رسانه ملی و گزارشگران محلی!
سروناز بهبهانی
دراینروزها که شکایت و شکایتکشی و بیانیهنویسی به روالی متداول در لیگ فوتبال ایران تبدیل شده، هر موردی میتواند محل مناقشه باشد و این دایره حتی به عوامل پخش و گزارشگران مسابقات نیز رسیده است؛ اما برخیموارد چنان روشن و گلدرشت است که بدون هیچ بیانیه و شکوائیهای نیز میتوان متوجه اعتراض جمعی به آن شد. در بازی چندروزپیش استقلال و تراکتورسازی در هفته بیستوچهارم لیگ برتر که بهمیزبانی تیم تبریزی برگزار شد، یکی از نکات قابلتأمل و بعضاً خطخطیکننده اعصاب بیننده، گزارش جانبدارانه گزارشگر مسابقه و هواداری وی از تیم تراکتور بود. اینکه گزارشگران گرایش قلبی به تیمی داشته باشند امری طبیعی و غیرقابلانکار است بهویژهکه این تیم متعلق به شهر و همشهریان گزارشگر باشد؛ اما هرگز نباید بهعنوان عاملی مؤثر، جای نگاه عینی را در گزارش بگیرد. ازدیگرسو، آنچه غیرقابلپذیرش است ایناستکه برای انتخاب فردی بهعنوان گزارشگر بازی حساسی همچون استقلال و تراکتور که هردو طرفداران بسیاری را به ورزشگاه کشانده و برای تماشای مسابقه، جمعیت فراوانی را پای گیرندهها مینشانند، باید فرد موردنظر توجیه شود که در چه جایگاهی قرار گرفته و بهعنوان یک گزارشگر حرفهای گرایشهای خود را آنقدر علنی نکند که روی اعصاب و روان هواداران تیم حریف و تماشاگران حرفهای بیطرف راه برود! چهبسا اگر این توانایی در فرد موردنظر دیده نمیشود وظیفه رسانه ملیست که جایگزینی را برای او درنظر بگیرد. تمام گزارشگران باید درنظر داشته باشند که وقتی مسابقه از شبکههای رسانه ملی بخش میشود، مخاطب آن تمام مردم استانها هستند و اساساً گزارش بازی ضابطههای خاصی را میطلبد که یک گزارشگر حرفهای باید به آن پایبند باشد. شاید فکر کنید گزارش یک بازی مگر چقدر اهمیت دارد؟ اما واقعیت ایناستکه صدای گزارشگر و نحوه گزارش او بخشی از تجربه تماشاگر از مشاهده مسابقه را تشکیل میدهد و بار اصلی هیجان و جذابیت تماشای یک مسابقه به نحوه گزارش آن ازنظر فنی برمیگردد. بماند که اینروزها در اکثر مسابقات گزارشگران حرفهای و غیرحرفهای صداوسیما اکثراً چیزی بهعنوان گزارش مسابقه که شامل روایت صحنههای بازی همراه با اعلام اسامی بازیکنان پابهتوپ است ارائه نمیدهند و گویی همراه بیننده به تماشای مسابقهای نشستهاند که از درودیوار و داوری و چینش بازیکنان در زمین و حاشیههای مختلف، داد سخن میدهند و هرازگاهی نیز نام چند بازیکن را به درست یا غلط اعلام میکنند. تأسفبار ایناستکه در بسیاری موارد حتی در زمان تعویضها نیز تماشاگر باید چشم و گوش خود را تیز کند تا شاید متوجه تغییر صورتگرفته از روی شماره بازیکنان و ... باشد. همچنین یک گزارشگر موفق باید اطلاعات دقیقی درمورد بازیکنان و شرایط جدول مسابقات داشته باشد؛ ولی این اطلاعات برخلاف آنچه اکثر گزارشگران ما امروز ارائه میدهند شامل قد و وزن و محل بهدنیاآمدن بازیکن نمیشود؛ چراکه مثلاً جز در زمان ضربه سرزدن و گلزنی با سر، قد یک بازکن چه اهمیتی میتواند برای بیننده داشته باشد؟! آنچه حائزاهمیت است، پیگیری مسابقات و دسترسی به آمار عملکرد تکتک بازیکنان تا قبل از آغاز مسابقه است تا درطول مسابقه با زدن هر گل بیننده بتواند از آمار و رکورد جدید مطلع شود و نیازی به جستجو در گوگل برای جدول بهروزشده مسابقات نداشته باشد که اینمسئله اهمیت ارائه دادههای بهموقع، دقیق و ضروری توسط گزارشگر را بیشازپیش روشن میکند ...؛ درعینحال اولین انتظار بیننده از گزارشگر، صداقت و بیطرفی اوست؛ اینکه روایتگر مسابقه باید صحنهها را براساس آنچه میبیند و نه آنچه میخواهد، روایت کند و حتی این توانایی را داشته باشد که اشتباهات آنی خود را بپذیرد و بلافاصله ضمن اصلاح درصورتلزوم از بیننده پوزش بخواهد. مثال عینیتر اینکه حتی اگر شما بازی یک تیم پرطرفدار مثل پرسپولیس و استقلال را گزارش میکنید نباید موجب شود برای خوشایند هوادار از مسیر منطق و بیطرفی خارج شوید؛ درعینحال هرگز مجاز نیستید که بهعنوان هوادار یک تیم شهرستانی رسانه ملی را به تریبونی برای جانبداری از تیم شهر خود؛ و تماشای مسابقه را برای هواداران حریف به جنگ اعصاب تبدیل کنید. اتفاقیکه اینروزها بهکرات بهویژه درمورد گزارشگران چند شهرستان رخ میدهد که توان کنترل احساسات شخصی و قومیتی خود را ندارند! آنچه در گزارش بازی استقلال و تراکتور رخ داد، نمونه بارز اینمسئله است؛ تاجاییکه باشگاه استقلال ناچار به واکنش شد و در بیانیهای بهاینموضوع اعتراض کرد و بهعنوان شاهد مثال خود، به جمله معروف گزارشگر وقتی یک توپ به رامین رضاییان رسید اشاره کرد که: «رامین رضاییان، ارسالهای خوبی را دارد. امیدواریم که امروز موفق نباشد!» طبیعیست که این جمله گزارشگر تبریزی مسابقه در فضای مجازی نیز بازتاب گستردهای داشت. باید توجه داشت که نگاه جانبدارانه نهتنها از اعتماد به گزارشگر میکاهد؛ بلکه شرایط را بهگونهای رقم میزند تا بینندگان خشمگین نیز با کوچکترین موردی برخورد غیرمنطقی داشته و به حاشیههای ناروای پس از مسابقه دامن بزنند. بههمینخاطر ضروری بهنظر میرسد که رسانه ملی نظارت دقیقتری بر کار گزارشگران خود داشته باشد و با وقوف به اهمیت نقش گزارشگر، کمبودهای کیفی دراینخصوص را رفعورجوع نماید تا کار به اینجا نرسد که بینندگان، تصویر را از رسانه ملی دنبال کرده و همزمان ازطریق گیرنده رادیویی گزارش را از جای دیگری بشنوند!