• شماره 1267 -
  • 1396 يکشنبه 22 مرداد

سخن مدیرمسئول

صلح جهانی در لباس و قامت همجنس‌بازی

معمولا در محاورات و مکاتبات، از کلمه میمون و مبارک برای نشان‌ دادن شادی و خرسندی استفاده می‌کنیم؛ اما ظاهرا در دهه اخیر، وارونگی هوا به انسان‌ها و دولت‌ها هم سرایت کرده و امر میمون و مبارک ازدواج که ثمره پیوند زن و مرد است نیز دستخوش وارونگی شده است. دولت‌ها به‌ویژه غیرمسلمان‌ها، عملا و عامدا و به‌بهانه حفظ آزادی و صلح جهانی، امر مقدس ازدواج را سبک می‌شمارند. مدت‌ها بود درلوای ازدواج سپید، دختران و پسران جوان را تشویق به با‌هم بودن می‌کردند و به‌نوعی به‌نام ازدواج سپید، از قرب و قیمت ازدواج کاستند و شأن و مرتبت پیوند را زایل کردند؛ اما متاسفانه این‌روزها حرکتی نامیمون و تحت پرچم صلح‌خواهی، تعمدا همجنس‌بازی را تشویق و ترغیب کرده و در‌نهایت تاسف، بعضی ‌از کشورها، حتی این پدیده را به‌نام دگرباش و ازدواج مرد با مرد و زن با زن رسمی ‌می‌کنند. وقتی صدها قرن است که پیوند زناشوئی زن و مرد را ازدواج می‌نامند و آن را در پاره‌ای از ادیان الهی، فریضه می‌دانستند، چه دست‌های پلید و کثیفی در کار است که این سنت حسنه را نیز محو و نابود کنند، کلید جدی این تفکر منحط، یک‌دهه است که به‌کارافتاده و اوج فساد آن، چندی‌پیش در یک سریال آمریکایی پخش شد که در آن برای تبلیغ همجنس‌گرایی، سراغ برخی معایب و نقاط ضعف روابط زناشوئی رفت و در شنیع‌ترین حالت ممکن، آنها را برای مخاطبین به‌تصویر کشاند تا پوچ‌بودن چنین روابطی را نتیجه بگیرد و نشان دهد که انسان امروزی، برای رسیدن به زندگی ایده‌ال، نیازمند نوع دیگری از زندگی؛ یعنی دگرباشی جنسی یا همجنس‌گرائی است. ایده‌ای کثیف که در جهان، تعدادی به‌عنوان پیش‌قراول، در فکر قانونی کردن آن هستند. حالا کجای تشویق و ترغیب موضوع دگرباشی با صلح جهانی بستگی پیدا می‌کند، بر ما پوشیده است. مشکل این قبیل افراد را اگرچه بیماری بدانیم، آزادی عمل آنان در خیابان‌های اروپا و آمریکا تحت عنوان دفاع از دگرباش‌های جهان و با نام صلح جهانی، نمی‌تواند خالی از ایراد و اشکال باشد. گیریم که این افراد، مشکل فیزیولوژیکی داشته باشند، حالات و اعمال آنان در ملاء عام و در دید عموم، جای ابهام بسیار دارد. زنان، مردان و کودکان سالم جامعه که در خیابان‌ها، ناظر اعمال و رفتار این دگرباش‌ها هستند، حق دارند از نوع رفتار آنان که خلاف عرف است، شاکی باشند و آنان را ناقض حقوق افراد جامعه بدانند و اصولا چرا باید، حرکت و راه‌پیمائی اینان را در خیابان‌ها کمک به صلح جهانی دانست؟ اگر این قبیل افراد را بیمار بدانیم که حتما هستند، چه ضرورتی دارد که بیماران را وادار به راه‌پیمائی در خیابان‌ها کرد؟ بیمار را باید تجویز به استراحت و سپس به درمان آنان همت کرد. به‌یقین، مراقبت و توجه جدی از این قبیل افراد، نه‌تنها ضرورت دارد که رسیدگی با آنان نیز عین صواب است و می‌توان با مراقبت و در‌اختیار گذاشتن پزشک و درمان بسیاری از آنان به دامن جامعه برگرداند و درمقابل، غفلت از اینان می‌تواند به ضایعاتی سنگین برای جامعه انسانی منتهی شود. در پایان باید کشورمان را دوست داشته باشیم و اگر از آحاد مردم، فردی را تا اندازه‌ای ناهنجار دیدیم، با همه توان در کمک به او دریغ نورزیم؛ چراکه "بنی‌آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش زیک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار".

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه