سید هادی خامنهای
ایسنا
عدالت در معنای کلی یعنی همهچیز را سر جای خود قرار دادن و همهکس را به حقوق حقهی خود رساندن، اما مانند تمام واژهها، در ادوار تاریخی این واژه نیز بهدرستی شناخته نشد و مورد سوءاستفاده قرار گرفت. در بلوک غرب، برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم، احساس کردند باید به شعار دیگری متوسل شوند که با شعار عدالت متفاوت اما متقابل باشد و شعار آزادی را برگزیدند. اما آزادی امروز در غرب، تنها به معنای افسارگسیختگی آن هم به معنای سلبی و نادرست آن است. به قول دکتر شریعتی، آنچه که در غرب به عنوان حق رای در انتخابات وجود دارد، حق رای نیست؛ یعنی انسانها خریداری میشوند. امروز در غرب سرمایهداران برندهی انتخابات هستند و مردم عادی هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خود ندارند. پس مسالهی آزادی در آنجا به این معنا ترجمه شده است. ما مسلمانانی که معتقد به قرآن هستیم بر این باوریم که آزادی نهتنها با عدالت در تضاد و تقابل نیست بلکه جزیی از آن و لازمهی آن است. در نگاه ما به عدالت، آزادی حتما باید در جامعه بهوجود بیاید چراکه یکی از حقوق حقهی انسانهاست. خودکامگی، امتیازجویی، تبعیض، پیشداوری، تکیه بر گمانها، سودپرستی، هوا و هوس و بسیاری چیزهای دیگر از موانعی است که ممکن است بر سر راه عدالتخواهی پدیدار شود.