرابر کل عمر آنان برآورد شده است. پژوهش یحیوی دیزج و همکارانش نیز در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد که سالمندی جمعیت ازطریق جذب بخشی از مخارج سلامت موجب کاهش تولید ناخالص داخلی میشود. آنها در پژوهش دیگری به رابطه معنادار میان وجود فرد سالمند در خانوار و افزایش کل هزینههای سلامت و هزینههای درمانی خانوار رسیدهاند. نتایج پژوهشهای کوچکزاده و همکارانش در سال ۱۴۰۱ نیز نشان داد که افزایش جمعیت سالمند در بلندمدت به افزایش هزینههای سلامت میانجامد، بهطوریکه یکدرصد افزایش در شاخص سالمندی به ۳۷درصد افزایش در هزینههای سلامت میانجامد. بهطورکلی با افزایش سن و بهویژه دوران سالمندی، هزینههای بهداشتودرمان افزایش زیادی مییابد. فراتر از چالشهای سالمندی جمعیت میتوان با نگرشی مثبت نیز به سالمندی نگریست. در نگاه مثبت باید به سالمندی بهمثابه فرصت اقتصادی توجه داشت. دراینرویکرد، سالمندی بهمثابه صنعت و سالمندی جمعیت نهتنها بهعنوان بار مالی بلکه بهعنوان ظرفیت اقتصادی موردتوجه قرار میگیرد. باتوجهبهاینکه تغییر ساختار سنی جمعیت، الگوی مصرف را تغییر میدهد، تقاضای مصرفی سالمندان در بخش خدمات نسبت به دیگر بخشها بیشتر است. با سالمندی جمعیت، ترکیب کالاهای مصرفی و الگوی مصرف تغییر میکند. درواقع، سالمندان ترجیحات و نیازهای متفاوتی درمقایسهبا ساختار جمعیتی جوان دارند. ازاینرو سالمندی جمعیت، فرصتی برای ظهور مشاغل جدید، نوآوری در تولید کالاها و خدمات دوستدار سالمندان و عرضه خدمات جدید فراهم میکند؛ بنابراین همراه با سالمندی جمعیت، باید نیازهای خاص اینگروه سنی دیده و خدمات مرتبط با نیازهای اینگروه تأمین شود. اینموضوع، اخیراً باعنوان اقتصاد نقرهای وارد ادبیات حوزه سالمندی شده است. کمیسیون اروپا اقتصاد نقرهای را بهعنوان تولید و ارائه محصولات و خدمات با هدف ارائه به سالمندان و شکلدهی به محیط اجتماعی که سالمندان در آن همکاری و مشارکت کنند و بهعنوان مشتری خدمات و محصولات جدید، زندگی سالم، فعال و سازندهای را تجربه کنند، تعریف کرده است. اقتصاد نقرهای نهتنها تولید کالاها و خدمات اختصاص داده شده به سالمندان را دربرمیگیرد بلکه شامل همه فعالیتهایی است که در بخش اقتصادی انجام میشود و نیازهای سالمندان را پوشش میدهد. این فعالیتها شامل قلمروهایی مانند اوقات فراغت، رفاه، حملونقل، مسکن، آموزش، تغذیه، مسائل بهداشتی، مراقبت و اشتغال سالمندان است. باتوجهبهاینکه سالمندی محصول مسیر زندگی است، باید از دوران جوانی و میانسالی آمادگی ورود به دوره زندگی سالمندان را فراهم کرد. دراینزمینه، ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماران در بین کارکنان افزونبر بهبود کیفیت زندگی آنها منجر به بهرهوری بالاتر و کاهش هزینههای پزشکی و درمانی میشود و فراترازاینها به تجربه سالمندی سالم و مستقل در آینده ایران میانجامد. دراینزمینه برنامهریزی و چکاپهای منظم نیروی کار جهت جلوگیری از بیماریهای مزمن و تشخیص زودهنگام بیماریها مفید است. توجه به اقتصاد سالمندی درراستای ایجاد مشاغل و کسب و کارهای جدید و نیز تأمین نیازها و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان دارای اهمیت است. دراینزمینه میتوان فعالان عرصه صنعت و خدمات را به تولید خدمات و محصولات مخصوص سالمندان تشویق کرد. همچنین میتوان از فناوریهای نو برای تولید کالاها و خدمات جدید برای تسهیل شرایط زندگی سالمندان بهره برد. از ظرفیت استارتاپها نیز میتوان برای دسترسی سالمندان به تجهیزات و خدمات رفاهی استفاده کرد. درنهایت باید توجه داشت که هرچند سالمندی جمعیت اجتنابناپذیر است، اما میتوان با بهکارگیری سیاست سالمندی سالم، موفق و فعال آثار و پیامدهای منفی آنرا کاهش داد و از ظرفیتهای آن خلق فرصت کرد.